ظلمتی که در راه است
سه شنبه, ۱ دی ۱۳۹۴، ۰۱:۳۸ ب.ظ
مارگاریتا می توانست با طیب خاطر نسخه ی کتاب را تورق کند ؛ اگر مایل بود می توانست این کار را تا صبح سحر ادامه دهد ؛ می توانست به کتاب خیره شود ، آن را ببوسد و این کلمات را دوباره بخواند :
" ظلمتی که از سوی دریای مدیترانه فرا می رسید ، شهری را که پیلاطس از آن بی نهایت متنفر بود می پوشاند ..."
مرشد و مارگاریتا ( میخائیل بولگاکف )
- ۹۴/۱۰/۰۱