بند ۵ از هات ۳۵ یسنا ، که در شمار هفتهات بوده و پس از گاثاها ، کهنترین و اصیلترین بازماندهی آثار زرتشتی است ، در شمار ادعیهای میباشد که سه بار باید خوانده شود . این دعا در بند ۶ از 'آفرینگان گَهَنبار' و بند ۲ از کردهی هشتم 'ویسپرّد' نیز آمده است و همهجا با تأکید اینکه سهبار خوانده شود . در شایست ناشایست بخش ۱۳ بند ۲۲ توضیح شده که این سهبار خواندن به یاد و آفرین گفتن به سه پسر زرتشت است . وِست در یادداشتهایی بر ترجمهی این کتاب ، آورده که منظور از سه پسر ، پسران موعود و آیندهی پیامبر : هوشیدربامی ، هوشیدرماه و سوشیانت میباشند . [وِست . متون پهلوی ، قسمت اول]
[...]
ترجمه (دعا) :
برای بهترین شهرستانِ نیکویی
بهراستی شهریاری را از آنِ کسی میدانیم
و نوید میدهیم که پیراسته نفس [باشد]
برای مزدا - اهورا و بهترین اَشَه (اشه. بنمایه و اصول همهی آن چیزهایی است که راهِ سلوک و طریقت خدایی نام دارد)
شهرستان نیکویی ، مدینهی فاضله و فرمانروای خردمند -
در بند چهارم ، نهمین دعا از ادعیهی دهگانه که دو بار باید خوانده شود ، بند یکم از یسنا ، هات ۵۱ میباشد . فشرده و مفهوم آن بند این است : رسیدن به نیککشور آرمانی ، یا مدینهی فاضله ، یا شهرستان نیکویی ، یا شهر خدا با پارسایی فراوان و با سلوک و راهروی اَشَه حاصل میشود که زرتشت میگوید من اینک آنرا انجام میدهم .
اَشَه ، پایه و بنیان دین زرتشت است . اَشه نظام هستی و جهانشناختِ زرتشت ، و یک طریقت و سلوک است . اَشه بنمایه و اصول همهی آن چیزهایی است که از دیدگاه گاثایی ، سلوک خدایی نام دارد . این همان نظمی است که خوابِ جهان کهن را بر هم زد و کَویها و کَرَپنها و اوسیجها ... را بر زرتشت شورانید . شهرستان نیکویی که زرتشت قصد داشت برپا کند بهشکلِ مدینهی فاضله توسط افلاطون به مثابهی بنیاد یک فلسفهی آرمانی در جهان منتشر شد . اما شیخ شبستری در 'گلشنراز' درست و دقیق ، چون عارفان والامقامی دیگر از این میراث آگاه بود که گفت :
به شهرستان نیکویی علم زد // همه ترتیب عالم را بههم زد
نگارنده در کتاب 'حکمت خسروانی' با شواهد بسیار به این مهم پرداخته است . اما مقصود این است که شاهبیتهایی چنین ، اسباب نیرنگ و فریبِ مردم توسط موبدان متشرّع ساسانی شد تا برای جنگیری و تسخیر دیوان و شیاطین از آن بهره یابند .
در این بند زرتشت میگوید : برای ایجاد بهترین کشورِ نیکویی یا به اصطلاح مدینهی فاضله ، شهریاری و فرمانرواییِ آنرا بهکسی شایسته و برازنده میدانیم که پیراسته نفْس باشد . یعنی حاکم باید حکیم و خردمند و عارف بهمعنی اخص باشد ، و کار و عمل و کردارش برای خداوند و برقراری بهترین اَشه باشد . اشه در اصطلاح بیان زرتشتی بنمایه و اصول همهی آن چیزهایی است که راهِ سلوکِ خدایی نام دارد ؛ آنکس که بتواند نفْسِ خود را تهذیب کند و تسلط بر خود داشته باشد و برای خداوند مراحل سلوک اشایی را طی کند ، قادر است حاکمی دلخواه و درست باشد در یک شهر آرمانی یا یک مدینهی فاضله .
وندیداد ؛ ترجمه ، واژهنامه ، یادداشتها ( هاشم رضی )