aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

ما از قبیله‌ای هستیم که مدام می‌پرسیم ، و اینقدر می‌پرسیم تا دیگه هیچ امیدی باقی نمونه!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندهای روزانه

هنر ناب

يكشنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۸، ۰۹:۳۰ ق.ظ
انسان بی‌آنکه کارکردهای روحی خود را تحت قاعده‌ای درآورد نمی‌تواند به استقلال نیروهای خلاق گوناگون دست یابد . و این جریان با آمادگی برای ارزیابی دستآوردهای معنوی برحسب کمال درونی‌شان و نه منحصراً بنابر مفید بودنشان در زندگی آغاز می‌شود . اگر بطور مثال کسی دشمن خویش را برغم همه‌ی کیفیت‌هایی که در صورت کنار گذاشتن برایش زیانبار خواهد بود ، بخاطر کارآئی و دلیریش بستاید ، این امر گامی بسوی بی‌طرف‌سازی و صوری گردانیدن ارزش خواهد بود . هنر و دانش نیز اشکال بازی‌مانند هستند و این حکم به مفهومی ، حتی درباره‌ی اخلاق نیز درست است ، تا آنجا که اخلاق یک انسان دستاورد محض و خودبسنده‌ی او می‌گردد و ملاحظات بیرونی آن را زیر نفوذ قرار نمی‌دهد . با جداسازی این کارکردهای ذهنی از یکدیگر و از کلّیت زندگی ، وحدت اصلی خرد عملی آدمی ، شناخت فاقد تعصب وی و تصور همه‌جانبه‌اش از جهان شکاف برداشته و به حوزه‌های اخلاقی - مذهبی ، عملی و هنری تقسیم می‌شود . این استقلال حوزه‌های متفاوت در فلسفه‌ی طبیعی ایونی سده‌های هفتم و ششم پیش از میلاد سخت آشکار است . در اینجا برای نخستین‌بار با اشکال اندیشه‌ای سر و کار پیدا می‌کنیم که کمابیش از ملاحظات و هدف‌های عملی تفکیک شده‌اند . تمدن‌های پیش از یونان نیز بسیاری بررسی‌های عملی کرده‌اند ، ولی همه‌ی شناخت و مهارت آنها در یک فضای روابط ساحری ، تخیلات اسطوره‌ای و جزم‌های آئینی محاط بود و هرگز مقصود عملی را از نظر دور نمی‌داشتند . برعکس برای نخستین‌بار نزد یونانی‌ها دانشی می‌یابیم که نه‌تنها صرفاً عقلانی و آزاد از باورها و خرافه‌های مذهبی است ، بلکه از هرگونه اندیشه درمورد سودمندی نیز فارغ است . در هنر ، میان شکل ناب و شکل مفید با اینهمه دقت مرز کشیده نمی‌شود ، و دگرگونی را با اینهمه وضوح به موضع مشخصی نمی‌توان نسبت داد ، ولی در اینجا نیز ممکن است تعبیر کنیم که استحاله‌ی مزبور در زمینه‌ی فرهنگ ایونی در طول سده‌ی هفتم رخ داد . با اینحال اگر دقیق گفته شود ، اشعار هومری نیز به جهان صور مستقل تعلق دارند ، زیرا آنها بهیچوجه به‌یکباره مذهب ، علم و شعر نیستند ، و نیز تراکم ساده‌ی معرفت ، دانش و تجربه‌ی زمانه نبوده بلکه شعر ناب و یا تقریباً ناب هستند . در هر صورت گرایش بسوی استقلال در هنر همانند دانش ، نخست در پایان قرن هفتم تجلی می‌یابد .
پاسخ روشن به این سؤال را که چرا دگرگونی درست در این زمان و مکان رخ داد باید در تأثیر استعمار و بازتاب‌هایی یافت که زندگی میان مردمان و فرهنگ‌هایی بیگانه می‌بایست بر یونانیان کرده باشد . بیگانگانی که آنها را از هر سو در آسیای صغیر احاطه کرده بودند آنها را به نبوغ طبیعی‌شان آگاه ساختند ، و این خودآگاهی که ملازمش تأکید بر خود ، یعنی کشف خطوط مشخصه‌ی فردی و مبالغه درباره‌ی آن بود ناگزیر آنها را به پندار خودانگیختگی و خودمختاری هدایت کرد . چشمی که در توجه به فرهنگ مردمان متفاوت به ممارست پردازد بتدریج عناصر گوناگونی را تشخیص می‌دهد که از آنها جهان‌بینی هر خلقی ساخته می‌شود . وقتی ذهن درمی‌یابد که خدای باروری ، خدای رعد و برق یا خدای جنگ را این مردمان بطور متفاوتی تصویر می‌کنند ، بتدریج به نحوه‌ی بازنمایی توجه می‌کند ؛ و به احتمال دیر یا زود می‌کوشد چیزی را با اطوار خارجی بسازد ، بی‌آنکه به باورهای مذهبی بیگانه ایمان داشته باشد ، در واقع اصولاً بی‌آنکه باوری داشته باشد .
تاریخ اجتماعی هنر ( آرنولد هاوزر )
  • Zed.em

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی