هر چیز گنجایش خاص خود را دارد . درنتیجه او که خواهانِ دُرست بیغلط ، و نظم بدونِ بینظمی است ، توانِ درکِ آیین و قوانین زمین و آسمان را ندارد . نمیداند که چگونه همهچیز به هم وابسته است .
آیا آدمی میتواند تنها متوجهی آسمان باشد و از زمین چیزی نداند ؟ آنان وابسته به یکدیگرند . شناختِ یکی شناختِ دیگری را باید . رویگردانی از یکی رویگردانی از هر دو است .
آیا آدمی میتواند به خیر بیاویزد و شر را دربرابرش در نظر نگیرد ؟ اگر کسی چنین ادعا کند ، ابله و دغل است .
حکومت از گروهی به گروهِ دیگر رسد . او که با سلاحِ زور و مخالفتِ جماعت بر کرسی حکومت نشیند ، نامش غاصب و ظالم است . او که با جماعت همراه است ، نامش حاکم دانا است .
[...]
فاتحِ حقیقی او است که توسط انبوهی از خُردان بهتسخیر نیاید . اندیشه فاتح است ، ولی تنها اندیشهی دانا .
این کتاب بیفایده است ؛ آموزههای جوانگزه ( توماس مرتون )
- ۰ نظر
- ۳۰ مهر ۰۰ ، ۰۹:۰۹