... در بین اساطیر راجعبه زئوس جنگی که او با غولانِ خدانژاد تیتان کرد ظاهراً کنایهای باشد از جدال بین تمدن و توحش که منتهی به پیروزی تمدن شد . این تیتانها که از بطن گایا خدای زمین و از پشت اورانوس خدای آسمان پدید آمدند ، چنانکه درخور شأن فرزندان زمین بود درصدد برآمدند بر آسمان دست یابند . از اینرو کوهها را زیر پا نهادند ، و از آنها بالا رفتند تا به قلمرو خدایان پای نهند اما زئوس درصدد دفع آنها برآمد و آنها را بهوسیلهی صاعقه از میان برد . خود زئوس هم بر پدرش کرونوس شوریده بود و با غلبه بر او به قلمرو آسمانها دست یافته بود . چراکه کرونوس خدای زمان فرزندان خود را میخورد و زئوس که به خدعهی مادر خویش از این سرنوشت ناهنجار رست ، توانست پدر را خلع کند و خود بهعنوان خدای خدایان بر عرش وی تکیه زند . نسبنامهی تمام این خدایان در طی اسطورههاشان انعکاس داشت ، این اسطورهها هم پیدایش آنها را بیان میکرد و هم آداب و مراسم مربوط به نیایش هریک را بازمینمود و درعینحال به شعر و موسیقی و نقاشی و مجسمهسازی یونانی هم مایهی الهام میداد . اینکه از تعداد بسیاری خدایان مورد پرستش عامه فقط نام معدودی در اشعار هومر ذکر شده است باید از آنرو باشد که خدایان هومر بهطبقات برگزیدهی اقوام آخایی مربوط بودند و البته نیایش آنها مجالی برای توجه به خدایان کثیر مورد پرستش عامه باقی نمیگذاشت . اینکه زمین مخلوق خدایان نیست و خودش خدایی مستقل است ، و اینکه انسانهایی از آمیزش خدایان بهوجود آمدهاند نشان میدهد که چرا باید خدایان یونانی ، حتی در نزد فلاسفه عنوان خالق نداشته باشند . چنانکه حتی تعلیم فلسفی ارسطو هم ماده را قدیم میشناسد نه حادث و مخلوق . در هرحال رابطهی انسانها با خدایان نشان میدهد که آیین عامهی یونانیان میبایست از بقایای توتمپرستی باشد و اینکه غالب آنها در زیر زمین ، روی زمین و بههرصورت در مجاورت انسانها و با احوال و اطواری مشابه آنها زندگی میکردند ، الزام میکرد که انسانها برای دفع شر یا جلب خیر آنها دائم به اعمال سحر و جادو و مراسم تطهیر و قربانی متوسل شوند .
ارسطو و فن شعر ( عبدالحسین زرینکوب )
- ۰ نظر
- ۰۸ شهریور ۰۱ ، ۰۸:۱۴