aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

ما از قبیله‌ای هستیم که مدام می‌پرسیم ، و اینقدر می‌پرسیم تا دیگه هیچ امیدی باقی نمونه!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندهای روزانه

۸۲۳ مطلب با موضوع «کتاب» ثبت شده است

برای حل معضل وابستگی به نفت و غلبه بر مشکلات الگوی توسعه ی نفت محور ، برنامه ی توسعه ی اقتصاد سیاسی ایران می بایست به گونه ای باشد که از شکل گیری و پویا شدن ساختار و مکانیزم های رانتی جلوگیری کند . به لحاظ سیاسی ، انجام این امر مستلزم استقرار یک نظام سیاسی شفاف و دموکراتیک و تقویت نهادهای جامعه ی مدنی است که از تمرکز قدرت در دست یک گروه خاص جلوگیری کند و به جامعه اجازه دهد تا به نحوی موثر و کارآمد نظارت خود را بر دولت اعمال نماید . به لحاظ اقتصادی حل مشکلات الگوی توسعه ی نفت محور مستلزم آن است که از چیره شدن دولت بر اقتصاد جلوگیری شود ، شکوفایی یک بخش خصوصی نیرومند ، کارآمد و رقابتی ، مورد حمایت قرار گیرد و استفاده ی عقلایی از ثروت نفت و کنترل ریسک ها و مخاطرات آن به نحوی مطلوب و موثر در چهارچوب قوانین و برنامه های بلند مدت کشور نهادینه گردد .

نفرین نفت ( هادی زمانی )

  • Zed.em

... در جمهوری اسلامی چرخه ی رقابت برای رانت نفت دارای دو مشخصه ی اصلی است که استفاده از رانت نفت برای اسلامی سازی آمرانه ی کشور وجه نخست آن می باشد . مشخصه ی دوم این چرخه عبارت است از گسترش دامنه ی رقابت برای تصاحب رانت بین جناح های حکومتی و تعمیق آن به درون جامعه . جمهوری اسلامی ، علیرغم ساختار استبدادی و قدرت مطلقه ی ولی فقیه ، دارای چند جناح مختلف است که برای دسترسی به رانت نفت مستقیما با یکدیگر به رقابت می پردازند . این رقابت از کانال های مختلفی انجام می پذیرد که رقابت برای پست ریاست جمهوری و اشغال ارگان های اجرایی نهاد دولت وجه رسمی و اصلی آن می باشد . به عبارت دیگر ، رقابت برای پست ریاست جمهوری کشور و اشغال ارگان های نهاد دولت به موتور رقابت برای کسب رانت نفت تبدیل شده است . این امر موجب تقویت و مسلط شدن گرایش های پوپولیستی در سیاست ایران گشته که شدیدا تورم زاست و مصالح بلند مدت کشور را قربانی موفقیت ها و ملاحظات مقطعی جناح های حکومت می کند .

نفرین نفت ( هادی زمانی )

  • Zed.em

و از جمله ی حکایت ها این است که ، خسرو ملکی بود از ملوک که ماهی دوست می داشت . روزی با زن خود شیرین نشسته بود که صیادی ماهی بزرگ به هدیت خسرو بیاورد . خسرو را آن ماهی پسند افتاد ؛ چهار هزار درم از برای صیاد بفرمود .
شیرین گفت : بدکاری بود اینکه تو کردی ! اگر تو پس از این اینقدر مال به یکی از حشم خود دهی او آن مال را حقیر خواهد شمرد و خواهد گفت : به من چندان مال داد که به صیاد داده بود و اگر کمتر از مال بدهی خواهد گفت : من در نزد مَلِک مرتبت صیادی نداشتم .
خسرو گفت : راست گفتی ، ولکن از برای ملوک قبیح است که عطای خویش بازستانند .
شیرین گفت : من تدبیری در بازپس گرفتن عطیت بکنم .
خسرو گفت : چه تدبیر خواهی کرد ؟
شیرین گفت : تو او را حاضر آور و به او بگو که این ماهی نرینه است یا ماده ؟ اگر بگوید نرینه است تو بگو که مرا ماهی ماده ضرور است و اگر بگوید که ماده است بگو که ما نرینه همی خواهیم .
ملک صیاد را بخواست ، چون صیاد بازگشت خسرو از او پرسید که این ماده نرینه است یا ماده ؟ صیاد زمین بوسه داد و گفت : ای ملک نه نرینه است نه ماده ، این ماهی خنثی است ! خسرو از سخن او بخندید و چهارهزار درم دیگر به او جایزه داد . صیاد درمها در انبانی که خود داشت بنهاد و بر دوش گذاشته خواست که بیرون رود ، یک درم از او بر زمین افتاد . در حال صیاد انبان به زمین گذاشته و از برای درم خم شد و درم را برداشت ، ملک با شیرین او را نظاره می کردند .
شیرین گفت : ایهاالملک ، خست و پستی این مرد را مشاهده کن که یک درم از او افتاد به خود هموار نکرد که آن یک درم برجای بگذارد تا یکی از غلامان ملک آن یک درم بردارد !
ملک چون این سخن بشنید از پستی فطرت صیاد برآشفته گفت : راست گفتی ! پس از آن فرمود صیاد را بازگرداندند . به او گفت : ای پست همت ، و ای بخیل طبع ، چگونه از برای یک درم انبان به زمین نهاده خم گشتی ؟ صیاد زمین بوسه داده گفت : خدای تعالی زندگانی ملک دراز کند . من درم را نه از بهر آن برداشتم که در نزد من خطری داشت ، بلکه درم از زمین بهر آن بگرفتم که یک روی درم ، صورت ملک و در روی دیگر نام ملک را نقش کرده بودند . ترسیدم که کسی ندانسته پای بر آن بگذارد و از برای نام ملک و صورت ملک استخفاف (خوارداشت ، خوار) شود .ملک گفته ی او را تحسین کرده ، چهر هزار درهم دیگر به او اعطا کرد و منادی را فرمود که در مملکت ندا دهد و بگوید که باید هیچکس به زنان پیروی نکند و سخن ایشان نپذیرد که هرکس ایشان را پیروی کند ، به یک درم ، دو درم زیان خواهد کرد !

هزار و یک شب

  • Zed.em