aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

ما از قبیله‌ای هستیم که مدام می‌پرسیم ، و اینقدر می‌پرسیم تا دیگه هیچ امیدی باقی نمونه!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندهای روزانه

۴ مطلب در خرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

مک‌کی همه‌ی جنگ‌های صلیبی را تحقیر می‌کرد . چیزی که هست ، جنگ صلیبی کودکان از نظر او تا اندازه‌ای از همه‌ی ده جنگ صلیبی دیگر که بزرگسالان در آن شرکت کرده بودند کثیف‌تر می‌آمد . اوهار این قسمت زیبا را با صدای بلند خواند : 

تاریخ با بیان رسمی خود نشان می‌دهد که صلیبیون مردانی وحشی و نادان بودند . انگیزه‌ی آنان تعصب مطلق بود و بس و راهشان راه اشک و خون . اما افسانه‌پردازی‌ها ، با پرگویی ، به پاکدامنی و قهرمانی آنان می پردازد و با بیانی بس شیوا و دل‌انگیز ، از ایشان تصویری عفیف و بزرگوار رقم می‌زند ، از افتخار ابدی که برای خود کسب کرده‌اند دم می‌زند و از خدمات بزرگشان به جهان مسیحیت سخن می‌راند . 

و بعد اوهار این قسمت را خواند : 

اکنون ببینیم نتیجه‌ی این همه تلاش و کوشش چه بود ؟ اروپا ثروت بی‌کرانی را بر باد داد و خون دو میلیون سکنه‌ی خود را بر سر این کار گذاشت ؛ تا گروه معدودی شوالیه‌ی فتنه‌جو بتوانند حدود صد سال سلطه‌ی خود را بر فلسطین برقرار کنند . 

به گفته‌ی مک‌کی ، جنگ صلیبی کودکان در سال ۱۲۱۳ میلادی آغاز شد . در این سال دو راهب به این فکر افتادند که ارتشی از کودکان فرانسه و آلمان بسیج کنند و آنها را در شمال آفریقا به‌بردگی بفروشند . سی‌هزار کودک به‌گمان این که به فلسطین می‌روند ، داوطلب این سفر شدند . مک‌کی اظهار می‌دارد :

بی‌گمان این کودکان ، موجوداتی بیچاره و ولگرد بودند که معمولاً در همه‌ی شهرهای بزرگ گروه‌گروه به چشم می‌خورند ؛ از شجاعت و رذالت خود ارتزاق می کنند و حاضر به انجام هر عملی هستند .

پاپ اینوسان سوم هم به گمان اینکه این کودکان به فلسطین می‌روند ، تحت‌تأثیر قرار گرفته و به هیجان آمده بود . پاپ گفت : " ما خُفته‌ایم و این کودکان بیدارند !" 

بیشتر این کودکان را در بندر مارسی سوار کشتی کردند و تقریبا نصف آنها در جریان غرق چند فروند کشتی جان سپردند ؛ نصف دیگر آنها به شمال آفریقا رسیدند و به فروش رفتند . 

سلاخ خانه ی شماره ی پنج ( کورت ونه گات )

  • Zed.em

"بسیار ایده آلیستی است ... از اینرو شقاوتمندانه " - تسخیر شدگان (داستایوفسکی) 

کاربردهای ادبیات چیست ؟ از دیرباز نام ساد و مازوخ برای نشان دادن دو انحراف جنسی بنیادین بکار رفته است . و از این لحاظ آنها دو نمونه ی برجسته از کارایی ادبیات هستند .

[...]

... بنابراین لازم است که دو عامل سازنده ی یک زبان دوگانه را از هم تمییز دهیم . نخست عامل فرمانی و توصیفی ، که نشان دهنده ی عنصر شخصی است ؛ این عنصر عامل هدایت کننده و توصیف کننده ی خشونت شخصی سادیست و همچنین سلیقه ی فردی اوست ؛ عامل دوم و برتر ، نشان دهنده ی عنصر غیر شخصی در سادیسم است و خشونت غیرشخصی را با ایده ای از عقل ناب یکی می کند ، با یک عملیات برهانی وحشتناک که عنصر اول را تابع خود می نماید . در کار ساد یک نزدیکی شگفت با اسپینوزا را می یابیم ؛ خط مشی طبیعت باورانه و مکانیکی که روحی ریاضیاتی در آن دمیده شده ، تکرارهایى بی پایان را محاسبه می کند ، فرایند کمی مکرر تصویرهای تکثیر شونده و افزودن قربانى بر قربانی دیگر ، و دوباره و دوباره چرخه های هزارگانه ى مباحثه ای ساده نشدنی و مجرد را از سر می گیرد . کرافت ابینگ ماهیت خاص چنین فرایندى را دریافته بود : " در مواردی به خصوص گاهی عنصر شخصى به کلی غایب است . سوژه از کتک زدن پسران و دختران لذت جنسی می برد ، اما عنصر منحصرا غیرشخصى انحراف او بسیار بیشتر قابل مشاهده است ... درحالی که در بسیاری از اینگونه افراد احساس قدرت در ارتباط با اشخاص بخصوصی تجربه می شود ؛ ما اینجا با شکل مشخصی از سادیسم سر و کار داریم که تا حد زیادی تحت الگوهای ریاضیاتی و جغرافیایی عمل می کند ." 

در کار مازوخ تعالی مشابهی از امر فرمانی و توصیفی به سوی عملکرد برتر وجود دارد . اما در اینجا تماما متقاعد سازی و تربیت در کار است ، در اینجا ما دیگر در حضور یک شکنجه گر نیستیم که بر یک قربانی مسلط شود و از او لذت ببرد ، و لذتش بیش از هرچیز از این بابت باشد که او [قربانی] ناراضی و نامتقاعد است . برعکس ، در اینجا ما با قربانی ای سر و کار داریم که در جستجوی یک شکنجه گر است و نیازمند تربیت شدن ، متقاعد شدن و بستن پیمانی با شکنجه گر ؛ به منظور تحقق بخشیدن به عجیب ترین نقشه ها . به همین دلیل است که مازوخیست قرارداد تنظیم می کند در حالی که سادیست از قرارداد متنفر است و آنرا زیرپا می گذارد . 

فرد سادیست نیازمند نهادهاست و مازوخیست نیازمند روابط مبتنی بر قرارداد ؛ قرون وسطی با زیرکی تمام میان دو گونه معامله با شیطان تمایز قائل بود : اولی از تصرف و تسخیر ناشی میشد ، و دومی با پیمان و همبستگی همراه بود . فرد سادیست بر طبق تصرف نهادینه شده می اندیشد ، مازوخیست بر طبق همبستگی قراردادی .تصرف و تملک شکل ویژه ی جنون سادیست محسوب می شود ، همانطور که عهد و پیمان مخصوص مازوخیست است . این برای فرد مازوخیست ضروری است که زن مورد نظرش را به حاکم ستمگر تبدیل کند و او را برای همدستی ترغیب نماید و به 'امضا کردن' تشویق کند . او [مازوخیست] در اصل یک مربی است و به طور ذاتی نقش تربیتی را برعهده می گیرد . 

[...] 

با کار ساد و مازوخ ، عملکرد ادبیات دیگر این نیست که جهان را توصیف کند ، چنانکه پیشتر اینگونه بود ؛ بلکه ارائه ی یک همتای جهان است که بتواند خشونت ها و افراط هایش را در بر گیرد . گفته شد که مازاد تحریک به یک معنا اروتیک است . بنابراین اروتیسم می تواند با انعکاس مازادهای جهان برای آن همچون یک آینه عمل کند ، خشونتش را استخراج نماید و کیفیتی 'معنوی' به این پدیده ها اعطا کند با این واقعیت که آنها را به خدمت حواس درمی آورد . (ساد در "فلسفه در اتاق خواب" میان دو نوع شرارت تفکیک قائل می شود . یکی ملال آور و مبتذل است ، دیگری ناب و آگاهانه و از آنجا که متکی بر هوای نفس است ، 'هوشمندانه') به زبان ساده ، واژگان این ادبیات یک ضد زبان را ابداع می کند که اثری مستقیم بر حواس دارد . 

سردی و شقاوت ( ژیل دلوز )

  • Zed.em

به تصویر کشیدن پوچی های زندگی روزمره ، از نقاط قوت من به شمار می رود ؛ من زندگی مردم را به دقت مورد بررسی قرار میدهم ، مشاهداتم را جمع آوری می کنم و سرانجام با در نظر گرفتن عوامل مختلف به ریشه یابی آنها می پردازم ! 

عقاید یک دلقک ( هاینریش بل )

  • Zed.em

علیرغم اینکه تصمیم نداشتم به کینکل تلفن بزنم ، با اینحال شماره ی او را گرفتم . کینکل همیشه ادعا می کرد که شیفته ی هنر من است ؛ و اگر کسی با ما دلقک ها سر و کار داشته و با شغلمان آشنایی داشته باشد ، می داند که حتی کوچکترین تشویق یک کارگر صحنه هم موجب غرور بیش از اندازه و شادیمان می شود . دلم می خواست آرامش محفل شبانه ی کاتولیکی کینکل را با یک تلفن بر هم بزنم ، و در ضمن احتمالا می توانستم از طریق او آدرس ماری را به دست بیاورم .

عقاید یک دلقک ( هاینریش بل )

  • Zed.em