aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

ما از قبیله‌ای هستیم که مدام می‌پرسیم ، و اینقدر می‌پرسیم تا دیگه هیچ امیدی باقی نمونه!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندهای روزانه

ادبیات سادومازوخیستی !

جمعه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۱۹ ب.ظ

"بسیار ایده آلیستی است ... از اینرو شقاوتمندانه " - تسخیر شدگان (داستایوفسکی) 

کاربردهای ادبیات چیست ؟ از دیرباز نام ساد و مازوخ برای نشان دادن دو انحراف جنسی بنیادین بکار رفته است . و از این لحاظ آنها دو نمونه ی برجسته از کارایی ادبیات هستند .

[...]

... بنابراین لازم است که دو عامل سازنده ی یک زبان دوگانه را از هم تمییز دهیم . نخست عامل فرمانی و توصیفی ، که نشان دهنده ی عنصر شخصی است ؛ این عنصر عامل هدایت کننده و توصیف کننده ی خشونت شخصی سادیست و همچنین سلیقه ی فردی اوست ؛ عامل دوم و برتر ، نشان دهنده ی عنصر غیر شخصی در سادیسم است و خشونت غیرشخصی را با ایده ای از عقل ناب یکی می کند ، با یک عملیات برهانی وحشتناک که عنصر اول را تابع خود می نماید . در کار ساد یک نزدیکی شگفت با اسپینوزا را می یابیم ؛ خط مشی طبیعت باورانه و مکانیکی که روحی ریاضیاتی در آن دمیده شده ، تکرارهایى بی پایان را محاسبه می کند ، فرایند کمی مکرر تصویرهای تکثیر شونده و افزودن قربانى بر قربانی دیگر ، و دوباره و دوباره چرخه های هزارگانه ى مباحثه ای ساده نشدنی و مجرد را از سر می گیرد . کرافت ابینگ ماهیت خاص چنین فرایندى را دریافته بود : " در مواردی به خصوص گاهی عنصر شخصى به کلی غایب است . سوژه از کتک زدن پسران و دختران لذت جنسی می برد ، اما عنصر منحصرا غیرشخصى انحراف او بسیار بیشتر قابل مشاهده است ... درحالی که در بسیاری از اینگونه افراد احساس قدرت در ارتباط با اشخاص بخصوصی تجربه می شود ؛ ما اینجا با شکل مشخصی از سادیسم سر و کار داریم که تا حد زیادی تحت الگوهای ریاضیاتی و جغرافیایی عمل می کند ." 

در کار مازوخ تعالی مشابهی از امر فرمانی و توصیفی به سوی عملکرد برتر وجود دارد . اما در اینجا تماما متقاعد سازی و تربیت در کار است ، در اینجا ما دیگر در حضور یک شکنجه گر نیستیم که بر یک قربانی مسلط شود و از او لذت ببرد ، و لذتش بیش از هرچیز از این بابت باشد که او [قربانی] ناراضی و نامتقاعد است . برعکس ، در اینجا ما با قربانی ای سر و کار داریم که در جستجوی یک شکنجه گر است و نیازمند تربیت شدن ، متقاعد شدن و بستن پیمانی با شکنجه گر ؛ به منظور تحقق بخشیدن به عجیب ترین نقشه ها . به همین دلیل است که مازوخیست قرارداد تنظیم می کند در حالی که سادیست از قرارداد متنفر است و آنرا زیرپا می گذارد . 

فرد سادیست نیازمند نهادهاست و مازوخیست نیازمند روابط مبتنی بر قرارداد ؛ قرون وسطی با زیرکی تمام میان دو گونه معامله با شیطان تمایز قائل بود : اولی از تصرف و تسخیر ناشی میشد ، و دومی با پیمان و همبستگی همراه بود . فرد سادیست بر طبق تصرف نهادینه شده می اندیشد ، مازوخیست بر طبق همبستگی قراردادی .تصرف و تملک شکل ویژه ی جنون سادیست محسوب می شود ، همانطور که عهد و پیمان مخصوص مازوخیست است . این برای فرد مازوخیست ضروری است که زن مورد نظرش را به حاکم ستمگر تبدیل کند و او را برای همدستی ترغیب نماید و به 'امضا کردن' تشویق کند . او [مازوخیست] در اصل یک مربی است و به طور ذاتی نقش تربیتی را برعهده می گیرد . 

[...] 

با کار ساد و مازوخ ، عملکرد ادبیات دیگر این نیست که جهان را توصیف کند ، چنانکه پیشتر اینگونه بود ؛ بلکه ارائه ی یک همتای جهان است که بتواند خشونت ها و افراط هایش را در بر گیرد . گفته شد که مازاد تحریک به یک معنا اروتیک است . بنابراین اروتیسم می تواند با انعکاس مازادهای جهان برای آن همچون یک آینه عمل کند ، خشونتش را استخراج نماید و کیفیتی 'معنوی' به این پدیده ها اعطا کند با این واقعیت که آنها را به خدمت حواس درمی آورد . (ساد در "فلسفه در اتاق خواب" میان دو نوع شرارت تفکیک قائل می شود . یکی ملال آور و مبتذل است ، دیگری ناب و آگاهانه و از آنجا که متکی بر هوای نفس است ، 'هوشمندانه') به زبان ساده ، واژگان این ادبیات یک ضد زبان را ابداع می کند که اثری مستقیم بر حواس دارد . 

سردی و شقاوت ( ژیل دلوز )

  • Zed.em

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی