aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

ما از قبیله‌ای هستیم که مدام می‌پرسیم ، و اینقدر می‌پرسیم تا دیگه هیچ امیدی باقی نمونه!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندهای روزانه

دیوِ آز

دوشنبه, ۶ دی ۱۴۰۰، ۰۹:۳۴ ق.ظ

آزی صفت است : آز ، حرص ، شهوت و طمع . نام دیوی است که دشمن آذر و آتش مقدس است که در فرگرد ۱۸ وندیداد ، بند ۱۸. به‌روشنی درباره‌اش از لحاظ شناخت اشاره‌ای هست . از عمله‌ی اهریمن و در واقع ظلمت و جهل و تیرگی است در برابر روشنایی ، دانایی و خرد یا آتش . به‌موجب یسنا هات ۱۶ بند ۸ و هات ۶۸ بند ۸. اهدای نذوراتی چون شیر و چربی در آیین‌های قربانی ، این دیو را از پای درمی‌آورد . به‌موجب بندهش ، بخش ۵ بند ۴۳. ازجمله دیوانی که در آغاز آفرینش برای تباهی گاو نخستین 'اِوَگدات' و کیومرث اقدام می‌کنند ، و به‌فرمان اهریمن به بدن مادی آنان مسلط می‌شوند ، آز یا آزی دیو است .
در بخش ۱۲ از بندهش بند ۱۸۵. که فهرستی از دیوان یاد شده ، در شرح و تعریف آز دیو آمده : آزدیو آن است که هرچیز را بیوبارد (ببلعد) و چون نیاز را چیزی نرسد ، از تنِ خود خورد . او آن دروجی است که چون همه‌ی خواسته‌ی گیتی را به او دهند ، انباشته (سیر) نشود ، و سیر نگردد . چنین گوید که چشم آزمندان هامونی است که او را سامان نیست :

چشم تنگ دنیادار را // یا قناعت پُر کند یا خاک گور
[...]
به‌موجب زندِ وندیداد ، فرگرد دوم ، جمشید در اصلاحات خود چون دیوان را زده و تباه می‌کند ، آزدیو را نیز که مظهر حرص و طمع است از کار انداخته و خِرَدِ میانه‌روی را جایگزین می‌کند ‌.
در روایات پهلوی بخش ۴۸ بندهای ۸۹-۹۱ ، در پایان جهان سوشیانش ، با یشت کردن و تلاوت ادعیه در هربار شماری از دیوان را نابود می‌کند . از آن‌پس آزدیو به گَنامینو یا اهریمن پناه برده و چاره‌جویی می‌کند . نیز در بخش ۶۳ بند دهم نقل است که یکی از فضایل آن است که آدمی هیچ دیوی به تن خود راه ندهد ، به‌ویژه چهار دیو را از تن بازدارد : آز ، خشم ، شهوت و ننگ .
به‌موجب گزیده‌های زات‌سپرم بخش ۱ بند ۳۰-۲۹. هرمزد پس از آنکه آفرینش مینوی و مثالی (معنوی-مینویی) را پدید آورد ، سه‌هزارسال گذشت ، تصمیم گرفت تا آفرینش مثالی و مینوی را به قالب مادی درآورد :
زروان توانا بود که آفرینش هرمزد را حرکت بخشد ، بی‌آنکه آفرینش اهریمن را حرکت دهد ، زیرا اصلِ یکی ، دیگری را زیان‌رسان و متضاد بود .
زروان فرجام‌نگرانه ، نیرویی از سرشتِ خود اهریمن ، یعنی تاریکی ، که نیرویی زروانی بدان پیوسته شده بود و پَست‌وزغی سیاه و خاکستری‌گون بود ، به‌سوی اهریمن فراز برد . در هنگام فراز بردن گفت : که اگر در سر نُه‌هزار سال چنانکه تهدید کردی ، پیمان کردی و زمان کردی به پایان نرسانی ، دیو آز با این سلاح ، آفرینش تو را بخورد و خود نیز به گرسنگی بمیرد . [دانشنامه‌ی ایران باستان ، مدخل زروان]
این بیانِ تمثیلی ، بیانگر سرشتِ آز و حرص است که در روایت پهلوی ، چنانکه گذشت با شهوت و طمع و ننگ در یک معنی و ردیف آمده است .
[...]
پایان کارِ دیو آز با ظهور و بیرون آمدن سوشیانت است .
وندیداد ؛ ترجمه ، واژه‌نامه ، یادداشت‌ها ( هاشم رضی )
  • Zed.em

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی