در عصرِ فارابی ...
دوشنبه, ۲۱ تیر ۱۴۰۰، ۱۱:۵۶ ق.ظ
فارابی صادقانه تلاش کرد با اثبات وحدتِ فلسفه ، زمینهی جمع و توفیق فلسفه و دین را فراهم آورد ، بههمین منظور کتاب 'الجمع' را نوشت .
[...]
یکی از ویژگیهای عصر او این بود که در برابر مخالفانِ پُرشورِ فلسفه ، عدهای از مخالفانِ سرسختِ نبوت بودند .
"در قرن سوم و چهارم موجی از شک و تردید که نبوت و انبیاء را انکار میکرد حاکم بود و سخنگویان این مکتب از برخی دلایلی که منکران نبوت اقامه میکردند تقلید میکردند و در رأس این شکاکان ابنراوندی قرار داشت که نخست معتزلی° بود و بعداً به ردّ این مکتب پرداخت . طبیعیدانِ معروف ، محمد ابن زکریای رازی نیز مخالف سرسخت و نیرومند تلفیق دین و فلسفه بود و هرگونه کوشش در این راه را باطل میشمرد و معتقد بود که تنها راه اصلاح فرد و جامعه ، فلسفه است و ادیان سرچشمهی کشمکش و نزاعند . این حمله ، همهی مراکز مختلف اسلامی را به دفاع از اصول دین برانگیخت و فارابی نیز در این دفاع شرکت جست و به تبیین نبوت بر پایهی مبانی عقلی و شرح و تفسیر علمی آن پرداخت ."°°
اگر جایگاهِ تاریخیِ فارابی را مدّنظر نداشته باشیم و ندانیم که وی در چه موقعیتی میزیسته و با چه مسائلی مواجه بوده و چه درد و دغدغهای داشته ، هیچگاه به عمق اندیشهی او پی نخواهیم برد .
[...]
...استدلالِ ابنراوندی و زکریای رازی ، در مخالفت با نبوت و انکار آن مبتنی بر حجیّت عقل است . لُبِّ سخن این دو اندیشمند آن است که عقل ، مهمترین قوهی ادراکی بشر ، و برای او حجت است . این عقل آموزههایی دارد که تعالیم پیامبران ، یا مطابق آنها است یا مخالف . اگر مطابق است ، که پیش از پیامبر عقل آنها را دریافته و بهوجود پیامبر نیازی نیست ؛ و اگر مخالف است که ما به پیامبرِ مخالفِ عقل احتیاج نداریم .
[...]
فارابی علاوه بر آنکه ایماناً و بهنحو ماتقدم ، پیامبر را بهعنوان کسی که حقایق هستی ازطریق فرشتهی وحی به او القاء میشود تصدیق کرده ، ضرورت وجود او را نیز عقلاً اثبات میکند . این ضرورت مبتنی است اولاً بر تفاوت افهام و عقول مردم ؛ ثانیاً بر اینکه زبان فیلسوف ، زبانی فلسفی و عقلی است ، و با فرض اینکه وحدتِ فلسفه قطعی و محقق باشد ، تنها خواص یعنی صاحبانِ اذهان فلسفی میتوانند از حقیقت بیان شده توسط فلاسفه بهرهمند شوند ، و عموم مردم که زبان فلسفه نمیدانند از دریافت حقیقت محروم خواهند بود . با آمدن پیامبر و بیان مثالات حقیقت ، همهی مردم در هر سطحی از فهم و درک که باشند ، زبان پیامبر را درمییابند .
متافیزیک ابنسینا ( نصرالله حکمت )
°مسلمانان معتزلی خردگرایانی بودند که با اعطای ارزش مطلق به عقل ، قدیم [غیرمخلوق] بودن قرآن را انکار کردند .
°°تاریخ فلسفه در اسلام ، ج۱ ، صص۶۵۷ و ۶۵۸
[...]
یکی از ویژگیهای عصر او این بود که در برابر مخالفانِ پُرشورِ فلسفه ، عدهای از مخالفانِ سرسختِ نبوت بودند .
"در قرن سوم و چهارم موجی از شک و تردید که نبوت و انبیاء را انکار میکرد حاکم بود و سخنگویان این مکتب از برخی دلایلی که منکران نبوت اقامه میکردند تقلید میکردند و در رأس این شکاکان ابنراوندی قرار داشت که نخست معتزلی° بود و بعداً به ردّ این مکتب پرداخت . طبیعیدانِ معروف ، محمد ابن زکریای رازی نیز مخالف سرسخت و نیرومند تلفیق دین و فلسفه بود و هرگونه کوشش در این راه را باطل میشمرد و معتقد بود که تنها راه اصلاح فرد و جامعه ، فلسفه است و ادیان سرچشمهی کشمکش و نزاعند . این حمله ، همهی مراکز مختلف اسلامی را به دفاع از اصول دین برانگیخت و فارابی نیز در این دفاع شرکت جست و به تبیین نبوت بر پایهی مبانی عقلی و شرح و تفسیر علمی آن پرداخت ."°°
اگر جایگاهِ تاریخیِ فارابی را مدّنظر نداشته باشیم و ندانیم که وی در چه موقعیتی میزیسته و با چه مسائلی مواجه بوده و چه درد و دغدغهای داشته ، هیچگاه به عمق اندیشهی او پی نخواهیم برد .
[...]
...استدلالِ ابنراوندی و زکریای رازی ، در مخالفت با نبوت و انکار آن مبتنی بر حجیّت عقل است . لُبِّ سخن این دو اندیشمند آن است که عقل ، مهمترین قوهی ادراکی بشر ، و برای او حجت است . این عقل آموزههایی دارد که تعالیم پیامبران ، یا مطابق آنها است یا مخالف . اگر مطابق است ، که پیش از پیامبر عقل آنها را دریافته و بهوجود پیامبر نیازی نیست ؛ و اگر مخالف است که ما به پیامبرِ مخالفِ عقل احتیاج نداریم .
[...]
فارابی علاوه بر آنکه ایماناً و بهنحو ماتقدم ، پیامبر را بهعنوان کسی که حقایق هستی ازطریق فرشتهی وحی به او القاء میشود تصدیق کرده ، ضرورت وجود او را نیز عقلاً اثبات میکند . این ضرورت مبتنی است اولاً بر تفاوت افهام و عقول مردم ؛ ثانیاً بر اینکه زبان فیلسوف ، زبانی فلسفی و عقلی است ، و با فرض اینکه وحدتِ فلسفه قطعی و محقق باشد ، تنها خواص یعنی صاحبانِ اذهان فلسفی میتوانند از حقیقت بیان شده توسط فلاسفه بهرهمند شوند ، و عموم مردم که زبان فلسفه نمیدانند از دریافت حقیقت محروم خواهند بود . با آمدن پیامبر و بیان مثالات حقیقت ، همهی مردم در هر سطحی از فهم و درک که باشند ، زبان پیامبر را درمییابند .
متافیزیک ابنسینا ( نصرالله حکمت )
°مسلمانان معتزلی خردگرایانی بودند که با اعطای ارزش مطلق به عقل ، قدیم [غیرمخلوق] بودن قرآن را انکار کردند .
°°تاریخ فلسفه در اسلام ، ج۱ ، صص۶۵۷ و ۶۵۸
- ۰۰/۰۴/۲۱