فکر می کردم این مرد درس نخوانده پس مغزش منحرف نشده است . در هرکاری صاحب تجربه است . فکرش باز و قلبش بزرگ تر از قلب معمولی است . درعین حال ، در گستاخی غریزی او نیز هیچ کاهشی حاصل نشده است . تمام مسائلی را که به نظر ما فوق العاده پیچیده و بغرنج یا حتی حل نشدنی جلوه می کند ، همچون شمشیر اسکندر که گره ی گوردیوس (1) را گشود ، با یک حمله حل می کند . در هر قصد و نیتی که اراده کند ، توفیق می یابد . زیرا اراده ای محکم دارد و صرفا به خود متکی است ، به اصطلاح دو پایش محکم به زمین چسبیده است و وزن بدنش را تحمل می کند .
بومیان آفریقایی مار را می پرستند ، از اینجهت که سراسر بدنش با زمین تماس دارد . بنابراین از کلیه ی اسرار و رموز زمین آگاه می باشد . به کمک شکم و دم و سر خود به این اسرار پی می برد و همواره با زمین یعنی مادرطبیعت ، در تماس می باشد . همین امر هم در مورد زوربا صادق است . ما مردمان تحصیل کرده به مثابه ی پرندگان هوا ، موجوداتی تهی مغز هستیم .
زوربای یونانی ( نیکوس کازانتزاکیس )
(1) Gordius : پادشاه اساطیری ناحیه ی فریگیا . گرهی که مال بند او را به یوغ وصل می کرد بسیار پیچیده بود . معروف بود که هرکس گره را بگشاید فرمانروای سراسر آسیا می شود . اسکندر مقدونی آن را با یک ضربه ی شمشیر گشود . در زبانهای اروپایی قطع گره ی گوردیوس به معنای حل مسأله ای بسیار دشوار و یک اقدام جسورانه است .
- ۰ نظر
- ۲۱ آبان ۹۵ ، ۱۱:۱۷