حمله به یونان
چهارشنبه, ۱ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۱۰:۰۶ ق.ظ
تجربهی یونان در سال ۲۰۱۰ ، زمانی که مورد حملهی بازارهای مالی قرار گرفت ، مشابه تجربهی بسیاری از کشورهای درحال توسعه بود . آنچه جای تعجب داشت این بود که چنین اتفاقی در یک کشور پیشرفتهی صنعتی رخ میداد . بخشِ مالی که در سراسر جهان بهوسیلهی دولتها (ازجمله دولت یونان) نجات داده شده بود ، بهکسانی که نجاتش داده بودند حمله کرد .
در ایالاتمتحده ، عصبانیت از بانکها ، که اکنون دولتها را در مورد بدهیهایی که بهدلیل رفتارهای نامناسب آنها افزایش پیدا کرده است موعظه میکنند ، افزایش یافته است ؛ در اروپا بانکها تصمیم گرفتند دست کسانی که به آنها محبت کرده بودند را گاز بگیرند . بخش مالی با مشاهدهی کسری بودجههای عظیم و نیاز کشورها به منابع مالی ، متوجه یک فرصت سودآوری جدید شد . بانکها که فهمیده بودند وقتی یونان برای تجدید ساختار بدهی خود یا تأمین مالی کسری بودجههای خود سراغ بازار بیاید ، ممکن است نتواند در نرخهای بهرهی پایین به منابع مالی دست یابد (با ریسک روی این که قیمت اوراق قرضهی این کشور کاهش مییابد) اوراق قرضهی موجود را ، که در اختیار آنها نبود پیشفروش کردند . آنها برای تقویت حملهی خود ، از تسلیحات جدید کشتار جمعی مالی ، یعنی قراردادهای مبادلهی نکول اعتباری استفاده کردند .
[...]
... آلمان روی این موضوع که نباید هیچ طرح نجات اقتصادی وجود داشته باشد تأکید کرده بود و این کشور تمایلی برای کمک به یونان نداشت .
به نظر بسیاری از ناظران ، چه در یونان و چه خارج از آن ، موضعگیری اروپا عجیب بود : اروپا قبل از آن به نجات بانکهای بزرگ کمک کرده بود . از قرارِ معلوم نجات شرکتها قابلقبول ، و نجات کشوری که ۱۱میلیون نفر جمعیت داشت ، تابو بود . اگر صندوق بینالمللی پول همانطور که یکدهه قبل به برزیل کمک کرده بود ، با یک نرخ بهرهی مناسب امکان دسترسی یونان به منابع مالی را فراهم میکرد ، این کشور میتوانست به تعهدات خویش عمل کند . آشکار است که اگر نرخهای بهره شدیداً افزایش پیدا میکرد ، یا اگر این کشور دچار رکود عمیق میشد ، با مشکلاتی روبرو میشد ، اما کشوری با بدهیهای بهمراتب کمتر مانند اسپانیا نیز با همین شرایط مواجه بود .
سقوط آزاد ( جوزف ای. استیگلیتز )
در ایالاتمتحده ، عصبانیت از بانکها ، که اکنون دولتها را در مورد بدهیهایی که بهدلیل رفتارهای نامناسب آنها افزایش پیدا کرده است موعظه میکنند ، افزایش یافته است ؛ در اروپا بانکها تصمیم گرفتند دست کسانی که به آنها محبت کرده بودند را گاز بگیرند . بخش مالی با مشاهدهی کسری بودجههای عظیم و نیاز کشورها به منابع مالی ، متوجه یک فرصت سودآوری جدید شد . بانکها که فهمیده بودند وقتی یونان برای تجدید ساختار بدهی خود یا تأمین مالی کسری بودجههای خود سراغ بازار بیاید ، ممکن است نتواند در نرخهای بهرهی پایین به منابع مالی دست یابد (با ریسک روی این که قیمت اوراق قرضهی این کشور کاهش مییابد) اوراق قرضهی موجود را ، که در اختیار آنها نبود پیشفروش کردند . آنها برای تقویت حملهی خود ، از تسلیحات جدید کشتار جمعی مالی ، یعنی قراردادهای مبادلهی نکول اعتباری استفاده کردند .
[...]
... آلمان روی این موضوع که نباید هیچ طرح نجات اقتصادی وجود داشته باشد تأکید کرده بود و این کشور تمایلی برای کمک به یونان نداشت .
به نظر بسیاری از ناظران ، چه در یونان و چه خارج از آن ، موضعگیری اروپا عجیب بود : اروپا قبل از آن به نجات بانکهای بزرگ کمک کرده بود . از قرارِ معلوم نجات شرکتها قابلقبول ، و نجات کشوری که ۱۱میلیون نفر جمعیت داشت ، تابو بود . اگر صندوق بینالمللی پول همانطور که یکدهه قبل به برزیل کمک کرده بود ، با یک نرخ بهرهی مناسب امکان دسترسی یونان به منابع مالی را فراهم میکرد ، این کشور میتوانست به تعهدات خویش عمل کند . آشکار است که اگر نرخهای بهره شدیداً افزایش پیدا میکرد ، یا اگر این کشور دچار رکود عمیق میشد ، با مشکلاتی روبرو میشد ، اما کشوری با بدهیهای بهمراتب کمتر مانند اسپانیا نیز با همین شرایط مواجه بود .
سقوط آزاد ( جوزف ای. استیگلیتز )
- ۰۰/۰۲/۰۱