زرتشت بهوقت تولد
پس اهریمن ، آکومَن (منش بد) ، اندیشهی بد (آکهمَنَه) را فرستاد تا در اندیشهی زرتشت راه یابد و او را چونان دیوان بگرداند . وهومن (منش خوب) نیز از سوی ایزدان ایزد برانگیخته شد تا آکومن را از گزند بازدارد . بههمینجهت ، پس از زادن ، وهومن بر اکومن پیشی گرفت و به اندیشهی زرتشت اندر آمیخت و زرتشت خندان گشت ، آنچنانکه خندهاش به آشکارا پیدا بود ، برخلاف دیگر مردم که بههنگام زادن بگریند .
اندر همان اوان زرتشت به پیامبری ، برگزیدهی اهورامزدا بود و به وحی ازسوی خداوند برگزیده شد . پوروشسب [پدر زرتشت] که از خندیدن زرتشت بههنگام زادن به شگفتی اندر شده بود ، به نزد دانایان رفت و پرسید که چگونه است همهی کودکان هنگام زایش بگریند و یکی بخندد ؟
گفتندش : آنانکه مرگ و تباهی را در سرانجام ببینند ، بگریند ؛ و آنکه بخندد پارسایی و پرهیزکاری و سرانجام خوش را ببیند و بخندد .
آئین مغان ( هاشم رضی )
- ۰۲/۰۳/۲۲