پناهجویان پروتستان
سه شنبه, ۶ بهمن ۱۳۹۴، ۰۳:۰۹ ب.ظ
کسانی که در حال حاضر بیشتر از همه توجهم را به خود جلب می کردند پروتستان هایی بودند که در کل جربیدو سکونت داشتند . اینها پناهجویان فرانسوی بودند ، چون در کشورشان به دستور شاه هر کس که پیرو این مذهب بود ، قطعه قطعه می شد . هنگام عبور از کوه ها ، کتابها و اشیاء مقدس شان را از دست داده بودند ، بنابراین در حال حاضر نه انجیلی برای خواندن داشتند ، نه دفترچه ی سرودی برای آواز ، نه کتاب دعایی برای ذکر گرفتن و نه لوازمی برای برگزاری مراسم مذهبی ... مثل همه ی کسانی که دوران پر شکنجه ای را گذرانده اند و میان مردمانی زندگى می کنند که عقاید مذهبی شان با آنها یکی نیست ، بدبین بودند .
هرگز درصدد برنیامده بودند کتاب مذهبی دیگرى تهیه کنند ، یا توصیه ای را درباره ی اجرای مراسم مذهبی شان بپذیرند . اگر کسی به سراغشان می آمد و اظهار می کرد که یکی از برادران دینی آنهاست ، از ترس اینکه جاسوس پاپ باشد که تغییر لباس داده ، در برابرش سکوت می کردند . به همین دلیل شروع کرده بودند به کشت و کار زمین های سنگلاخ کل جربیدو ، زن و مرد از پیش از طلوع آفتاب تا پس از غروب ، جان می کندند ، به این امید که راه رستگاری به آنها نمایانده شود .
از آنجا که به درستی نمی دانستند گناه چیست ، برای اینکه مطمئن شوند اشتباه نکرده اند ، روز به روز بیشتر به خودشان سخت می گرفتند ، تا آنجا که کاری برایشان نمانده بود جز اینکه همدیگر را بپایند و با نگاهی جدی و خشن مراقب باشند تا کوچکترین حرکت یا نیت خطاکارانه از کسی سر نزند . با به یاد آوردن مبهم بحث های مذهبی شان ، از به زبان آوردن نام خدا یا به کار بردن هر تفسیر مذهبی خوددارى می کردند که مبادا کفر گفته باشند . به همین دلیل هم هیچ آئین مذهبی خاصی را به جا نمی آوردند ، بی شک جرأت هم نمی کردند کوچک ترین اظهار نظری در مورد مسائل دینی بکنند . با این حال حالت کشف و شهود مؤقرانه ای به خود می گرفتند ، انگار فکر و ذکری نداشتند جز اندیشیدن به این موضوع ؛ برعکس ، نظریاتشان درباره ی اصول کشاورزی با گذشت زمان حالت فرامین الهی به خود گرفته بود و عادت هایشان به صرفه جویی که خود را مقید به رعایت آن می کردند ؛ فضایل خانه داری زنان نیز در همین زمینه شکل گرفته بود .
ویکنت دو نیم شده ( ایتالو کالوینو )
هرگز درصدد برنیامده بودند کتاب مذهبی دیگرى تهیه کنند ، یا توصیه ای را درباره ی اجرای مراسم مذهبی شان بپذیرند . اگر کسی به سراغشان می آمد و اظهار می کرد که یکی از برادران دینی آنهاست ، از ترس اینکه جاسوس پاپ باشد که تغییر لباس داده ، در برابرش سکوت می کردند . به همین دلیل شروع کرده بودند به کشت و کار زمین های سنگلاخ کل جربیدو ، زن و مرد از پیش از طلوع آفتاب تا پس از غروب ، جان می کندند ، به این امید که راه رستگاری به آنها نمایانده شود .
از آنجا که به درستی نمی دانستند گناه چیست ، برای اینکه مطمئن شوند اشتباه نکرده اند ، روز به روز بیشتر به خودشان سخت می گرفتند ، تا آنجا که کاری برایشان نمانده بود جز اینکه همدیگر را بپایند و با نگاهی جدی و خشن مراقب باشند تا کوچکترین حرکت یا نیت خطاکارانه از کسی سر نزند . با به یاد آوردن مبهم بحث های مذهبی شان ، از به زبان آوردن نام خدا یا به کار بردن هر تفسیر مذهبی خوددارى می کردند که مبادا کفر گفته باشند . به همین دلیل هم هیچ آئین مذهبی خاصی را به جا نمی آوردند ، بی شک جرأت هم نمی کردند کوچک ترین اظهار نظری در مورد مسائل دینی بکنند . با این حال حالت کشف و شهود مؤقرانه ای به خود می گرفتند ، انگار فکر و ذکری نداشتند جز اندیشیدن به این موضوع ؛ برعکس ، نظریاتشان درباره ی اصول کشاورزی با گذشت زمان حالت فرامین الهی به خود گرفته بود و عادت هایشان به صرفه جویی که خود را مقید به رعایت آن می کردند ؛ فضایل خانه داری زنان نیز در همین زمینه شکل گرفته بود .
ویکنت دو نیم شده ( ایتالو کالوینو )
- ۹۴/۱۱/۰۶