مجاهدینِ افغان
و سرانجام در آوریل ۱۹۹۲ این اتفاق افتاد ؛ سالی که لیلا چهاردهساله شده بود .
نجیبالله دستآخر تسلیم شد و در محوطهی سازمان ملل ، در نزدیکی قصر دارالامان در جنوب شهر پناه گرفت .
جهاد به پایان رسیده بود . گروههای مختلف کمونیستی که از شبِ تولد لیلا به قدرت رسیده بودند ، همگی شکست خوردند . قهرمانهای مامی ، برادرانِ جنگجوی احمد و نور ، برنده شده بودند ، و حالا پس از یکدهه فدا کردنِ همهچیز ، پشتسر گذاشتن خانوادههایشان ، زندگی در میان کوهها و جنگ برای نجات افغانستان به کابل برمیگشتند ؛ با استخوانهایی فرسوده از جنگ ، اما زنده .
مامی اسم همهی آنها را میدانست .
یکی از آنها دوستوم بود ، فرماندهی متظاهر ازبک و رهبر جنبش ملی ، که معروف بود مرتب رنگ عوض میکند . گلبدین حکمتیار قاطع و سرسخت ، رهبر حزب اسلام ؛ حکمتیار پشتون بود و مهندسی خوانده بود ، و یکبار یک دانشجوی طرفدارِ مائو را بهقتل رسانده بود . ربانی ، رهبر تاجیکِ حزب جماعت اسلام ، که در دوران سلطنت ، اسلام را در دانشگاه کابل تدریس میکرد . سیّاف ، پشتونی با ریشههای عربی ، مسلمانی سرسپرده و رهبر حزب اتحادیهی اسلام . عبدالعلی مزاری ، رهبر حزب وحدت که میانِ هواخواهانِ هزارهایاش به بابامزاری معروف بود و با شیعههای ایران پیوند نزدیکی داشت .
و البته قهرمان مامی ، متحدِ ربانی فرماندهی تاجیک متفکر و پرجاذبه ، احمدشاه مسعود ، شیرِ پنجشیر . مامی عکسی از او را به دیوار اتاقش زده بود .
[...]
شگفتانگیز بود که همهچیز چهطور بهسرعتِ برق و باد اتفاق افتاد .
شورای رهبری موقت تشکیل شد و ربانی را بهعنوان رئیسجمهور انتخاب کرد . سایر گروهها اعتراض کردند . مسعود همه را به صلح و آرامش دعوت کرد .
حکمتیار که کنار گذاشته شده بود ، به خشم آمده بود . هزارهایها ، با تاریخچهی طولانیِ فشار و سرکوب ، میخروشیدند . اهانتها آغاز شد ، ماشهی تپانچهها فشرده شد ، اتهامات آغاز گشت . جلسات با خشم بههم ریخت و درها بههم کوبیده شد . نفسِ شهر بند آمد و در کوهها کلاشنیکفها بهصدا درآمد .
مجاهدین که تا دندان مسلح بودند اما حالا دیگر دشمنِ مشترکی نداشتند ، با یکدیگر بهدشمنی برخاستند .
سرانجام روز تصفیهحسابهای کابل فرا رسیده بود .
و زمانیکه از آسمان شهر موشک بارید ، مردم به پناهگاهها هجوم بردند . مامی هم همینطور ، او دوباره سیاه پوشید ، به اتاقش رفت ، پردهها را کشید ، و زیر پتویی پنهان شد .
هزار آفتاب شگفتانگیز (خالد حسینی )
- ۰۰/۰۵/۰۹