°دهاتیهای کرمان بیمار را سوار خر نمیکنند و بدیُمن میدانند و میگویند "خر مرضشناس است" و ممکن است بیمار بمیرد ، پس بیمار را بر گاو مینشانند و جابجا میکنند . یکوقت مریضی را از دِه به کرمان آورده بودند پیش میرزا علیرضا حکیم ، گاو در کنار بازار رَم کرده بیمار را به زمین زده و دست او را هم شکسته بود . میرزا علیرضا ایراد میگرفت به اطرافیان بیمار که چرا او را بر خر ننشاندید و نیاوردید ؟ گفته بودند : آقا ! خر مرضشناس است ، ترسیدیم . گفته بود : عجب ! اگر خر مرضشناس است دیگر چرا او را پیش من آوردهاید ؟ (پیغمبر دزدان ، ص۳۰۰)
- ۰ نظر
- ۱۴ تیر ۰۱ ، ۰۸:۲۵