نمونهای از وسواس در وندیداد ...
... هر عملی که درست انجام نشود ، در هر کرداری که مطابق دستور مغان نباشد ، دیوان و شیاطین مترصد حمله کردن و ضربه زدن میباشند . آدمی همیشه باید مجهز باشد ؛ ادعیه و اوراد و اذکار لازم را بخواند . ابزار لازم را در دسترس داشته باشد . سراسر لحظات زندگی باید با آداب پیچیده و درست و با وسواس و دقت ، صرف دیوزدایی ، مبارزه با شیاطین ، تسخیر جن ، خواندن اوراد ، کشتن جانوران موذی و دادن نفقات و صدقات به مغان و کارگزاران آنها شود .
هنگامی که در چنین جامعهی وندیدادی ، کسی موی سر میپیراید ، ناخن میگیرد و یا چیزی از بدن میزداید ، باید آن زائدهها را با خواندن ورد و ذکر در خاک پنهان کند و با یک ابزار فلزیِ ویژه ، سه یا شِش یا نُه شیار گِردِ آن بکشد . بریدههای ناخن و مو باید وقفِ پرندهی محبوب رْتَه (اَشَه) یعنی بوم شود تا آنها را بهصورت نیزه ، کارد ، کمان و پیکان آراسته به پَر عقاب و سنگ و فلاخن علیه دیوان مازانی بهکار برد ، و هرگاه چنین نکنند نتیجه معکوس خواهد شد و دیوان از آنها بهصورت سلاح برعلیه مردم استفاده خواهند کرد [فرگرد ۱۷ ، بند ۷-۱۰] در بندهای مقدم همین فرگرد ، اهورامزدا از سرِ مهر و مآلاندیشی و خیرخواهی به زرتشت دستور میدهد که :
"ای زرتشت ، تو نیز هرگاه خواستی موهایت را شانه بزنی یا بِبُری ، این دستورها را اجرا کن . به مکانی برو که از مرداَشَه و آب و از آتش و از بَرسَم ، ده تا پنجاه گام فاصله داشته باشی . پس زمین را هرگاه نرم باشد بهعمقی که اندازهی آن را تعیین میکند و اگر سخت باشد نیز به اندازهی معین گود کرده و زائدهها را با خواندن اورادی که یاد میشود ، دفن کرده و گِرد آن سه تا نُه شیار با ابزارِ فلزی بکش و ..."
چنین است گوشههایی از دنیای وندیداد ، جهانی اسرارآمیز و ترسناک که آدمی در همهی لحظات عمر ، در مبارزه با دیوان و شیاطین است . مطالعهی این دیوان با نام و نشان ، بسیاری از گوشههای مبهمِ معتقدات مغان را آشکار میکند . این دیوها بیگمان روزگاری مورد احترام و پرستش خود مغان بودهاند ، پیش از آنکه به دین زرتشتی اعتناء داشته باشند . اما پس از قبول و گرایش به دین زرتشتی ، دیوهای خود را مردود و مطرود شمردند و بنابر رسم و سنت زرتشتی ، ارباب انواع و خدایان طبیعت را نفی کردند . اما این نفی و طرد ، با رسم و شیوهی خودشان بود . ...
وندیداد ؛ ترجمه ، واژهنامه ، یادداشتها ( هاشم رضی )
- ۰۰/۰۶/۰۵