aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

ما از قبیله‌ای هستیم که مدام می‌پرسیم ، و اینقدر می‌پرسیم تا دیگه هیچ امیدی باقی نمونه!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندهای روزانه

اجرای عدالت به‌سبک ایرانی !

سه شنبه, ۱۱ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۳۲ ق.ظ
راهزنی در سراسر خراسان متداول شده بود ، ولی با برخی از مجرمان سرشناس به سبک نمایشی رفتار می‌شد . محمدگلدی‌خان رئیس طایفه‌ی ترکمنِ گوکلان ، با سرانجامی به‌سبک ایرانی روبرو شد . حاکم نردین از او دعوت به‌عمل آورد و با او مانند مهمانی عالیقدر رفتار کرد ، اما همین‌که خان به‌خواب رفت ، دست و پای او را بستند و کلیه‌ی همراهانش را کُشتند . مُهر او را از انگشتش درآوردند و برای دعوت از بقیه‌ی پیروانش مورد استفاده قرار دادند ، که با آنان نیز همانگونه رفتار شد . خود خان را در دهانه‌ی توپ گذاشتند و قطعه‌قطعه کردند .
رئیس ترکمن‌ها اگر تاریخِ ایران را خوانده بود ، می‌دانست که نباید چنین دعوتی را بپذیرد !
[...]
نه‌تنها فقدانِ نظم بلکه نبودِ قانون نیز در خراسان احساس می‌شد . سایکس گزارشی تحت عنوانِ "یک مورد از عدالت ایرانی" برای بارکلی در سفارت در تهران فرستاد . او یک‌روز بعدازظهر هیاهوی جمعیتی را شنیده بود ، چند دقیقه بعد ۵۰ نفر هیجانزده در باغِ کنسولگری اجتماع کرده بودند ، زیرا شخصی به‌نام خان‌آقا موقتاً از مرگ نجات یافته بود و او را در حال اغما به کنسولگری آورده بودند . سایکس دستور داد از این شخص مراقبت کنند ، ولی چند ساعت بعد دریافت تقاضایی از رئیس نظمیه رسیده که باید او را پس بدهند ، دچار شگفتی شد . شگفتی‌اش هنگامی بیشتر شد که اطلاع یافت کنسولگری روسیه نیز آن مرد را مطالبه می کند . در این هنگام مأموران نظمیه و قزاقان روس مواظب کنسولگری بودند . در این میان سایکس با کارگزار تماس گرفته و تقاضا کرده بود تا وقتی قضیه حل نشده مرد را نگه دارند . او گزارش خود را بدین‌سان ادامه می‌دهد :
"خان‌آقا مردی دهاتی و ساده بود که اغلب شب‌ها در خانه‌ی عمویش در روستای مجاور بیتوته می‌کرد . در بازگشت به‌خانه به او گفتند سلمانی دهکده جنازه‌ی پدرزنش را پیدا کرده که در بازگشت از سفری به‌منظور خرید گاوِ نر به قتل رسیده بوده است . خان‌آقا به محل حادثه رفت و جای پای سه‌نفر را یافت که معلوم شد متعلق به ده راهزن محلی بوده است . خوشمزگی داستان این بود که همسر خان‌آقا که اخیراً معشوقه آخوند محل شده بود ، پسر مقتول را وادار کرده بود خان‌آقا را متهم به قتل کند و آخوند که بدین‌وسیله امیدوار بود هم با همسر خان‌آقا زناشویی نماید و هم اموال او را تصاحب کند ، با او همدست شده بود ‌."
خان‌آقا بازداشت شد و هرچند چندین شاهد ، ازجمله دو تن از روحانیون بزرگ نیشابور اعلام کردند که قضیه جعلی است و دستور آزادی او را دادند ، پسر حاکم محل رشوه گرفت و او را به مشهد فرستاد ، که در آنجا نیز دوباره زندانی شد . در این‌هنگام یکی از مقامات بلندپایه‌ی آستان قدس به خان‌آقا پیشنهاد کرد درصورتی که کلیه‌ی اموال خود را به او منتقل کند ، او را نجات خواهد داد ، و او پاسخ داد ترجیح می‌دهد بمیرد تا با گدایی زندگی کند . آن‌گاه اولیای‌دم پول جمع کردند و مجموعاً مبلغ ۱۹۸۰ تومان به نایب‌الحکومه رشوه پرداختند تا حکم اعدام را جاری کند . وقتی اجرای حکم اعدام درنتیجه‌ی پاره شدنِ معجزه‌آسای طناب دار به ناکامی انجامید ، پسر مقتول به دیدن مجتهد بزرگ مشهد رفت و تقاضا کرد یا خان‌آقا را دوباره به‌دار بیاویزند یا پول او را پس بدهند . که به او پاسخ داده شد مرد محکوم در راهِ چوبه‌ی دار برای نجات خود به حضرت عباس متوسل شده و چون این شخص مقدس [حضرت عباس] معجزه کرده است ، خدا را خوش نمی‌آید که خان‌آقا را دوباره به‌دار بیاویزند . وانگهی پول برای اجرای حکم اعدام پرداخت شده و درواقع این‌کار انجام گرفته است ، بنابراین طرف معامله تعهد خود را اجرا کرده است .
مجتهد بزرگ از اینکه سایکس ، که تاکنون همیشه به او احترام می‌گذاشت ، دریافته بود که او مرد بی‌گناهی را دربرابر اخذ پول محکوم به مرگ کرده است ناراحت شد . در اینجا سایکس با کارگزار تماس گرفت و او اظهار داشت که قضیه مختومه است و او دشواری زیادی در اخذ فتوایی از مجتهد بزرگ داشته است دایر بر اینکه حکم اعدام نباید مجدداً اجرا شود . واقعاً که مشهد شهر مقدسی بود !
ایران در بازی بزرگ ( آنتونی وین )
  • Zed.em

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی