هنرهای نمایشی
سه شنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۸، ۱۰:۲۶ ق.ظ
برشت معتقد است که روشنفکرانِ نوآور ، هنر را چونان کالا به بازار عرضه میکنند . میگوید :
"همانگونه که برای تماشاگر فرسوده از کار ، حق قضاوت قائلیم ، نباید برای باور داشتن آنچه که در اُپرا گنجاندهایم اصرار و ابرامی داشته باشیم . تماشاگر باید خود در فرجام و انجام کار شرکت کند . باید در آنچه میپندارد آزاد باشد ، زیرا محتوا اگر حاوی عنصر دگرگونی باشد این دگرگونی را در هر حال به تماشاگر القاء میکند . اگر محتوای اثر امیال زحمتکشان را بازگو کند ، اگر از جنبههای اجتماعی و انسانی لبریز باشد ، نفوذی که در همین تودههای نوخاسته دارد ، یک نفوذ تخریبی و یک اثر ویرانگر است ؛ ویرانگر برای ارزشهای کهنه و ستمگرانه ."
برشت برآن است که اُپرا را از تالارهای سرپوشیدهی باشکوه که برای عموم رهنیافتنی است به میان مردم کشد . میخواهد تالارها را از تزئینات مجلل و بار خصلتهای اشرافی پالوده گرداند . به آن رنگی از بیتکلفی ، سادگی و صداقت بخشد و از سنگینی و ثقل اساطیری آن بکاهد تا زحمتکشی که تصمیم دارد ساعات فراغت را به شادی و سازندگی بگذراند ، بتواند از هنری که در خدمت او است لذت ببرد ، قضاوت کند و حتی زبان به اعتراض گشاید .
"اُپرا را باید از ریشه دگرگون کرد . برای تئاتر و اُپرا تغییرات بنیادی لازم است . نوآوری ، باید متناسب با تغییرات محیط ، ضرورت اجتماعی و ظرفیت فرهنگی باشد . اگر تئاتر است باید زبانش ساده ، رسا و طنزآلود و اگر اُپرا است باید درعین سهولتِ کلام از روانی و سیالیِ دیگر عناصر برخوردار باشد . محتوا باید درعین آنکه به مردم آموزش میدهد ، باب طبع آنان نیز باشد . هم عنصر شادی را در خود داشته باشد و هم مضمون آموزشی را . نباید و نمیتوان چیزی را به تماشاگر تحمیل کرد . باید محتوای اُپرا چنان مجموعهای پدید آورد که تماشاگر خسته شده از کار روزانه را شاد کند . بیننده و شنوندهی اُپرا باید درعین آنکه تغییر و دگرگونی را میبینند ، خود را نیز تغییر دهد و این تغییر را با رضایت خاطر بپذیرد ."
عظمت و انحطاط شهر ماهاگونی ( برتولت برشت )
"هنر کالا نیست . نمیتوان آنرا به خدمت گرفت تا سرمایهی گروه معینی رشد یابد . هر دستگاهی که در امر خلق و تکامل هنر دخالت دارد باید به خدمت هنر درآید و نه خود وسیلهای شود که ابتکار ، اندیشه و ذوق هنرمند را چون غذای آماده شده ببلعد . این هنر را به تعبیری باید 'هنر کالایی' نامید . وانگهی اگر بخواهیم برای لحظهای با نوآوران شتابزده همزبان شویم ، باید کالا را بگونهای دیگر بررسی کنیم . هنر کالا است ؟ به صِرف آنکه چنین باشد ! اما کالا برای چه کسی ؟ برای معدودی اورنگنشین یا برای همهی کسانی که بنحوی میخواهند این کالا را بیازمایند ، آنرا بدست آورند و بکار برند . پس اگر هنر 'متاع' باشد باید برای همه و در اختیار همگان باشد . تعبیر متاع در آثار حماسی تعبیری شبه رمانتیک است . متاع در محتوا است در لابلای کلمات و در مضامین و گفت و شنودها است . حتی اگر بپذیریم که هنر کالا است و بپذیریم که این کالا برای استفادهی وسیع مردم ساخته میشود ، باید آنرا در محتوا جستجو کنیم ."
برشت پس از شرحی کوتاه بر وظیفهی راستین نوآوران و نقش آنها در تکامل هنر به تحلیل اُپرا و تغییراتی که برای آن ضروری است میپردازد :"همانگونه که برای تماشاگر فرسوده از کار ، حق قضاوت قائلیم ، نباید برای باور داشتن آنچه که در اُپرا گنجاندهایم اصرار و ابرامی داشته باشیم . تماشاگر باید خود در فرجام و انجام کار شرکت کند . باید در آنچه میپندارد آزاد باشد ، زیرا محتوا اگر حاوی عنصر دگرگونی باشد این دگرگونی را در هر حال به تماشاگر القاء میکند . اگر محتوای اثر امیال زحمتکشان را بازگو کند ، اگر از جنبههای اجتماعی و انسانی لبریز باشد ، نفوذی که در همین تودههای نوخاسته دارد ، یک نفوذ تخریبی و یک اثر ویرانگر است ؛ ویرانگر برای ارزشهای کهنه و ستمگرانه ."
برشت برآن است که اُپرا را از تالارهای سرپوشیدهی باشکوه که برای عموم رهنیافتنی است به میان مردم کشد . میخواهد تالارها را از تزئینات مجلل و بار خصلتهای اشرافی پالوده گرداند . به آن رنگی از بیتکلفی ، سادگی و صداقت بخشد و از سنگینی و ثقل اساطیری آن بکاهد تا زحمتکشی که تصمیم دارد ساعات فراغت را به شادی و سازندگی بگذراند ، بتواند از هنری که در خدمت او است لذت ببرد ، قضاوت کند و حتی زبان به اعتراض گشاید .
"اُپرا را باید از ریشه دگرگون کرد . برای تئاتر و اُپرا تغییرات بنیادی لازم است . نوآوری ، باید متناسب با تغییرات محیط ، ضرورت اجتماعی و ظرفیت فرهنگی باشد . اگر تئاتر است باید زبانش ساده ، رسا و طنزآلود و اگر اُپرا است باید درعین سهولتِ کلام از روانی و سیالیِ دیگر عناصر برخوردار باشد . محتوا باید درعین آنکه به مردم آموزش میدهد ، باب طبع آنان نیز باشد . هم عنصر شادی را در خود داشته باشد و هم مضمون آموزشی را . نباید و نمیتوان چیزی را به تماشاگر تحمیل کرد . باید محتوای اُپرا چنان مجموعهای پدید آورد که تماشاگر خسته شده از کار روزانه را شاد کند . بیننده و شنوندهی اُپرا باید درعین آنکه تغییر و دگرگونی را میبینند ، خود را نیز تغییر دهد و این تغییر را با رضایت خاطر بپذیرد ."
عظمت و انحطاط شهر ماهاگونی ( برتولت برشت )
- ۹۸/۰۴/۱۸