سازمانِ مالی مغان و دفاع از جامعهی طبقاتی
چنانکه تاکنون ملاحظه شد ، آنچه که از اشارات متن وندیداد برمیآید ، تسلط مغان با همکاری ، مشارکت و معاضدت دربار بر مردم بوده است . مالیات و عوایدی که مغان از مردم برای سازمانِ گستردهی خود دریافت میکردند بسیار متنوع و با عناوین و دستآویزهای گوناگون بود . شبکهی خبرچینی موبدان از درونِ خانوادهها ، روستاها و شهرها تا درون خانوادهی شاهی و اندرون سلطنتی گسترده بود . این دستگاهِ بسیار وسیع و قدرتمند در دل شاهنشاهی ساسانی بود . خزانهی این سازمان ، خزانهی کشوری را تحتالشعاع داشت . هرگاه کسی برای بازخرید کفّارهی گناه یا انجام مراسم تطهیر و آئینهای دینی ، پرداخت وجه معین شده را نمیتوانست تکفّل کند ، بر بازماندگان و اعقابش بود که تا نسلهایی متوالی دِین وی را بپردازند .
فشردهای از مطالب دربارهی ادارهی امور مردم ، قدرت مغان و حکومت مذهبی ایرانِ دوران ساسانی که نقل میشود ، بر اساس تحقیقات دامنهداری است که از منابع زمان ساسانی و مآخذ پس از آن در قرون نخستین اسلامی توسط مورخان نگاشته شده و پژوهشهایی که برخی خاورشناسان در اینزمینه کردهاند .
چنانکه از منابع و مآخذ متفاوت و با استناد بهمآخذ روشن میشود ، ساسانیان از نخستین لحظهی حکومت و اقتدار ، یک سلطنت مذهبی را بنیان نهادند و با مغان یا روحانیانی که خود را زرتشتی مینامیدند یگانه و متحد بودند و این اتحاد و یگانگی در طول تاریخ این سلسله همچنان حاکم بود و جریان داشت . موبدان جنبهی کار خود را متوجهی حکومت دنیوی کرده بودند و با نفوذ و شبکهای نیرومند که در دوایر دولتی داشتند ، بهشکلی مستقیم در سرنوشت و احوال یکایک مردم دخالت میکردند . چنانکه از منابع همزمان برمیآید ، سرنوشت هر فردی ، از هنگام زادن تا مرگ و پس از آن در دست این طبقه بود . آگائیاس میگوید : ... در رأس این سازمان بزرگ و قدرتمند مغانه ، موبدانموبد قرار داشت که با جدیت ، خشونت و سختگیری ، با هزاران مأمور زیردست ، سازمان خود را اداره میکرد و عزل و نصب و تعیین حدود اختیاراتی که به کارگزاران وامیگذاشت با او بود ، علیالظاهر موبدانموبد را شاه تعیین میکرد ، اما هرگاه شاه گامی برخلاف منافع ، خواستهها و درجهت محدودیت قدرت این طایفه برمیداشت موقعیت خودش درخطر میافتاد ، چنانکه نرسی ، قباد ، خسروپرویز ، یزدگرد و دیگران در چنین خطرهایی گرفتار شدند .
[...]
اردشیر پاپکان که خود از موبدان و کاهنان معبد آناهیتا بود و این مقام را به ارث برده بود ، در این اندیشه بود که قدرت روحانیت را از سیاست تفکیک کند و اینکار را انجام داد . اما مغان یا موبدان که خود را پیروان زرتشت میدانستند و دین رسمی کشور را دین زرتشتی اعلام کردند ، مذاهبی داشتند : گروهی به اولویت معابد خدایانی چون ناهید معتقد بودند که خاندان اردشیر از آنجمله بود و گروهی به اولویت و تقدم آتش (آذر ، آتر) معتقد بودند . این و اعتقاداتی از اینگونه موجب دستهبندی شد و کرتیر موبدانموبد ، با قدرت و جسارت و خشونتی فراوان ، موفق شد تا پایههای دین رسمی را استوار کند که اصول آن از کتیبههایش که تاکنون برای ما باقی است قابل مطالعه و تحقیق میباشد .
بههمین جهت است که ملاحظه میشود نفوذ مغان در همهی دوایر ، اداراتِ دولتی و مراجع عمومی کشور و لاجرم زندگی مردم رسوخ داشت . انجام امر ازدواج ، چگونگی ازدواج ، تأکید بر ازدواج با محارم که بزرگترین ثوابها را داشت ، انجام امور طلاق ، تأیید بر صحت مشروع بودن نوزادان ، انجام معاملات ، تغییر و تبدیل در مالکیت ، ادارهی دادگاهها ، دادگستری ، اخذ مالیاتهای مذهبی ، رسیدگی به احوال بیدینان یا کسانی که در دین شک کرده بودند و یا از سازمان مغان انتقاد کرده بودند ، اجرای حدود مذهبی ، شلاقزدن ، شکنجه ، اعدام ، پرداخت دیون دینی ، پرداخت جرایم و کفارهها و بسا امور دیگر دامنهی قدرتشان را بینهایت کرده بود .
اعتقاد اینان بر اساس یک جامعهی طبقاتی و عدم امکان جابجایی افراد در طبقات ، نهایتی نداشت . کهانت خود یک میراث بود که در طبقهی مغان انحصاری بود . در طبقات ممتاز مغان حتمیالاجرا بود که این توارث ازطریق ازدواجهای همخون و صلبی منتقل شود ، چنانکه در خاندان شاهی نیز این امر برقرار بود ؛ اما مغان میکوشیدند تا این مسأله ، یعنی ازدواج با محارم را میان همهی مردم تعمیم دهند .
[...]
اما آنچه که بیش از پیش موجب قدرت مغان میشد ، قدرت مالی بسیار فراوانی بود که در اختیار داشتند . این منابع مالی فراوان بود . ازطریق اجرای بسیاری از امور مردم ، چون انجام معاملات ، نوشتن و رسمی کردن یا شرعی نمودن امور تجاری و فلاحتی ، فیصلهی مرافعات در دادگاهها ، نوشتن اسناد ملکی و اخذ حقوق شرعی و کتابت ، ... برگزاری شعائر و جشنخوانی ، برگزاری مراسم مرگ و پرسهی مؤمنان ، خواندن ادعیه و اذکار ، تسخیر جن و درمان جنزدگان و حقالعلاج بیماران . یکی از منابع قابلتوجه عواید مغان انجام مراسم تطهیر پیروان بود . بهموجب عقاید آنان فضای اطراف همگان را جن و ارواح شریر و خبیث و دیوان بدکار و بدخواه انباشتهاند که در بدن مردم حلول میکنند و سبب ناپاکی میشوند ، مغان باید با دقت و کاردانی که دارند ، این عناصر شریر را از بدن بیرون آورند و حقالزحمهی خود را تمام و کمال دریافت کنند و اگر کسی توان پرداخت نداشت و یا نتوانست موبد کارگزار را راضی کند همچنان آلوده و ناپاک و لاجرم بیدین خواهد ماند ...
وندیداد ؛ ترجمه ، واژهنامه ، یادداشتها ( هاشم رضی )
- ۰۰/۰۶/۱۳