آئین مزدیسنی
"ایران قدیم از آغاز دورهی تاریخی دارای مذهب واحدی نبوده است . اقوام و قبایلی که شهرنشین و دهنشین و بعضی دیگر چادرنشین بودند ، احتمالاً مذاهب مختلفی داشتند که مبنای همهی آنها یکی بوده است . مثلاً معتقدات سکاها که هرودوت در کتاب چهارم تاریخ خود از آن یاد میکند ، فقط همانندی بسیار دوری با مذاهب پارسها دارد و مذاهب پارسها نیز بهنوبهی خود همان معتقدان قبایل شرقی ایران نیست .
آگاهی ما دربارهی مذهب مزدیسنا که تدریجاً در قسمت مهمی از ایران انتشار یافت و آموزههای آن در کتابی بهنام اوستا تدوین شده ، بیشتر است . این کتاب اصول آیین مزدیسنی و عقیدهی زرتشت مصلح آئین ایرانی را که در معتقدات اصلی تغییر عمیق داده است ، نشان میدهد . در اینجا ما از عقاید زرتشت یا شخص او سخن نمیگوییم و فقط آئین مزدیسنی را مطالعه میکنیم .
مزدیسنی شکل ایرانی آئین کهنی است که روزگاری دین مشترک قوم هندو-ایرانی بوده است . در ریگودا و در اوستا عقاید همانندی پیدا میشود که بیشتر با عبارات مشابهی نیز یاد شدهاند . نام خدایان نیز با هم تقریباً تطبیق میکنند . بنابراین باید گفت که این مذهب از میراثی است که ایرانیان از جماعت هندوایرانی و حتی هندواروپایی بهدست آورده و آنرا تغییر داده و اصلاحاتی در آن انجام دادهاند .
آئین مزدیسنا در ابتدا بیش از یک خدا نمیشناخت که اهورامزدا نام داشت و شاهنشاهان ایران برتری او را بر سایر خدایان تأیید کردهاند . اهورامزدا همانطور که از نام او برمیآید 'سرور دانا' است و این نشان میدهد که در آئینی که هنوز بهشدت طبیعتپرست بوده ، مفاهیم معنوی و مجرد مقام مهمی را حائز بوده است . اهورامزدا آفرینندهی عالم و خداوند آسمان ، جهان را خلق کرده و خود بهتنهایی بر آن حکومت میکند . وی به نور آسمانی شباهت دارد . خِرَد او دنیا را بهوجود آورده و پرستشی که از او میکنند درحقیقت پرستش شخص او و نظم عالم است .
بر گِرد او چند خداوند کوچک وجود دارند که آنها را ایزدان مینامند و مظهر قوای طبیعت و عناصر یعنی : آتش ، آب ، خورشید ، ماه ، آسمان ، زمین ، باد و غیرهاند . هر عنصری را بهشیوهای ویژه پرستش میکنند و برای تعظیم آن سرودهای مخصوصی وجود دارد . مراسمی برایشان انجام میدهند ازقبیل نوشیدن هوم که شیرهی گیاه خوشبویی است و در کتاب ودا ، سئومه نام دارد و حتی خود ماهیت خدایی دارد ؛ و قربانی چارپایانی مانند گاو ، اسب ، شتر و گوسفند و انجام دادن مراسمی برای فراوانی جهت وی انجام میشود .
در درجهی اول مهر را میپرستیدند که خداوند مهر و پیوند ، و صاحب چراگاهها و حافظ و نگهبان خستگیناپذیر و حامی راستی و درستی است و هیچچیز از نظر او محو نمیشود ، زیرا او چشم روز و خورشید بیزوال است . همهجا حاضر است و هزار گوش و دههزار چشم دارد . مردم بدنهاد و بدعهد را نمیبخشد و به کسانیکه او را میپرستند فراوانی و نیکبختی عطا میکند . بارانها را او میفرستند و چهارپایان و گیاهان را او میپروراند و میرویاند . در کنار او رشنو و سروش (سرَاُشه) مددکار او در اجرای عدالت هستند و از خطاکاران انتقام میکشند .
خدایان بزرگ دیگر عبارتند از وِرِثرَغنه (بهرام) که خداوند جنگ و حملات فاتحانه است و بهصورت قویترین و شجاعترین حیوانات درمیآید . خوَرِنه (خوره-فرّ) که مظهر ثروت و عظمت و اقبال پادشاهان است . هئومه (هوم) که خداوند شراب است . تیشتریه که اختر باران و خداوند فراوانی است و با ستارهی تِشتر مشتبه میشود . آرِدویسورَآناهیتا (آناهید) که به زبان یونانی آنائیتیس نامیده میشد و در آسیای صغیر مشهورترین ایزدبانوها است ، از نام او پاکی و بیآلایشی برمیآید ؛ وی بر آبها و رودخانهها حکومت میکند و دوشیزهای قوی ، زیبا و خردمندی است که بعدها ربةالنوع عشق و تولیدمثل میشود . بهعلاوه خداوندانی برای نباتات ، ماه و باد پیروزمند وجود دارند ، و در کنار آنها فرورتی (فروهرها) هستند که مانند ارواح مردگان ، مانِس درعینحال هم حامی و هم خطرناکاند .
دبرابر این جهان نور و فراوانی و آبادانی طبق نظریهی ثنوی که ویژهی روح ایرانیها بود ، یک عالم شر و تاریکی نیز وجود دارد که در آنجا دیوان و شیاطین حکومت میکنند . در این عالم چیزی جز تاریکی و بدخواهی ، بدبویی و خرابی نمیتوان یافت . این عالم شر نیز فرمانروایی دارد که نام او اهریمن است . لشکریان او را دیو خشم بهنام اَئِشمه اداره میکند که گرز خونآلودی بر دست دارد ، و اَستوویذاتو که مردهها را پوست میکند . در روی زمین جادوگرها و پریها به او کمک میکنند و تخم مرگ و گناهکاری میپاشند و حیوانات موذی نیز در اینکار به آنها مدد میرسانند .
بنابراین مزدیسنی مذهبی است عملی و معنای حقیقی آن از مراسم مذهبی هم فراتر است . تعلیمات مذهبی ، لحن درسهای اخلاقی دارند و درعینحال با افسانههای شگفت و اساطیری ویژهی خود آمیختهاند . تصویری که خدایان برای زندگی و سرنوشت پیشنهاد میکنند این مذهب را بهصورت جدالی جلوهگر میسازد و این انعکاسی از طریقهی زندگی [قبیلهای و] قبایلی است که دائماً با هم در نزاع بودند و لازم بود که از املاک و زمینهای خود دفاع کنند ، یا برای دامهای خود مراتع تازه بهدست آورند .
ولی در آن ویژگیهایی هم دیده میشود که در تمام ادوار ایران ، در عقاید مذهبی وجود داشته ؛ مانند احساس عمیق در حقیقت عالم ، فکر حماسی ، قابلیت اتخاذ شکل در توصیفات و تجسمات و اینکه سرنوشت انسان به پایان یافتن زندگی مادی او ختم نمیشود . پیروان مزدیسنی که در این جهان خوشبخت هستند در دنیای دیگر نیز سعادتمند خواهند بود و رستاخیز مردگان را در روز قیامت را خواهند دید .
اشکال ظاهری مذهب تا اندازهای شباهت به آئین ودایی دارد . اصل فهم آن پرستش آتش است ، یعنی پرستش شعلهای که دائماً در آتشگاه میسوزد و دائماً با تقدیم هدایای نو تقویت میشود . اگر قربانیهای خونین و هدایایی مختلف و گروه روحانیانی را که تشریفات لازم را انجام میدهند و سرودهای مذهبی را میخوانند درنظر بگیریم ، شباهت به اشکال ظاهری آئین ودایی تکمیل میگردد . ولی در ایران به پرستش آتش بیشتر اهمیت میدهند و بههمین علت است که برای احتراز از دفن کردن یا سوزاندن مردگان ، بهاحترام آتش و خاک ، آنها را طبق تشریفات ویژهای درمعرض هوا قرار میدادند .
این مذهب با عبارات مجرد بیان نشده ، ولی بیان آن بهوسیلهی تصاویر جاندار در سرودهای مذهبی با لحن رزمی انجام گرفته و هنوز در مرحلهی قهرمانی است و شاید بتوان عنوان بتپرستی را بهجای قهرمانی قرار داد . درضمن مدح خدایان ، طریقهی زندگی مخصوصی را که ایدهآل جنگجویان در رأس آن قرار گرفته بهنمایش میگذارد . جنگ در بین قبایل به درجهی اعلای خود رسیده و طرفین صفآرایی میکنند . خداوند میترا ، جنگ را مانند قهرمانی هدایت میکند و صفوف دشمن را میشکند و سرها را بههوا پرتاب میکند و خانهها را ویران مینماید . مردان در ارابههای جنگی سوارند و اسبهای آنها هم در جزئیات این خونریزی شریکاند . پیکانها از بالای سرها عبور میکند و گرزها بهحرکت درمیآیند .
در ایام صلح قهرمانان زندگی راحتی را در منازل مجللی میگذرانند . ثروت و دولت ، خوشبختی آنها را تأمین کرده است . گلههای خوب و زنهای زاینده و جواهرات و عطریات دارند ، و این خوشبختی نشانهی لطف خدایان دربارهی آنها است و این سهم هرکسی است که دستورهای اهورامزدا را اطاعت کند .
زرتشت در این عقاید اصلاحاتی کرد و قسمتی از آن را بهصورت مفاهیم اخلاقی درآورد . ولی نتوانست در تصاویری که از ایام بسیار قدیم ، جهان و سرنوشت انسان را برای ایرانیان خلاصه میکرد ، تغییری بهوجود آورد ."
[تمدن ایرنی ؛ بنونیست]
این نظر بنونیست بود دربارهی سابقهی قدیم آئین مزدیسنی یا مزداپرستی . ...
آئین مغان ( هاشم رضی )
- ۰۲/۰۲/۱۶