aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

ما از قبیله‌ای هستیم که مدام می‌پرسیم ، و اینقدر می‌پرسیم تا دیگه هیچ امیدی باقی نمونه!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندهای روزانه

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مصلح‌الدین سعدی شیرازی» ثبت شده است

طفل بودم ، بزرگی را پرسیدم از بلوغ ، گفت در مسطور کتب آمده است که سه نشان دارد ، یکی پانزده‌سالگی و دوم احتلام ، سوم برآمدن موی زِهار را ، اما در حقیقت یک نشان دارد که در بند رضای حق جلّ و علا ، بیش از آن باشد که در بند حظّ نفس ، هرکه در او این صفت موجود نیست محققان بالغ نشمارندش .
به‌صورت آدمی شد قطره‌ی آب // که چهل‌ روزش قرار اندر رحم ماند
وگر چهل‌ساله را عقل و ادب نیست // به‌تحقیقش نشاید آدمی خواند
جوانمردی و لطف آدمیت // همین نقش هیولایی مپندار
هنر باید که صورت می‌توان ساخت // به‌ایوان‌ها در از شنگرف و زنگار
چو انسان را نباشد فضل و احسان // چه فرق از آدمی با نقش دیوار
به‌دست آوردن دنیا هنر نیست // یکی را گر توانی دل به‌دست آر
گلستان ( مصلح‌الدین سعدی شیرازی )
  • Zed.em
حکیمی را پرسیدند چندین درخت نامور که خدای‌تعالی آفریده است بلند و برومند ، هیچ‌یک را آزاد نخوانند مگر سرو را که ثمر ندارد ، در این چه حکمت است ؟ گفت هر یکی را دخلی معین است و وقتی معلوم ، که گاهی بوجود آن تازه است و گهی بعدم آن پژمرده ، سرو را هیچ از این نیست و همه وقت تازه است و این صفت آزادگان است [؟!]
بر آنچه می‌گذرد دل مَنه که دجله بسی // پس از خلیفه بخواهد گذشت در بغداد 
گَرَت ز دست برآید چو نخل باش کریم // وَرت ز دست نیاید چو سَرو باش آزاد
گلستان ( مصلح‌الدین سعدی شیرازی )
  • Zed.em