قانون جنگل !
... آگاسیاس آگاهیهایی دربارهی رفتار نسبت به مردگان بهویژه اشخاص معلول و بیمار به دست میدهد که شگفت است . در بلخ و گرگان و شرق ایران بهطور اعم معتقد است که چنین اعمالی شایع مغان و مجوس بوده . استرابو نیز چنین مطالبی را به نقل از اونهسیکریتوس نویسندهی عهد اسکندر نقل نموده و در آثار پروفیریوس نیز به چنین اشاراتی برمیخوریم .
وی مینویسد : هیرکانیها بیماران ، معلولان و مردگان خود را مقابل پرندگان لاشهخوار و سگان درنده میاندازند . در بلخ افراد معلول و پیران از کار افتاده را طعمهی سگان درنده میکنند .
[...]
آگاسیاس نقل کرده که : هرگاه سپاهیان و افراد لشکری ناقص یا معلول شده و یا به بیماری لاعلاج و سختی دچار میشدند ، آنان را دور از مردم و شهر ، در بیابان رها میکردند . هرچند روزی ، مقدار نان و آبی برایشان میگذاشتند . این افراد روزگار سخت و تاریکی را با بیماری و درد میگذراندند و با چوبدستی که داشتند حیوانات و پرندگان لاشهخوار را در صورت توانایی از خود میراندند . اما سرانجام هنگامی فرامیرسید که ضعف و بیماری کاملاً بر آنان چیره میشد و هنوز جانی داشتند که طعمهی لاشهخواران میشدند .
حال هرگاه بر بیماری و مرض چیره شده و زار و نزار وارد شهر میشد ، مردم او را از خود رانده و نجس میپنداشتند . لازم بود تا مغان بر سر رحم آمده و آداب تطهیر را برایشان انجام میدادند تا به حال اول بازگشته و اجازهی زندگی عادی را پیدا کنند .
آگاسیاس این قانون و اجرای آن را در مورد سربازان بیمار و معلول ذکر میکند ، اما اونهسیکریتوس یادآور میشود که پیرمردان و پیرزنان را از اجتماع بیرون کرده و به حال خود رها میکردند تا بمیرند ، و از شیوهی بیان و اشاراتشان برمیآید که این جزو شریعت مجوس و لازمالاجرا بوده است . ...
آئین مغان ( هاشم رضی )
- ۰۲/۰۳/۱۳