aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

ما از قبیله‌ای هستیم که مدام می‌پرسیم ، و اینقدر می‌پرسیم تا دیگه هیچ امیدی باقی نمونه!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندهای روزانه

لطیفه !

سه شنبه, ۳۱ خرداد ۱۴۰۱، ۰۸:۳۹ ق.ظ

مرحوم حاج حسین‌آقا ملک سمعک داشت ؛ در آن‌روزگار هنوز باطری سمعک همه‌جاگیر نشده بود و کم بود و از خارج وارد می‌کردند . در مجلس مردم به حرف زدن می‌افتادند او آهسته ماسوره‌ی سمعک خود را می‌بست . این تعبیه را مخصوصاً در شب‌های شعر آخر هفته که در باغ باصفای او در باغ‌صبا تشکیل می‌شد به‌کار می‌بست . موقعی که شعراء شعر می‌خواندند سمعک را می‌بست و وقتی مرضیه غزلی را به‌آواز می‌خواند ، آن‌را باز می‌کرد و به‌دقت گوش می‌داد . شعراء که متوجه این لطیفه شده بودند بعضی گله کردند که حاجی به سخنان ما اعتنا نمی‌کند ، حاجی می‌گفت :
- آخر ، حرفی که شما می‌زنید برایتان مفت تمام می‌شود ، پولی که بابت آن نمی‌دهید ! اما باطری سمعک من که تمام شود ، باید لیره دانه‌ای ۱۴ تومان بخرم و بفرستم تا بعد از یک‌ماه یک‌دانه از آن برایم بیاورند . گفتن برای شما ارزان تمام می‌شود ولی شنیدن برای من گران تمام می‌شود . حاجی فقط صدای آن خواننده را گوش می‌کرد !
نون جو و دوغ‌گَو ( باستانی پاریزی )

  • Zed.em

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی