aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

ما از قبیله‌ای هستیم که مدام می‌پرسیم ، و اینقدر می‌پرسیم تا دیگه هیچ امیدی باقی نمونه!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندهای روزانه

پرسی سایکس

چهارشنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۹، ۰۴:۴۶ ب.ظ
امروزه کسانی که سِر پرسی سایکس را به‌یاد دارند معدودند ، ولی افسانه‌ی او یکصدسال پس از اینکه قدم به‌خاک ایران نهاد هنوز کاملاً زنده است . آغاز زندگی سِر پرسی عادی بود . او در ۱۸۶۷ در یورکشایر به‌دنیا آمد ، ده ساله بود که نام سِر ساموئل بیکر ، کاشف بزرگ آفریقا و شرح مسافرت‌هایش را شنید ، قوه‌ی تخیلش تحریک شد و تصمیم گرفت همان حرفه را برگزیند . در ۱۸۸۲ در شهر راگبی به مدرسه رفت و پس از گذراندن دوره‌ی دانشکده‌ی افسری سندهرست به هنگ سوار نظامی در هند پیوست . در آنجا بیشتر اوقات فراغت خود را به اکتشاف در کوه‌های کشمیر و لاداخ می‌گذراند . به‌زودی فعالیت‌هایش توجه‌ی اداره‌ی اطلاعات ارتش را جلب کرد و او را با لباس مبدل به مأموریتی در ترکستان روسیه فرستادند . سایکس به "بازی بزرگ" پیوسته بود .
پس از آن به دستور حکومت انگلیسیِ هند که نگران پیشروی روس‌ها در آسیایِ مرکزی بود ، به یک‌رشته سفرهای اکتشافی در بی‌آب و علف‌ترین نقاط مشرق‌زمین فرستاده شد . سپس مأمور تأسیس کنسولگری در شهر واحه‌مانند کرمان در جنوب‌شرقی ایران شد ، که پایگاه دیده‌بانی‌ای در برابر حرکت روس‌ها به‌سوی جنوب به‌شمار می‌رفت . در کرمان ده سال ، ابتدا با خواهرش و سپس با همسرش زندگی کرد و اطلاعات گسترده‌ای درباره‌ی مردم ، زبان ، تاریخ ، جغرافیا ، مذهب ، باستان‌شناسی و آداب و رسوم ایران کسب کرد ، در ضمن دوستان زیادی در میان اهالی محلی پیدا کرد . شگفت آنکه در تمام این مدت هیچگونه حقوق یا دستمزدی دریافت نمی‌کرد .
در سال ۱۹۰۵ سایکس را برای تحویل گرفتن سرکنسولگری مشهد فرستادند که چون به مرز روسیه نزدیک بود ، حساس‌ترین پایگاه انگلیسی در ایران به‌شمار می‌رفت و برای جمع‌آوری اطلاعات درباره‌ی فعالیت‌های نظامی روسیه جنبه‌ی حیاتی داشت . سایکس در هشت سالی که در مشهد به‌سر برد شاهد انعقاد قرارداد ۱۹۰۷ بین انگلیس و روسیه بود که ایران را به مناطق تحت‌نفوذ دو کشور تقسیم می‌کرد . به دنبال آن غوغای انقلاب مشروطیت و رویارویی مشروطه‌خواهان با افرادِ ضدِانقلابِ مورد حمایت روس‌ها صورت گرفت . سایکس با مهارت ، کاردانی و حوصله روابط خود را با حکومت محلی ایران گسترش داد و مقاومت آن‌را در برابر تلاش روس‌ها برای تبدیل شمال ایران به یک ایالت روسی و تخته‌ی پرش به درون هند افزایش داد .
در ۱۹۱۵ سایکس را به ترکستان چین فرستادند تا در غیاب سِر جورج مکارتنی نامدار که از سال ۱۸۹۸ همراه با همسرش در آنجا به‌سر می‌برد ، به‌عنوان کنسول خدمت کند . سایکس به‌همراه خواهرش اِلا سوار بر اسب و گاوهای نَر تبتی کوه‌های پامیر را کشف و نقشه‌برداری کرد و چندین عکس جالب گرفت .
با آغاز جنگ جهانی اول دشمن تغییر کرد . اکنون انگلستان و روسیه در برابر آلمان ، اتریش و ترکیه متحد شده بودند و هدف مشترک داشتند . در ۱۹۱۵ جاسوسان آلمانی به رهبری ویلهلم واسموس ، لارنس آلمانی ، عشایر جنوب ایران را بر ضد حضور انگلستان در ایران برانگیختند و چاه‌های نفت را که نیروی دریایی سلطنتی به آن وابستگی داشت مورد تهدید قرار دادند . در همان حال آلمانی‌ها توطئه می‌کردند که علیه فرمانروایی انگلستان در هند ، میان مسلمانان آن کشور شورش بر پا کنند و جاسوسانی از طریق ایران و افغانستان به هند می‌فرستادند و به آتش دامن می‌زدند . تقریباً کلیه‌ی سربازان انگلیسی در جبهه‌ی غرب و بین‌النهرین درگیر بودند و هیچ نیرویی برای مقابله با این خطر در دسترس نبود . سایکس با کمک تعدادی سرباز هندی به ایران فرستاده شد تا دست به تشکیل نیرویی مرکب از سربازان محلی بزند که به‌نام تفنگداران جنوب ایران ، یا پلیس جنوب ، مشهور شدند . این کار نارضایتی شدیدی میان میلیون‌ها ایرانی ایجاد کرد ، ولی به‌رغم مخالفت‌های دولت ایران ، سایکس در خنثی کردن فعالیت و توطئه‌های جاسوسان آلمانی و دفع خطر عشایر راهزن جنوب که تجارت را مختل کرده بودند ، توفیق حاصل کرد . در پایان جنگ ، سایکس بر سر نقشه‌ی اشتباه‌آمیز لرد کرزن در تبدیل ایران به کشوری تحت‌الحمایه‌ی انگلستان ، با وی از در مخالفت درآمد و کرزن کاری کرد که دیگر هیچ شغلی به او واگذار نشد .
[...]
سایکس به‌خاطر تألیفات متعددش درباره‌ی ایران و سایر ممالک آسیایی از محققان و خاورشناسان برجسته به‌شمار می‌رود . 'تاریخ ایران' در دو جلد (۱۹۱۵) ، 'تاریخ کرمان ، ده‌هزار مایل در ایران' (۱۹۰۲) 'افتخار عالم تشیع' (۱۹۱۰) ، 'در واحه‌ها و صحراهای آسیای مرکزی' (۱۹۲۰) ، 'تاریخ افغانستان' در دو جلد (۱۹۴۰) و 'تاریخ اکتشافات جغرافیایی' (۱۹۳۴) ازجمله‌ی تألیفات او است .
"بازی بزرگ" که هدف آن از یک‌سو دستیابی روسیه به آب‌های گرم جنوب آن کشور و مستعمره‌ی انگلیسی هند بود ، از زمان پطر کبیر آغاز شده بود . در اجرای این نقشه پطر کبیر و کاترین دوم ، هر دو به قفقاز حمله‌ور شدند ، تا اینکه سرانجام نیکلای اول در ۱۸۲۸ موفق شد این خطه‌ی زرخیز را از ایران جدا سازد . از سوی دیگر استعمارگران انگلیسی می‌خواستند به‌هر وسیله‌ای از نزدیک شدن و دست‌اندازی روس‌ها به هند جلوگیری کنند و این کشمکش که از آغاز قرن نوزدهم آغاز شده بود تا سال ۱۹۰۷ که قرارداد مصالحه میان روسیه و انگلستان امضاء شد ادامه داشت . به‌موجب این قرارداد تبت منطقه‌ی بی‌طرف اعلام شد ، افغانستان منطقه‌ی تحت نفوذ انگلستان شناخته شد و ایران به دو منطقه‌ی تحت نفوذ روسیه و انگلیس تقسیم شد .
پس از آن هم سازمان‌های جاسوسی روسیه و انگلستان مراقب یکدیگر بودند و ژنرال سایکس نیز یکی از مأموران زبردست اینتلیجنس سرویس بود که در زیر پوشش کنسول در کرمان و سرکنسول در مشهد سال‌های متمادی مراقب فعالیت‌های روس‌ها در ایران و آسیای مرکزی بود .
برخی اعتقاد دارند که "بازی بزرگ" هرگز متوقف نشده و صرفاً پیش‌درآمد جنگ سرد در سال‌های بعد از جنگ جهانی دوم بوده است ، با همان ترس و لرزها ، با همان سوءظن‌ها و سوءتفاهم‌ها . در این بازی ژنرال سایکس یکی از نقش‌آفرینان عمده بود .
ایران در بازی بزرگ ( آنتونی وین )
  • Zed.em

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی