aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

ما از قبیله‌ای هستیم که مدام می‌پرسیم ، و اینقدر می‌پرسیم تا دیگه هیچ امیدی باقی نمونه!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندهای روزانه

روایت انگلیسی‌ها از انقلاب مشروطه

شنبه, ۸ آذر ۱۳۹۹، ۱۰:۰۹ ق.ظ
عزیمت سایکس و خانواده‌اش از ایران سبب شد که از مشاهده‌ی اوج انقلاب مشروطیت که از کشمکش بین صدراعظم و جامعه‌ی روحانیون آغاز شده بود محروم بمانند . بر اساس قوانین اسلام روحانیون امور قضایی را اداره می‌کردند که آنان را قادر می‌ساخت با دریافت "حق‌الزحمه" از طرفین دعوا جیب‌های‌شان را پُر کنند و ثروتمند شوند . عین‌الدوله ، که بعدها کاروانی حامل ۱۷۰۰۰ لیره برای شعبه‌ی تبریزِ بانک شاهنشاهی ایران را سرقت کرد ، نه‌تنها در امور قضایی دخالت می‌کرد بلکه علناً چند تاجرِ بازار را که قند احتکار کرده و کمبود به‌وجود آورده بودند به چوب و فلک بست . روحانیون که متحدان دیرین بازرگانان [بازاریان] بودند ، مردم را به تظاهرات در خیابان‌ها واداشتند و خواستار استعفای صدراعظم و بازگرداندن دادگاه‌های قدیمی همراه با امتیازات سابق روحانیون شدند . منظور آنان اعتراض صرف و ساده بود و هیچ سخنی از مشروطیت و قانون اساسی درمیان نبود .
روحانیون تظاهرات گسترده‌ای ترتیب دادند و هنگامی که در یکی از آنها یک سید به‌قتل رسید ، روحانیون از گرَنت داف ، کاردار انگلستان کمکِ سفارت را خواستار شدند . او پاسخ داد برای سفارت امکان‌پذیر نیست که از جنبشی پشتیبانی کند که بر ضدِ حکومت شاه است . آنگاه روحانیون از وی پرسیدند که آیا اگر مردم در سفارت بست بنشینند آنها را بیرون خواهد کرد ، گرنت داف پاسخ داد نظر به‌اینکه بست‌نشینی در ایران به‌رسمیت شناخته شده است ، او حق ندارد کسانی را که تحصن اختیار می‌کنند بیرون کند .° رویدادهای بعدی را رابرت فریزر ، که در آن‌هنگام خبرنگار روزنامه‌ی تایمز در تهران بود ، شرح داده است :
"در غروب ۱۹ ژوئیه‌ی ۱۹۰۶ پنجاه روحانی و تاجر وارد محوطه‌ی سفارت شدند و گوشه‌ای از باغِ سفارت را برای اقامت شبانه‌ی خود در اختیار گرفتند . در روزهای بعد مردم دسته‌دسته این‌کار را تقلید کردند ، به‌طوریکه در ۲ اوت ، چهارده‌هزار نفر در باغ سفارت گرد آمده بودند . در میان این جمعیت باید بگویم که حتی یک‌درصدشان معنی واژه‌ی مشروطیت را نمی‌دانستند و حتی آن‌را نشنیده بودند . درحالیکه سیلِ بست‌نشینان از بلوار سفیران (خیابان فردوسی کنونی) به‌سوی سفارت انگلیس روان بود ، وقتی از آنان می‌پرسیدند چرا به سفارت انگلیس می‌روند و چه کسی از آنان خواسته که بروند ، پاسخ می‌دادند نمی‌دانند چه‌کسی و به چه‌دلیلی خواسته است به‌سفارت بروند . آنان به سفارت می‌رفتند چون همه می‌رفتند ، و در ایام تابستان که کسب و کار کساد بود ، رفتن به مُصفاترین باغ تهران برای ذهنِ لذت‌جوی ایرانیان مقاومت‌ناپذیر بود . با وجود این ، نتیجه‌ی این وضعِ شگفت‌آور یک قانون‌اساسی دموکراتیکِ تمام‌عیار شد ."
تنها امید آقای گرنت داف برای رفع مزاحمت مردمی که باغش را (که تا حد امکان با نظم و دقت آراسته شده بود) خراب می‌کردند ، این بود که به آنان در حل اختلافاتشان با دولت کمک کند . در این خصوص دشواری چندانی به‌نظر نمی‌رسید ، زیرا اندکی پیش مظفرالدین‌شاهِ فربه دچار سکته‌ی مغزی و فلج شده بود و حتی در بستر مرگ قرار داشت . او توانایی کار کردن نداشت و تنها چیزی که می‌خواست صلح و آرامش بود . او با موافقت با درخواست مردم مبنی بر افتتاح مجلس یا پارلمان ، در صدد راضی کردن آنان و خروج از این وضع دشوار بود ، بی‌آنکه به اهمیت کاری که می‌کرد پی ببرد و بداند که خود را از مهم‌ترین امتیازاتش محروم می‌کند .
بست‌نشینان خواستار تضمین انگلیسی‌ها بودند که وعده‌های شاه عملی شود ، ولی طبیعی بود که انگلیسی‌ها حاضر به چنین تعهدی نبودند ، درنتیجه بن‌بست به‌وجود آمد . سرانجام ملاقاتی میان نمایندگان دولت و رهبران مردم صورت گرفت که در آن نماینده‌ای از سفارت انگلیس حضور داشت و در پایان آن فرمان شاه مبنی بر اعطای یک مجلس ملی و یک دیوان عدالت بر اساس توافق دوجانبه قرائت شد . پس از آنکه فرمان ، چنان‌که باید و شاید منتشر شد ، بست‌نشینان راضی شدند و سفارت را ترک گفتند . از آنجایی که چانه‌زدن‌های نهایی میان شاه و ملت در حضور نماینده‌ی سفارت انگلیس به‌عمل آمده بود ، اگرچه او به‌هیچ‌وجه در مذاکرات شرکت نکرده بود ، استنباط عمومی این بود که دولت بریتانیا پشتیبان این ترتیب است و اخلاقاً مسئول مراعات آن می‌باشد . درنتیجه از آن‌پس ایرانیان بر این باور بودند هرکاری می‌کنند یا هر حرفی علیه دولت خود می‌زنند ، مورد حمایت بریتانیای کبیر قرار دارند .
نقشی که انگلیسی‌ها به‌عنوان میانجی شاه و ملت در تهران ایفا کرده بودند ، تأثیر عمیقی بر بخشی از افکار عمومی روسیه بخشید . رقابت انگلیس و روسیه در آسیای مرکزی معمولاً در تهران انعکاس می‌یافت و گاهی موجب بروز احساسات تلخ در مقامات دو کشور می‌گردید ... ضعف موقعیت انگلستان در ایران هم در نظر روس‌ها و هم در نظر ایرانیان آشکار بود . سال‌ها بود که ایرانیان نسبت به ما بی‌احترامی کرده و منافع ما را نادیده گرفته و چرب‌زبانی‌های ما را ریشخند کرده بودند . در واقع روس‌ها دست بالا را داشتند ؛ و اکنون ناگهان به‌نظر می‌رسید که قدرت از کف مستبدان ، که دولت روسیه مبالغ هنگفتی پول برای تطمیع آنان هزینه کرده بود ، به‌دست حکومتی دموکراتیک افتاده که از روسیه متنفر و به انگلستان متکی است . افکارعمومی روسیه بی‌درنگ این وضع را به توطئه‌ی ماکیاولی انگلیسی‌ها نسبت داد که منظورِ آن بازیافتنِ برتری از دست رفته بود . گمان می‌کردند که ما جنبش مشروطیت را از ابتدا تا انتها ترتیب داده‌ایم با این هدف که نفوذ روسیه را ازبین ببریم و نفوذ خودمان را افزایش دهیم .
به‌طور قطع نمی‌توان گفت که چگونه این وضع ایجاد شد . درآغاز ما بست‌نشینان را که خواستار بودند افتخار حضورشان را بپذیریم ، رد کردیم ؛ لیکن نظربه‌اینکه بیشتر کارمندان سفارت به‌ مرخصی رفته و از ایران دور بودند ، چند نفری بی‌اجازه وارد سفارت شدند و هنگامی‌که تعدادشان افزایش یافت ، دیگر قادر به‌جلوگیری از هجوم جمعیت نبودیم و کم‌کم متوجه شدیم که محبوبیت ناگهانی ما نزد عوام‌الناس ، شکاف عمیقی در روابط‌مان با روسیه ایجاد خواهد کرد .
اینکه انگلیسی‌های مقیم تهران به پیامدهای درازمدت اقدامی که کردند واقف بودند یا نه ، و اینکه وزارت خارجه‌ی لندن به اهمیت رویداد تهران پی برده بود یا نه ، روشن نیست . اما روس‌ها از یک نکته مطمئن بودند ، آنان می‌دیدند که موفقیت حمایت‌شدگان ما به‌معنی از دست رفتن نفوذ روسیه در ایران و جانشینی انگلیسی‌ها به‌جای آن است . به این دلیل همه‌ی اتباع روسیه در ایران و همه‌ی گروه‌های ارتجاعی در روسیه که طرفدار سیاست پیشروی بودند ، دشمن سرسخت جنبش اصلاحات شدند و با چنگ و دندان برای شکست آن تلاش نمودند .°°
بسیاری اشخاص ، چه در ایران چه در روسیه ، گمان می‌کردند که پول انگلیس سبب شده که کار مشروطه‌طلبان رونق بگیرد ، ولی در حقیقت چنین نبود . در ژانویه‌ی ۱۹۰۷ سسیل اسپرینگ رایس ، وزیرمختار جدید در تهران ، به سِر ادوارد گری ، وزیر خارجه ، نوشت : "تصور می‌شد به‌محض اینکه 'پول انگلیسی' قطع شود ، جنبش مشروطه‌خواهی شکست بخورد . اما از زمانی‌که ما حمایت خود را قطع کرده‌ایم نیروی جنبش مردم افزایش یافته ." جنبش که آمیزه‌ای از افکارِ درهم‌برهمِ خارجی و منافع بازرگانیِ خام با روکش اسلامی بود ، واقعاً پدیده‌ای ایرانی بود که پس از پایان یافتن بست‌نشینی هیچ دِینی به انگلیسی‌ها نداشت .
[...]
درواقع نخستین اقدام محمدعلی‌شاه که به‌تشویق روس‌ها صورت گرفت ، لگدمال کردن قانون اساسی بود . بدین‌سان یک‌دوره‌ی طولانی رقابت میان ملّیونِ اصلاح‌طلبِ مشروطه‌خواه از یک‌سو و سلطنت‌طلبان مرتجع از سوی دیگر آغاز شد . در سال بعد محمدعلی‌شاه منتهای سعی خود را به‌کار برد تا مجلس را منحل کند و در ژوئن ۱۹۰۸ به توپخانه دستور داد آن‌را بمباران نماید ‌. مشروطه‌خواهان دلخوش بودند که از پشتیبانی انگلیسی‌ها برخوردارند ، درحالیکه سلطنت‌طلبان مرتجع که فعالانه از جانب روس‌ها حمایت می‌شدند ، مایل به‌ هیچ‌گونه تغییری در وضع موجود که منافع‌شان را تأمین می‌کرد نبودند .
به‌زودی روحانیون مشهد با مشروطه‌خواهان که می‌کوشیدند قوانین عرفی را جایگزین بعضی از موارد قانون شریعت اسلامی کنند و بدین‌وسیله دخالت ملایان در امور ملت را کاهش دهند ، اختلاف پیدا کردند . مشروطه‌خواهان نیز به‌عنوان جانشین حکومت مرکزی چند انجمن ایالتی در ایالات تأسیس کردند . سایکس در ماه مارس گزارش داد :
"کلیه‌ی مقامات آستان قدس ، به‌جز آقا سید عبدالله که در رأس اصلاح‌طلبان مشهد قرار دارد ، نامه‌ای به شاه فرستاده و اظهار داشته‌اند روحانیون و سادات آستان قدس به‌عنوان اعقاب و جانشینان به‌حقِ امام معصوم حاضر نیستند از مجلس شورای ملی یا هیچ قدرتی به‌جز شاه اطاعت کنند ، بنابراین آنان کاملاً موافق با هر اقدامی هستند که او میل داشته باشد بر ضد مشروطه‌خواهان به‌عمل آورد . رهبران دینی مشهد تاکنون نه به‌خاطر هرگونه نظر مساعد به اصلاحات ، بلکه صرفاً به‌منظور مهار جنبش مردمی که بیم دارند مستقل از آنان گسترش یابد و شاید به نابود کردن قدرت‌شان بیانجامد ، در تشکیل انجمن ایالتی شرکت کرده‌اند ."
ایران در بازی بزرگ ( آنتونی وین )

°بهبهانی ، مجتهد بزرگ که رابط اصلی انگلیسی‌ها با روحانیون بود و در ۱۹۰۲ اقداماتی بر ضد امتیازات بازرگانی روس‌ها به‌عمل آورده بود ، با گرنت داف تماس گرفت و تقاضا کرد ترتیب بست‌نشینی را بدهد . درنتیجه ایرانیان به‌اشتباه بر این باور شدند که انگلیسی‌ها از قبل ترتیب این‌کار را داده بودند . بهبهانی در مجلس رهبری اعتدالیون در برابر دموکرات‌ها را برعهده داشت و در ۱۹۱۰ به‌قتل رسید .
°°(Persia and Turkey in Revolt (Edinburgh,1910
  • Zed.em

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی