aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

ما از قبیله‌ای هستیم که مدام می‌پرسیم ، و اینقدر می‌پرسیم تا دیگه هیچ امیدی باقی نمونه!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندهای روزانه

کربلایی حسین ، نانوای شرور !

جمعه, ۹ شهریور ۱۳۹۷، ۰۱:۵۱ ب.ظ
طی تابستان و پائیز ۱۹۱۸ علیرغم آنکه یکی از بهترین برداشت ها صورت گرفت ، قحطی بی آنکه از سختی آن کاسته شود همچنان ادامه یافت . در گزارشی به تاریخ ۲۲ ژوئن ۱۹۱۸ ، کالدول درباره ی قیمت اقلام مورد نیاز در هنگام برداشت می نویسد : گندم هر بوشل ۱۲ تا ۱۵ دلار ، جو هر بوشل ۷ تا ۹ دلار ، برنج هر پوند ۵۵ سنت ، شکر هر پوند ۱/۸ دلار و زغال چوب هر تُن ۱۴۰ دلار فروخته شد . این قیمت ها از نظر کالدول نشان دهنده ی "سختی اوضاع حاکم بر مواد غذایی و قحطی در فصل برداشت در ایران" بود . او سپس به دنبال ارائه ی دلایل این قیمت های بالا می رود : "اوضاع متناقض فقرای ایران که در عِین آنکه در میان نعمت قرار دارند گرسنه اند ، نیازمند این توضیح است که نیروهای خارجی بخشی از منابع غذایی ایران را برده اند ، با اینحال [برداشت محصول] سال ۱۹۱۷ می توانست برای تغذیه ی جمعیت کافی باشد ، اما بخاطر نبود دولت قدرتمند و در واقع نبودن تقریباً هر نوع دولتی به طور کلی ، محصول محدود گندم و جو که بخش اصلی غذای فقرا است ، انبار و احتکار شد تا آنکه قیمت ها به رَقَم های افسانه ای رسید ؛ در عِین آنکه هزاران نفر رو به مرگ می رفتند و اکنون نیز می روند . در ایران ، در فصل برداشت ، گندم هر بوشل ۱۲ تا ۱۵ دلار و جو اندکی بیش از نصف قیمت آن به فروش می رسد و اکثر دیگر اقلام مورد نیاز نیز متناسب با همین قیمت ها فروخته می شوند . همه ی اینها درحالی است که محصول ایران فراوان و از همه ی سال های اخیر بیشتر بوده است ." کالدول سپس به عامل مهم دیگری اشاره می کند : "علاوه بر فقدان نظارت های دولتی ، نبودن وسایل حمل و نقل به دلیل تلف شدن بسیاری از حیوانات بارکِش بر اثر قحطی و گرسنگی در زمستان گذشته ، دلیل اصلی بالا بودن قیمت محصولات داخلی در ایران است ؛ در عِین آنکه فقدان هرگونه امکان واردات کالاهای اساسی و اقلام غذایی از کشورهای دیگر نیز ، باعث بالا رفتن فوق العاده ی قیمت کالاهای خارجی شده است ."
در ژوئیه ی ۱۹۱۸ اوضاع در تهران همچنان بد بود . کالدول چنین تلگراف می زند : "بخاطر شورش ها و بلایای ناشی از کمبود مواد غذایی و آشوب های سیاسی ، در تهران حکومت نظامی برقرار شده است ." قحطی بزرگ با بیماری های واگیر همراه شده بود . کالدول اوضاع قزوین را چنین گزارش می کند : "پادوک گزارش می کند آنفولانزا در قزوین همه گیر شده و نیمی از ساکنان را از پای انداخته است ." قحطی در پائیز ۱۹۱۸ بطور فراگیر ادامه یافت . کالدول گزارش می کند : "سال گذشته یکی از سخت ترین سال هایی بود که ایران پشت سر نهاد . صدها نفر روزانه در تمام شهرهای بزرگ در اثر قحطی مردند . بهار خوشبختانه ، یکی از بهترین فصول برداشت بود و قیمت های نان و مواد غذایی به مقدار زیادی کاهش یافت . متاسفانه دولت نمی تواند و یا احتمالاً نمی خواهد مانع احتکار غله به دست مَلاکانِ ثروتمند شود و بدین خاطر قیمت ها به شکل مصنوعی بالاتر از آنچه که شرایط اقتضا می کند ، مانده است . طی چند هفته ی گذشته یک بلژیکی برای نظارت بر مواد غذایی منصوب شده و باید دید که آیا دولت آنطور که باید از وی حمایت می کند تا به شکل موثری قیمت ها را تنظیم ، و صاحبان غله را مجبور کند که موجودی غله شان را به قیمتی معقول بفروشند . اگر به شکل مناسبی از او حمایت شود ، دستکم باید بتواند از افزایش قیمت ها از حدی که پیش از این بسیار بالا رفته ، جلوگیری کند و یک سال دیگر نیز بتواند کاهش قابل توجهی در قیمت اکثر اقلام غذایی بوجود آورد . اگر او قادر نباشد از افزایش قیمت ها جلوگیری کند ، تا حدود زیادی به خاطر هراس از تکرار شرایط وحشتناک قحطی و گرسنگی ، و رنج ناشی از آن است که در سال گذشته وجود داشت ."
روزنامه ی ایران در ۱۳ سپتامبر ۱۹۱۸ ، از انتصاب فردی برای نظارت بر ارزاق خبر می دهد : "آقای مولیتور بلژیکی که در خدمت دولت است و اخیراً از تبریز به تهران آمده ، مسئول نظارت بر ارزاق شده است ... مسئولیت مدیریت اداره ی املاک شاهی ، انبار گندم دولتی ، ارزاق عمومی و نانوایی ها به وی واگذار شده است و به این ادارات اطلاع داده شده که اکنون تحت مدیریت وی قرار دارند ." این روزنامه در پایان می نویسد : "ما امیدواریم به زودی نتایج اقدامات او را در ساماندهی امور نانوایی ها شاهد باشیم ." 
یکی از اقدامات مولیتور شلاق زدن کربلایی حسین از نانوایان "شرور" تهران بود . روزنامه ی ایران در بیستم سپتامبر ، قضیه را اینطور گزارش می دهد : "کربلایی حسین ، یکی از نانوایان مهم است که به هنگام تصدی خود به شکل غیرقانونی پول کلانی به جیب زده و نامش را اغلب می توان در فهرست شرورترین نانوایان دید . او در چند روز گذشته نیز به روال سابق ادامه می داده است ؛ درحالیکه مولیتور ، ناظرِ تازه منصوب ، بطور جدی در حال تحقیق در کار نانوایان بوده است . اخیراً اداره ی ارزاق دریافته که او بخشی از گندمی را که دولت برای پخت روزانه به مغازه اش فرستاده ، احتکار کرده است . از اینرو شامگاه پریروز او را دستگیر کرده و به اداره ی نظمیه آورده ، به سه پایه بسته و ۱۰۰ ضربه تازیانه زده اند . اخطار جدی مفتش ارزاق مبنی بر تنبیه تعدادی از دزدان اداره ی نان که راضی به گرسنگی صدها انسان بی گناه هستند ، واقعاً جای قدردانی دارد و ما امیدواریم که او بتواند همان سیاست را درباره ی امثال کربلایی حسین دنبال کند ."
قحطی بزرگ ( محمدقلی مجد )
  • Zed.em

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی