تعارفاتِ متعارف !!
سه شنبه, ۴ آذر ۱۳۹۹، ۰۸:۳۲ ق.ظ
جامعهی ایرانی اصولاً رسمی است و گفتگو با تعارفات آغاز میشود که بر اساس آن طرفین میتوانند از طریق ساعتها مبادلهی جملات احترامآمیزِ استادانه ، بیآنکه خود را در اندک صمیمیتی درگیر کنند ، از نظرات یکدیگر آگاه شوند . لیکن آنچه یک ایرانی در گفتگوی رسمی اظهار میکند ، ولو اینکه بسیار ناگوار باشد ، باید در چهارچوب تملق و تعارف قرار گیرد تا موجبات خوشحالی شنونده را فراهم نماید . هیچ کلمهای از دهان یک ایرانی خارج نمیشود که او قبلاً انواع تعبیرهایی که میتوان از آن کرد را با دقت مورد ملاحظه قرار نداده باشد تا مبادا باعث رنجش و سوءتفاهم شود . شنونده نیز به همان نحو هر سخنی را قبل از پاسخگویی با دقت هرچه تمامتر بررسی میکند تا از آن تعبیر نادرست بهعمل نیاید . صحبت کردنِ با صراحت ، خشن و بیادبانه تلقی میشود . مسائل را بهصورت غیرمستقیم و از طریق پیشنهادهای زیرکانه مطرح میکنند ، چون بهعقیدهی ایرانیان تنها اشخاص خر و نفهم هستند که حقیقت را میگویند !
برای انگلیسیِ صریحاللهجه و رُکگو ، تلاش در گام برداشتن در این زمینِ مینگذاری شده طبعاً خستهکننده است ...
[...]
در نائین که شهر کوچکی در حاشیهی کویر است و بهخاطر قالیهای ظریفش شهرت دارد ، سایکس و وود توقف کردند و با حاج حسین آقا که مردی باسواد و دنیا دیده بود ملاقات نمودند . منشی ایرانی سایکس به او خاطرنشان کرد که این شخص از مشاهدهی اینکه در نقوش دوهزارسالهی تختجمشید ، ایرانیان روی صندلی مینشستهاند درحالیکه امروز روی زمین مینشینند ناراحت شده است . مرد دانشمند کوشید مهمانان خود را خوشحال کند و گفت : "آنروزها ما بهدنبال پیشرفتهای مادی بودیم ، درحالیکه اروپاییان عقبمانده تازه امروز به مرحلهی بهرهمند شدن از وسایل مادی رسیدهاند ."
در طی راه وود مشغول بحث با این مرد روحانی شد و با افتخار اظهار داشت : "انگلیسیها برخلاف ایرانیان در سراسر آسیا بهخاطر حقیقتگویی و صداقت خود شهرت یافتهاند ." ملا پاسخ داد : "با نظرتان موافقم ، اما چرا اینطور شده ؟ چون شیطان انگلیسیها را در چنگ خود اسیر کرده و بنابراین مخالفتی با حقیقتگویی آنان ندارد ، ولی هنوز ایرانیان را اسیر نکرده و از اینرو سعی میکند دین راستین را فاسد کند ." این اظهار نظر ملا بازتاب نظر ایرانیان بود که سخن گفتنِ با حقیقت ، بیتزویر و خشن [صریح] را برخلاف ادب و نزاکت میدانند و معتقدند آدم تحصیلکرده باید با زیرکی تنها به حقیقت اشاره کند و درک مفهوم آنرا به شنونده واگذارد . حقیقت متاعی است بسیار باارزش که باید حتیالمقدور در استفاده از آن صرفهجویی بهخرج داد [!]
ایران در بازی بزرگ ( آنتونی وین )
برای انگلیسیِ صریحاللهجه و رُکگو ، تلاش در گام برداشتن در این زمینِ مینگذاری شده طبعاً خستهکننده است ...
[...]
در نائین که شهر کوچکی در حاشیهی کویر است و بهخاطر قالیهای ظریفش شهرت دارد ، سایکس و وود توقف کردند و با حاج حسین آقا که مردی باسواد و دنیا دیده بود ملاقات نمودند . منشی ایرانی سایکس به او خاطرنشان کرد که این شخص از مشاهدهی اینکه در نقوش دوهزارسالهی تختجمشید ، ایرانیان روی صندلی مینشستهاند درحالیکه امروز روی زمین مینشینند ناراحت شده است . مرد دانشمند کوشید مهمانان خود را خوشحال کند و گفت : "آنروزها ما بهدنبال پیشرفتهای مادی بودیم ، درحالیکه اروپاییان عقبمانده تازه امروز به مرحلهی بهرهمند شدن از وسایل مادی رسیدهاند ."
در طی راه وود مشغول بحث با این مرد روحانی شد و با افتخار اظهار داشت : "انگلیسیها برخلاف ایرانیان در سراسر آسیا بهخاطر حقیقتگویی و صداقت خود شهرت یافتهاند ." ملا پاسخ داد : "با نظرتان موافقم ، اما چرا اینطور شده ؟ چون شیطان انگلیسیها را در چنگ خود اسیر کرده و بنابراین مخالفتی با حقیقتگویی آنان ندارد ، ولی هنوز ایرانیان را اسیر نکرده و از اینرو سعی میکند دین راستین را فاسد کند ." این اظهار نظر ملا بازتاب نظر ایرانیان بود که سخن گفتنِ با حقیقت ، بیتزویر و خشن [صریح] را برخلاف ادب و نزاکت میدانند و معتقدند آدم تحصیلکرده باید با زیرکی تنها به حقیقت اشاره کند و درک مفهوم آنرا به شنونده واگذارد . حقیقت متاعی است بسیار باارزش که باید حتیالمقدور در استفاده از آن صرفهجویی بهخرج داد [!]
ایران در بازی بزرگ ( آنتونی وین )
- ۹۹/۰۹/۰۴