انسانخدایان
... وقتی دمتریوس پولیورستس دموکراسیِ آتن را در ۳۰۷ ق.م بازآورد آتنیها برای او و پدرش آنتیگونوس مقام خدایی قائل شدند و به 'خدایان نجات دهنده' ملقبشان کردند . برایشان محرابها ساخته شد و کاهنی برای پرستش آنان گماشته شد . مردم با سرود و رقص ، با گُلبند و بخور و شراب طهور به دیدار نجاتدهندهی خود میرفتند ، در خیابانها گرد میآمدند و در آوازهایشان میگفتند که او تنها خدای حقیقی است زیرا خدایان دیگر میخوابند [؟!] یا در دوردستها ساکناند یا اصلاً نیستند .
[...]
پادشاهان قدیم بابلی از عهد سارگون اول تا سلسلهی چهارم اور یا بعدتر ، ادعای خدایی داشتند . بهخصوص فرمانروایان سلسلهی اور برای خود معابدی بنا کرده بودند ؛ مجسمههای خود را در پرستشگاهها قرار میدادند و امر میکردند که مردم برای آنها قربانی کنند ؛ ماه هشتم به شاهان اختصاص داشت و قربانیها در هنگام ماه نو و در پانزدهم هر ماه انجام میگرفت . همچنین پادشاهان اشکانی خود را برادران خورشید و ماه میدانستند و چون خدا پرستیده میشدند . حتی زدن یک عضو عادی خاندان اشکانی بیحرمتی به مقدسات محسوب میشد .
شاخهی زرین / پژوهشی در جادو و دین ( جیمز جورج فریزر )
- ۰۱/۰۱/۲۹