ماهیتِ ضدِّ تمدنِ ادیان سامی !
جامعهی یونان و رُم بر مفهومِ فرودستی فرد در برابر جمع ، و شهروند در برابر دولت استوار بود ؛ سلامت ملت را بهعنوان هدف عالی رهبری ، بالاتر از سلامت فرد چه در این دنیا و چه در آخرت قرار میداد . شهروندان که از کودکی به آرمان فداکارانه خو کرده بودند زندگی خود را وقف خدمت به مردم [جامعه] میکردند و آماده بودند که آنرا بهخاطر خیر عمومی فدا کنند ، یا اگر از ایثار نهایی خودداری میکردند هرگز پیش نمیآمد که درعوض با فرومایگی زندگی فردی خود را به منافع جامعهشان ترجیح دهند . همهی اینها با شیوع ادیان شرقی دگرگون شد . ادیانی که پیوند روح با خدا و نجات ابدی حاصل از آن را تنها هدف زندگی میشمردند ، هدفی که سعادت و حتی بقای دولت در قیاس با آن ارزشی نداشت . نتیجهی ناگزیرِ این آئین خودخواهانه و غیراخلاقی آن بود که فرد مؤمن بیش از پیش از خدمات عمومی کناره گیرد ، فکرش را بر هیجانات روحی خویش متمرکز کند و زندگی حاضر را که بهنظرش فقط آزمایشی برای حیات عالیتر و ابدی بود تحقیر کند . قدیس و زاهد متنفر از حیات خاکی و غرق در تأملات وجدآور آسمانی ، در نظر عامه عالیترین نمونهی انسانیت گشت ؛ و ایدهآل قدیمِ قهرمان و میهنپرست که فارغ از خود میزیست و آمادهی مرگ برای منافع کشورش بود متروک شد . شهر زمینی برای مردمانی که چشم به 'شهر خدا' ، جلوهگاه برابرهای ملکوت ، داشتند مبتذل و خوار مینمود . بدینسان ، بهاصطلاح مرکز ثقل از زندگی در زمان حال به حیات اُخروی منتقل شد و آن جهان از این تغییر هرچند که غنا یافت ، بیتردید این جهان سخت زیان دید . دولت و ملت یکسر متلاشی شد . علقههای دولت و خانواده سستی گرفت ؛ ساختار جامعه رفت تا به عناصر فردیاش تجزیه شود و بهاینترتیب به بربریت برسد ، زیرا تمدن فقط با همیاری فعالانهی شهروندان و آمادگی آنان در مقدم داشتن خیر عمومی بر منافع خصوصی میسر میشود . مردم دفاع از کشور را ، حتی ادامه دادن نسل خود را ، از دست نهادند . در دلهرهی نجات روح خود و دیگران ، راضی بودند که جهان مادی را که با اصلِ شرّ یکی میدانستند وانهند تا نابود شود . این دلمشغولی هزارسال طول کشید . احیای قانون رُم ، فلسفهی ارسطو ، و هنر و ادب باستان ، در اواخر قرونوسطی نشانهی بازگشتِ اروپا به ایدهآلهای بومی زندگی و رهبری ، به نگرش خردمندانهتر و انسانیتر به جهان بود . ایستِ طولانی در حرکت تمدن به پایان رسیده بود . موج تعرض شرق سرانجام گذشته بود . ...
شاخهی زرین / پژوهشی در جادو و دین ( جیمز جورج فریزر )
- ۰۱/۰۲/۲۵