دیوِ دروج (دروغ)
دروج (Daevi-Druxš) مادهدیوِ آشوب ، ویرانی ، هرجومرج ، بینظامی و بیداد (بیقانونی) است . یک نشانه و نماد کلی است در برابر رتَ (Rta) که همان اَشَه میباشد و مظهر نظام نیکو ، داد و قانون و نظم گیهانی است .
[...]
در بخش چهارم بندهش ... نقل است که تا پیش از آمدن اهریمن ، جهان همیشه بههنگام نیمروز بود ؛ یعنی رَپیثوینگاه ، اورمزد بههنگام یزش و عبادت ، همهی آفریدگان را بیافرید و با بویوفرَوَهر (فرَوَشیجان) مردمان را گفتگو کرد و خردِ همهآگاه را به مردمان داد و گفت : "کدام شما را سودمندتر در نظر آید ؟ اگر شما را بهصورت مادی بیافرینیم و بهتن با دروج بکوشید (پیکار کنید) و دروج را نابود کنید ، تا شما را در انجام درست و انوشه بازآراییم ..." پس آشکار میشود که هرمزد با آفریدگان ، هنگامی که بر آن است تا آنان را به کالبد مادی درآورد ، پیمان میکند که با دروج پیکار کنند و با اَشَه راه بپیمایند . دروج ، هرجومرج و بینظمی است که موجب نابودگی و انهدام نسل میشود . آنگاه افزوده شده : "و دیگر دروجهای مادی بر ضد ایزدان مادی پدید آمدند ." در کتیبههای هخامنشی و فارسی باستان نیز که آنهمه بر پیکار دروج و دیو دروغ تأکید شده ، منظور آشوب ، بینظمی ، بیداد و ستم و بیقانونی و هرجومرج است ، نهمعنی صوری دروغ .
[...]
در مینویخرد بخش ۱ بند ۱۲ از دروج مطلقاً بهمفهوم دیو یاد شده . نیز در بند ۱۷۳ و همچنین ۷/۴ و در بند ۱۰ آمده که اهریمن ، دیوان و دروجان را از عمل لواطِ خود بهوجود آورده است و ۱۱/۱۰ که افادهی معنی دیو میکند . بهموجب بخش ۲۰/۴۴ دیو دروج در دوزخ از عاملان عذاب پیروان خود میباشد .
دیو دروج (نفس امّاره) در نهاد هرکسی موجود است که نیروی خشم ، تهاجم ، آشوبطلبی و ظلم جزء آن است : "آن مردی شجاعتر است که با دروج (دیو) خویش بتواند مبارزه کند (جهاد اکبر) و بهویژه آنکه این پنج دروج را از تن دور دارد که عبارتند از : آز ، خشم ، شهوت ، ننگ و ناخرسندی ." [مینویخرد ۱۱ - ۴۰/۹]
وندیداد ؛ ترجمه ، واژهنامه ، یادداشتها ( هاشم رضی )
- ۰۰/۱۰/۰۷