aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

ما از قبیله‌ای هستیم که مدام می‌پرسیم ، و اینقدر می‌پرسیم تا دیگه هیچ امیدی باقی نمونه!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندهای روزانه

آئین مزدیسنی

شنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۰۸:۰۶ ق.ظ

"ایران قدیم از آغاز دوره‌ی تاریخی دارای مذهب واحدی نبوده است . اقوام و قبایلی که شهرنشین و ده‌نشین و بعضی دیگر چادرنشین بودند ، احتمالاً مذاهب مختلفی داشتند که مبنای همه‌ی آنها یکی بوده است . مثلاً معتقدات سکاها که هرودوت در کتاب چهارم تاریخ خود از آن یاد می‌کند ، فقط همانندی بسیار دوری با مذاهب پارس‌ها دارد و مذاهب پارس‌ها نیز به‌نوبه‌ی خود همان معتقدان قبایل شرقی ایران نیست .
آگاهی ما درباره‌ی مذهب مزدیسنا که تدریجاً در قسمت مهمی از ایران انتشار یافت و آموزه‌های آن در کتابی به‌نام اوستا تدوین شده ، بیشتر است . این کتاب اصول آیین مزدیسنی و عقیده‌ی زرتشت مصلح آئین ایرانی را که در معتقدات اصلی تغییر عمیق داده است ، نشان می‌دهد . در اینجا ما از عقاید زرتشت یا شخص او سخن نمی‌گوییم و فقط آئین مزدیسنی را مطالعه می‌کنیم .
مزدیسنی شکل ایرانی آئین کهنی است که روزگاری دین مشترک قوم هندو-ایرانی بوده است . در ریگ‌ودا و در اوستا عقاید همانندی پیدا می‌شود که بیشتر با عبارات مشابهی نیز یاد شده‌اند . نام خدایان نیز با هم تقریباً تطبیق می‌کنند . بنابراین باید گفت که این مذهب از میراثی است که ایرانیان از جماعت هندوایرانی و حتی هندواروپایی به‌دست آورده و آن‌را تغییر داده و اصلاحاتی در آن انجام داده‌اند .
آئین مزدیسنا در ابتدا بیش از یک خدا نمی‌شناخت که اهورامزدا نام داشت و شاهنشاهان ایران برتری او را بر سایر خدایان تأیید کرده‌اند . اهورامزدا همانطور که از نام او برمی‌آید 'سرور دانا' است و این نشان می‌دهد که در آئینی که هنوز به‌شدت طبیعت‌پرست بوده ، مفاهیم معنوی و مجرد مقام مهمی را حائز بوده است . اهورامزدا آفریننده‌ی عالم و خداوند آسمان ، جهان را خلق کرده و خود به‌تنهایی بر آن حکومت می‌کند . وی به نور آسمانی شباهت دارد . خِرَد او دنیا را به‌وجود آورده و پرستشی که از او می‌کنند درحقیقت پرستش شخص او و نظم عالم است .
بر گِرد او چند خداوند کوچک وجود دارند که آنها را ایزدان می‌نامند و مظهر قوای طبیعت و عناصر یعنی : آتش ، آب ، خورشید ، ماه ، آسمان ، زمین ، باد و غیره‌اند . هر عنصری را به‌شیوه‌ای ویژه پرستش می‌کنند و برای تعظیم آن سرودهای مخصوصی وجود دارد . مراسمی برایشان انجام می‌دهند ازقبیل نوشیدن هوم که شیره‌ی گیاه خوشبویی است و در کتاب ودا ، سئومه نام دارد و حتی خود ماهیت خدایی دارد ؛ و قربانی چارپایانی مانند گاو ، اسب ، شتر و گوسفند و انجام دادن مراسمی برای فراوانی جهت وی انجام می‌شود .
در درجه‌ی اول مهر را می‌پرستیدند که خداوند مهر و پیوند ، و صاحب چراگاه‌ها و حافظ و نگهبان خستگی‌ناپذیر و حامی راستی و درستی است و هیچ‌چیز از نظر او محو نمی‌شود ، زیرا او چشم روز و خورشید بی‌زوال است . همه‌جا حاضر است و هزار گوش و ده‌هزار چشم دارد . مردم بدنهاد و بدعهد را نمی‌بخشد و به کسانی‌که او را میپرستند فراوانی و نیک‌بختی عطا می‌کند . باران‌ها را او می‌فرستند و چهارپایان و گیاهان را او می‌پروراند و می‌رویاند . در کنار او رشنو و سروش (سرَاُشه) مددکار او در اجرای عدالت هستند و از خطاکاران انتقام می‌کشند .
خدایان بزرگ دیگر عبارتند از وِرِثرَغنه (بهرام) که خداوند جنگ و حملات فاتحانه است و به‌صورت قوی‌ترین و شجاع‌ترین حیوانات درمی‌آید . خوَرِنه (خوره-فرّ) که مظهر ثروت و عظمت و اقبال پادشاهان است . هئومه (هوم) که خداوند شراب است . تیشتریه که اختر باران و خداوند فراوانی است و با ستاره‌ی تِشتر مشتبه می‌شود . آرِدویسورَآناهیتا (آناهید) که به زبان یونانی آنائی‌تیس نامیده می‌شد و در آسیای صغیر مشهورترین ایزدبانوها است ، از نام او پاکی و بی‌آلایشی برمی‌آید ؛ وی بر آب‌ها و رودخانه‌ها حکومت می‌کند و دوشیزه‌ای قوی ، زیبا و خردمندی است که بعدها ربةالنوع عشق و تولیدمثل می‌شود . به‌علاوه خداوندانی برای نباتات ، ماه و باد پیروزمند وجود دارند ، و در کنار آنها فرورتی (فروهرها) هستند که مانند ارواح مردگان ، مانِس درعین‌حال هم حامی و هم خطرناک‌اند .
دبرابر این جهان نور و فراوانی و آبادانی طبق نظریه‌ی ثنوی که ویژه‌ی روح ایرانی‌ها بود ، یک عالم شر و تاریکی نیز وجود دارد که در آنجا دیوان و شیاطین حکومت می‌کنند . در این عالم چیزی جز تاریکی و بدخواهی ، بدبویی و خرابی نمی‌توان یافت . این عالم شر نیز فرمان‌روایی دارد که نام او اهریمن است . لشکریان او را دیو خشم به‌نام اَئِشمه اداره می‌کند که گرز خون‌آلودی بر دست دارد ، و اَستوویذاتو که مرده‌ها را پوست می‌کند . در روی زمین جادوگرها و پری‌ها به او کمک می‌کنند و تخم مرگ و گناهکاری می‌پاشند و حیوانات موذی نیز در اینکار به آنها مدد می‌رسانند .
بنابراین مزدیسنی مذهبی است عملی و معنای حقیقی آن از مراسم مذهبی هم فراتر است . تعلیمات مذهبی ، لحن درس‌های اخلاقی دارند و درعین‌حال با افسانه‌های شگفت و اساطیری ویژه‌ی خود آمیخته‌اند . تصویری که خدایان برای زندگی و سرنوشت پیشنهاد می‌کنند این مذهب را به‌صورت جدالی جلوه‌گر می‌سازد و این انعکاسی از طریقه‌ی زندگی [قبیله‌ای و] قبایلی است که دائماً با هم در نزاع بودند و لازم بود که از املاک و زمین‌های خود دفاع کنند ، یا برای دام‌های خود مراتع تازه به‌دست آورند .
ولی در آن ویژگی‌هایی هم دیده می‌شود که در تمام ادوار ایران ، در عقاید مذهبی وجود داشته ؛ مانند احساس عمیق در حقیقت عالم ، فکر حماسی ، قابلیت اتخاذ شکل در توصیفات و تجسمات و اینکه سرنوشت انسان به پایان یافتن زندگی مادی او ختم نمی‌شود . پیروان مزدیسنی که در این جهان خوشبخت هستند در دنیای دیگر نیز سعادتمند خواهند بود و رستاخیز مردگان را در روز قیامت را خواهند دید .
اشکال ظاهری مذهب تا اندازه‌ای شباهت به آئین ودایی دارد . اصل فهم آن پرستش آتش است ، یعنی پرستش شعله‌ای که دائماً در آتشگاه می‌سوزد و دائماً با تقدیم هدایای نو تقویت می‌شود . اگر قربانی‌های خونین و هدایایی مختلف و گروه روحانیانی را که تشریفات لازم را انجام می‌دهند و سرودهای مذهبی را می‌خوانند درنظر بگیریم ، شباهت به اشکال ظاهری آئین ودایی تکمیل می‌گردد . ولی در ایران به پرستش آتش بیشتر اهمیت می‌دهند و به‌همین علت است که برای احتراز از دفن کردن یا سوزاندن مردگان ، به‌احترام آتش و خاک ، آنها را طبق تشریفات ویژه‌ای درمعرض هوا قرار می‌دادند .
این مذهب با عبارات مجرد بیان نشده ، ولی بیان آن به‌وسیله‌ی تصاویر جاندار در سرودهای مذهبی با لحن رزمی انجام گرفته و هنوز در مرحله‌ی قهرمانی است و شاید بتوان عنوان بت‌پرستی را به‌جای قهرمانی قرار داد . درضمن مدح خدایان ، طریقه‌ی زندگی مخصوصی را که ایده‌آل جنگجویان در رأس آن قرار گرفته به‌نمایش می‌گذارد . جنگ در بین قبایل به درجه‌ی اعلای خود رسیده و طرفین صف‌آرایی می‌کنند . خداوند میترا ، جنگ را مانند قهرمانی هدایت می‌کند و صفوف دشمن را می‌شکند و سرها را به‌هوا پرتاب می‌کند و خانه‌ها را ویران می‌نماید . مردان در ارابه‌های جنگی سوارند و اسب‌های آنها هم در جزئیات این خونریزی شریک‌اند . پیکان‌ها از بالای سرها عبور می‌کند و گرزها به‌حرکت درمی‌آیند .
در ایام صلح قهرمانان زندگی راحتی را در منازل مجللی می‌گذرانند . ثروت و دولت ، خوشبختی آنها را تأمین کرده است . گله‌های خوب و زن‌های زاینده و جواهرات و عطریات دارند ، و این خوشبختی نشانه‌ی لطف خدایان درباره‌ی آنها است و این سهم هرکسی است که دستورهای اهورامزدا را اطاعت کند .
زرتشت در این عقاید اصلاحاتی کرد و قسمتی از آن را به‌صورت مفاهیم اخلاقی درآورد . ولی نتوانست در تصاویری که از ایام بسیار قدیم ، جهان و سرنوشت انسان را برای ایرانیان خلاصه می‌کرد ، تغییری به‌وجود آورد ."
[تمدن ایرنی ؛ بنونیست]
این نظر بنونیست بود درباره‌ی سابقه‌ی قدیم آئین مزدیسنی یا مزداپرستی . ...

آئین مغان ( هاشم رضی )

  • Zed.em

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی