"داریوششاه گوید : این است آنچه من کردهام ، پس از آنکه شاه شدم . کمبوجیه⁰نامی پسر کوروش از دودمان ما را ، که پیش از این شاه بود ، برادری بود بردیا نام ، از یک مادر و پدر . بعد کمبوجیه بردیا را کشت و مردم نمیدانستند او کشته شده ، پس از آن کمبوجیه به مصر رفت . دل مردم از او برگشت . اخبار دروغ در پارس و ماد و دیگر کشورها منتشر شد . پس از آن مغی گائوماتا نام در چهاردهم ماه ویخن برخاست ، مردم را فریب داد که من بردیا پسر کوروش برادر کمبوجیه هستم ، تمام مردم بر کمبوجیه شوریدند . پارس و ماد و دیگر ایالتها بهسوی او رفتند . پس او در روز نهم ماه گرمهپد بهتخت نشست . پس از آن کمبوجیه بهدست خود کشته شد . کسی از پارس یا خانوادهی ماد پیدا نشد که این پادشاهی را از گئوماتای مغ بازستاند . مردم از او میترسیدند ، زیرا کسانیکه بردیا را میشناختند میکشت . کسی جرأت نمیکرد چیزی دربارهی گئوماتای مغ بگوید . تا آنکه من آمدم بهیاری اهورامزدا ، در دهم ماه باغدیش با عدهی قلیلی ، گئوماتا و همراهانش را در قلعهی سیکهیههواتیش که در بلوکنیسایهی ماد است ، کشتم و سلطنتی را که از دودمان ما بیرون رفته بود برقرار کردم . و معابدی را که گئوماتای مغ ویران کرده بود برای مردم ساختم ."
مورخان رومی نوشتهاند گئوماتا پس از نشستن بر تخت از بیم آنکه مبادا کسی او را بشناسد با خویشان و کسان خود قطع رابطه کرد و کسی را بهخویش راه نمیداد ، و برای جلب قلوب مردم مالیات را از ایشان برداشت . این طرز رفتار باعث بدگمانی پارسیان شد ، و رؤسای هفت خانوادهی نجیب پارسی ، که بیاجازه حق ورود به کاخ شاهی را داشتند توسط یکی از زنان گئوماتا که دختر هوتانه یکی از رؤسای هفتخانوادهی مزبور بود ، کشف گردید که این شخص بردیا نیست و سابقاً گوشش را هم بریدهاند ، پس از آن با داریوش همسوگند شده و بهکاخ او درآمدند ، داریوش خود را با یکی از همراهان بهاندرون رسانده مغ را بکشت .
کتزیاس مورخ یونانی نام این مغ را اسپنتهداته (اسفندیار) نوشته است که به معنی دادهی مقدسات میباشد . یوستی خاورشناس معروف آلمانی عقیده دارد که این خبر درست است و گئوماتا باید لقب او باشد .
داریوش چنانکه دیدیم در کتیبهی خود نوشته که گئوماتا معابد را خراب کرد ، و من از نو آنها را تعمیر کردم . از این عبارت ، یوستی نتیجه میگیرد که مغِ یاغی ، زرتشتیِ متعصبی بوده است ؛ چون در کیش زرتشتی ساختن معابد ممنوع است امر به تخریب معابد داده بود . بهقول هرودوت روز کشتن گئوماتا بزرگترین عید دولتی پارسیها است . آنان در آنروز هر مغی را یافتند کشتند و اگر شب فرا نرسیده بود پارسیها همهی مغها را کشته بودند ! هرودوت آن روز را ماگافونی Mogophoni نامیده ، که به معنی مغکشی است و گوید در این روز مغها از خانهی خود بیرون نمیآیند .
ایران در عهد باستان ( جواد مشکور )
⁰کوروش از کاساندان دختر فرنسپس که از خاندان هخامنشی بود دو پسر داشت : کمبوجیه (در تلفظ اروپایی کامبیز) که بزرگتر و ولیعهد بود و حکومت بابل را داشت و پسر کوچکتر که در کتیبهی بیستون نامش بردیا آمده است که در زمان پدرش حکومت برخی از ولایات شرقی ایران مانند خوارزم ، باختر ، پارت و کرمان را داشت . چون کمبوجیه میدانست که بردیا در میان مردم محبوبتر از او است پس از آنکه به شاهی رسید دستور داد در نهان او را بکشند . کمبوجیه این راز را تنها به داریوش گفته بود که در لشکرکشی به مصر با او همسفر بود .
کمبوجیه از کودکی مصروع بود و چهارسال پس از فتح مصر بواسطهی عدم پیشرفت او در لشکرکشی به ناپاتاوآمون ، دیوانگی او عود کرد و سفاکیهایی از خود بروز داد . ازجمله خواهر خود رکسانا که زن او نیز بود بکشت و ۱۲ تن از همراهان خویش را زندهبهگور کرد ، به گاو مقدس آپیس زخمی زد که باعث هلاکت آن حیوان گردید ، بهقدری در مصر سفاکی و اعمالی خالی از رویه کرد که مصریان از ایرانیان متنفر شدند .
کمبوجیه در ۵۲۳ ق.م فرمانروایی برای مصر برگزید و خود بهسوی ایران رهسپار شد . در شام شنید که مغی از مردم ماد خود را بردیا پسر کوروش خوانده و بهتخت ایران نشسته و مردم هم او را پذیرفتهاند ، چون او میدانست که بردیا را در نهان کشته است ولی نمیتوانست این مطلب را ابراز کند ، در حال تأثر در اکباتانا ، که نام شهری در شام نزدیک کوه کرمل (غیر از همدان قدیم) بود ، زخمی به خود زد و در اثر آن درگذشت . (۵۲۲ ق.م)
- ۰ نظر
- ۱۳ خرداد ۹۹ ، ۱۰:۱۷