داستان فریدون در ودا بهشکل خاصی موجود است بدین ترتیب که Traitana (ترائیتنه) یا فریدون ، اژدهایی را که سه سر و سه چشم داشت بکشت . این اژدها داسه نام داشت که همان ضحاک است .
[...]
بهقول اوستا فرّ شاهی که بهصورت مرغی از جمشید جدا شده بود ، فریدون آن را دریافت کرد . بنا به اوستا فریدون را سه پسر بود : آئیریه Airya به پهلوی ارچ Eréch و به فارسی ایرج ، سئیریمه Sairima به پهلوی سرم و به فارسی سلم ، توریه Tuirya به پهلوی توچ و به فارسی تور . در دینکرد آمده که فریدون پادشاه خونیرث (ممالک مرکزی) کشور خونیرث را میان سلم ، تور و ایرج تقسیم کرد .
[...]
[بنابراین] فریدون سه پسر داشت ایرج ، سلم و تور [تورج] ، وی دختران سروشاه ، ملکیمن را بهزنی برای آنان گرفت و کشور خود را بین آنان تقسیم کرد . ایران را به ایرج ، توران را به تور و روم را به سلم داد . تور و سلم ، ایرج را بهنامردی کشتند و فریدون بهدست منوچهر کین ایرج بخواست .
داستان فریدون چون هم در اوستا و هم در ودا آمده است ، [پس] مربوط به زمانی میشود که هنوز آریاهای هند و ایرانی با هم میزیستند . راجع به تقسیم مملکت فریدون بین سه پسر او منظور از آئیر باید همان آریاهای ایرانی باشند ، سئیریمه (سرم یا سلم) باید مردمانی از سکاها باشند که مابین دریاچهی آرال و جنوب روسیه میزیستند که یونانیان قدیم آنان را سرمت مینامیدند . توئیریا ، یا تور نیز قومی سکایی بودند که در نواحی سیحون و خوارزم زندگی میکردند که از آنها به تورانیان نیز تعبیر شده است . بنابراین سه اسم مذکور نام سه قوم و مردم است نه اسم سه شخص و مقصود از جنگ بین سلم و تور با ایرج ، جنگ اقوام یا تاخت و تاز همسایگان آریایینژاد ایرانیان ، چون سکاها به ایران است . در اینجا باید متذکر شویم که منظور از تورانیها اقوام تُرک نیست که در قرون بعد در نواحی پشت جیحون پیدا شدند ، چه قوم ترک در قرن دوم قبل از میلاد از نواحی چین به نواحی مزبور مهاجرت کردند و در آن عصرِ داستانی و قبل از تاریخ ، در نواحی سیحون و جیحون هیچگاه ترکان سکنی نداشتند . بنابراین [منظور از] جنگ ایرج و سلم و تور جنگ اقوام آریایینژاد است با یکدیگر که بعدها در زمان ساسانیان شاخ و برگ پیدا کرده و بصورت داستانهای اساطیری درآمده است .
ایران در عهد باستان ( جواد مشکور )
♧دیدگاه نویسندهی وبلاگ :
البته در داستانی که فردوسی از فریدون و پسرانش نقل میکند (در نسخهای از شاهنامه که من دارم) مشخصاً سرزمین توران را سرزمین اقوام ترک و چینی معرفی میکند :
البته در دورهای هم سغدیان ، که شاخهی دیگری از سکاها یا اقوام آریایینژاد بودند ، در آن نواحی ساکن بودند که با چینیان مراودات (تجاری) داشتند ... با توجه به اینکه تاریخ رشتهی من نیست بواقع نمیدانم که آیا سغدیان میتوانند ربطی به تورانیانِ داستان فریدون داشته باشند یا خیر (؟) ، اما ممکن است ایشان همان شاخهی منشعب شده از اقوام آریایی باشند که منظور نظر مؤلف کتابِ 'ایران در عهد باستان' است ، که بهعنوان تورانیان در داستان پسران فریدون ، تورج آنها را نمایندگی میکند (؟)
[...]
بهقول اوستا فرّ شاهی که بهصورت مرغی از جمشید جدا شده بود ، فریدون آن را دریافت کرد . بنا به اوستا فریدون را سه پسر بود : آئیریه Airya به پهلوی ارچ Eréch و به فارسی ایرج ، سئیریمه Sairima به پهلوی سرم و به فارسی سلم ، توریه Tuirya به پهلوی توچ و به فارسی تور . در دینکرد آمده که فریدون پادشاه خونیرث (ممالک مرکزی) کشور خونیرث را میان سلم ، تور و ایرج تقسیم کرد .
[...]
[بنابراین] فریدون سه پسر داشت ایرج ، سلم و تور [تورج] ، وی دختران سروشاه ، ملکیمن را بهزنی برای آنان گرفت و کشور خود را بین آنان تقسیم کرد . ایران را به ایرج ، توران را به تور و روم را به سلم داد . تور و سلم ، ایرج را بهنامردی کشتند و فریدون بهدست منوچهر کین ایرج بخواست .
داستان فریدون چون هم در اوستا و هم در ودا آمده است ، [پس] مربوط به زمانی میشود که هنوز آریاهای هند و ایرانی با هم میزیستند . راجع به تقسیم مملکت فریدون بین سه پسر او منظور از آئیر باید همان آریاهای ایرانی باشند ، سئیریمه (سرم یا سلم) باید مردمانی از سکاها باشند که مابین دریاچهی آرال و جنوب روسیه میزیستند که یونانیان قدیم آنان را سرمت مینامیدند . توئیریا ، یا تور نیز قومی سکایی بودند که در نواحی سیحون و خوارزم زندگی میکردند که از آنها به تورانیان نیز تعبیر شده است . بنابراین سه اسم مذکور نام سه قوم و مردم است نه اسم سه شخص و مقصود از جنگ بین سلم و تور با ایرج ، جنگ اقوام یا تاخت و تاز همسایگان آریایینژاد ایرانیان ، چون سکاها به ایران است . در اینجا باید متذکر شویم که منظور از تورانیها اقوام تُرک نیست که در قرون بعد در نواحی پشت جیحون پیدا شدند ، چه قوم ترک در قرن دوم قبل از میلاد از نواحی چین به نواحی مزبور مهاجرت کردند و در آن عصرِ داستانی و قبل از تاریخ ، در نواحی سیحون و جیحون هیچگاه ترکان سکنی نداشتند . بنابراین [منظور از] جنگ ایرج و سلم و تور جنگ اقوام آریایینژاد است با یکدیگر که بعدها در زمان ساسانیان شاخ و برگ پیدا کرده و بصورت داستانهای اساطیری درآمده است .
ایران در عهد باستان ( جواد مشکور )
♧دیدگاه نویسندهی وبلاگ :
البته در داستانی که فردوسی از فریدون و پسرانش نقل میکند (در نسخهای از شاهنامه که من دارم) مشخصاً سرزمین توران را سرزمین اقوام ترک و چینی معرفی میکند :
نهفته چو بیرون کشید از نهان // بهسه بخش کرد آفریدون جهان
یکی روم و خاور ، دگر تُرک و چین // سِیُم دشت گردان و ایرانزمین
نخستین به سلم اندرون بنگرید // همه روم و خاور مر او را سزید
به فرزند تا لشکری برگزید // گرازان سوی خاور اندرکشید
به تخت کیان اندر آورد پای // همی خواندندیش خاور خدای
دگر تور را داد تورانزمین // ورا کرد سالار ترکان و چین
یکی لشکری نامزد کرد شاه // کشید آنگهی تور لشکر به راه
بیامد به تخت کئی برنشست // کمر برمیان بست و بگشاد دست
بزرگان بر او گوهر افشاندند // همی پاک توران شهش خواندند
از ایشان چو نوبت به ایرج رسید // مر او را پدر شاه ایران گزید
هم ایران و هم دشت نیزهوران // هم آن تخت شاهی و تاج سران
بدو داد کو را سزا بود تاج // همان کرسی و مهر و آن تخت عاج
نشستند هر سه به آرام و شاد // چنان مرزبانان فرّخنژاد
که این شاید به دلیل متأخر بودن فردوسی بوده باشد ، چراکه در دوران او ساکنان منطقهای که در داستان فریدون ، توران خوانده میشود اقوام ترک زبان بودند (؟؟) هرچند که احتمالاً فردوسی هم میبایست برای بهنظم درآوردن شاهنامه برای خود منابع مکتوبی داشته باشد که به آنها رجوع کرده باشد (؟) البته در دورهای هم سغدیان ، که شاخهی دیگری از سکاها یا اقوام آریایینژاد بودند ، در آن نواحی ساکن بودند که با چینیان مراودات (تجاری) داشتند ... با توجه به اینکه تاریخ رشتهی من نیست بواقع نمیدانم که آیا سغدیان میتوانند ربطی به تورانیانِ داستان فریدون داشته باشند یا خیر (؟) ، اما ممکن است ایشان همان شاخهی منشعب شده از اقوام آریایی باشند که منظور نظر مؤلف کتابِ 'ایران در عهد باستان' است ، که بهعنوان تورانیان در داستان پسران فریدون ، تورج آنها را نمایندگی میکند (؟)
- ۰ نظر
- ۲۱ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۰:۱۴