جشن خرَستَر !
هرودوت جایی که از مراسم ویژهی مغان یاد کرده ، آورده است که : "بنابر رسم و شعائر طبقهی روحانی در مصر و هند ، هیچ حیوانی را مگر بهقصد نذر و قربانی نمیکُشند ، اما مغان غیر از سگ و آدم ، حیوانات دیگر را نهفقط بهدست خود میکُشند بلکه در کار کُشتن خزندگان ، مورچه (خصوصاً مور دانهبر°) مار و پرندگان از هرقبیل بدون تفاوت ، پافشاری دارند و بر یکدیگر سبقت میگیرند و وانمود میکنند که آن رسم قدیم است ." [تواریخ ، کتاب اول ، هرودوت]
آگاسیاس میگوید یکی از جشنهای بزرگ ایرانیان ، جشنی است که در آنروز ، مردم جانوران موذی و خزندگان زیانآور را میکُشند ، و کُشتهها را نزد مغان میآورند . هرکس که بیشتر از این جانوران بکشد بیشتر ثواب کرده است و نشانهی تدین او محسوب میشود ، که بدینکار اهورامزدا را تقویت و اهریمن را تضعیف کردهاند .
استاد پورداوود بهنقل از جمشید سُروشیان نقل کرده است : "دربارهی جشنی که از برای کشتن جانوران زیاندار بهجای میآوردند از چندتن از سالخوردگان و دستوران زرتشتی کرمان جویا شدم . بیشتر آنان این جشن را تا پنجاه ، شصت سال پیش از این (تاریخ متن سال ۱۳۲۶ است) بهیاد دارند و چنین گفتند که در آغاز تابستان ، در روز معینی که اکنون به یادشان نیست ، زنان و مردان ، بیشتر از خاندانِ دستوران و موبدان ، جامهی سپید در بر کرده و یک چوبدستی سر سیخ آهنی (مارگن ، مارغَن) گرفته در شهر و بیرون از شهر به خرفستر کشتن میپرداختند و آنهمه را در جای مخصوصی روی هم ریخته ، داروهایی برای از میان بردن و پوسانیدن آنها بهکار میبردند . همچنین در هرجا که جانوری میکشتند یکقِسم روغن گیاهی ، آمیخته با روغن کرچک و کتیرا دود میکردند و سیر و سِداب و سرکه هم بهکار میبردند . مادربزرگِ خودم نام این جشن را بهیاد دارد که "جشن خرستر" میگفتند . امروزه از این جشن خبری نیست ." [پورداوود ، خردهاوستا]
[...]
در جلد یکم 'روایات' دربارهی خرفستران°° مطالبی آمده است : "از روایت کاووس کامان" در کتاب زند و پازند دربارهی کشتن خراستر روایاتی نقل است و خراستران و جز آن شش [؟] بسیاری دیگر هستند چون : پیل ، شیر ، پلنگ°°° ، گرگ ، گربه ، توره (شغال) ، کفتار ، سیهگوش ، کرکوزه (مورچه) و گزندگان مثل مار ، کژدم ، زنبور ، ... و مگس سیاه ، کرمریز ، مورِ دانهکش ... و دیگر بسیار هستند که کشتن واجب است ، خاصه مور دانهکش و سوسک و دیگر خزنده و رونده و گزندهی آبی و زمینی بسیارند و همه در شمار خرستران .
[...]
کشتن بزمجه نیز ثواب بسیار دارد . ... و در آن دنیا جای کسی که بزمجه کشته باشد در گروثمان (بهشت) میباشد ، در جوار خداوند و امشاسپندان مینشیند .
وندیداد ؛ ترجمه ، واژهنامه ، یادداشتها ( هاشم رضی )
°به دلیل وجود همچین مراسمی بوده که اول فردوسی و سپس در تأیید ایشان ، سعدی سروده :
کلاً هرچیزی که با منطقِ حریص ، کوتهفکر ، تنگنظر و آزمندِ مغان ، بیفایده تشخیص داده میشده را اهریمنی میدانستند ! (وگرنه امروز روشن شده که حشرات چه نقشِ کلیدی در سلامت و تنوعِ گونههای حیات در محیطزیست ایفا میکنند ...) و جالبه که کمر به نابودیش میبستند ! و از اونطرف هم هرچیزی که در محدودهی محدودِ زندگیِ روزمرهشون ، براشون فایده داشته را آفریدهی اهورامزدا میدانستند ...! قشنگ مصداق این جمله که : دیگی که برای من نجوشه میخوام سر سگ توش بجوشه !
°°°و احتمالاً این شعرِ :
- ۰۰/۰۶/۲۳