تنگناهای مالی
پنجشنبه, ۸ شهریور ۱۳۹۷، ۰۲:۱۰ ب.ظ
از اسناد متعددِ وزارت خارجه ی آمریکا روشن می شود که آمریکا نیز کاملاً در جریانِ میزان گسترده ی خرید غله توسط انگلیسی ها در ایران ، در شرایطی که قحطی و گرسنگی جمعیت ایران را از دَمِ تیغ می گذراند ، بوده است . درحالیکه موسسات خیریه ی آمریکا برای جبران قحطی حجم قابل توجهی از مواد غذایی رَوانه ی ایران می کردند ، دولت ایالت متحده تلویحاً به قتل عام در ایران رضایت داده بود .
همزمان با خرید غله در نواحی شمالی و غربی ایران توسط "اداره ی منابع محلی بین النهرین" انگلیسی ها در شرق ایران نیز دست به خرید غله زدند . از روی نوشته های ژنرال دیکسون می توان به جزئیات میزان خرید غله ی شرق ایران پی برد .
[...]
علاوه بر این بریتانیا جلوی ورود مواد غذایی از ایالات متحده به ایران را گرفته بود . نکته ی بسیار مهم و قابل اعتنای این ماجرا ، همانطور که از گزارش های دیپلماتیک آمریکایی ها نیز برمی آید ، این حقیقت است که در همان زمان که ایران دستخوش قحطی خطرناکی بود که به مرگ میلیون ها تَن انجامید ، بریتانیا از ورود مواد غذایی از ایالات متحده به ایران جلوگیری کرد . بارِ دیگر دولت ایالات متحده به قتل عام ایرانیان تَن داده بود .
فصل ششم به بررسی این موضوع می پردازد که چگونه دولت انگلستان ، ایران را در تنگنای مالی قرار داد . محروم کردن ایران از منابع مالی با سیاست انگلستان در محروم کردن ایران از منابع غذایی هماهنگ و همراه بود . در آغاز جنگ ، دولت ایران دچار یک بحران مالی شد ؛ زیرا جنگ کاهش شدید درآمد بازرگانی خارجی و نیز درآمدهای گمرکی را در پی داشت . در نتیجه "قرارداد مهلت قانونی" بین دولت ایران و دولت های روسیه و انگلستان به امضاء رسید . درآمدهای گمرکی جنوب و شمال ، [به ترتیب] توسط انگلیسی ها و روس ها جمع آوری می شد . از این درآمدها ، سود و جریمه ی دیرکرد بدهی های ایران به دولت های روسیه و انگلستان کسر می شد و سپس باقی مانده ی آن به دولت ایران پرداخت می گردید . این درحالی بود که بر طبق این قرارداد می بایست کل درآمدها به دولت ایران داده می شد . با کاهش حجم بازرگانی در اثر جنگ ، این پرداخت بسیار ناچیز شده بود . دولت های روسیه و انگلستان بر طبق قراردادی که در ژوئیه ی ۱۹۱۶ با دولت ایران منعقد کردند می بایست ماهانه مبلغ ۲۰۰/۰۰۰ تومان به ایران می پرداختند . در آنزمان این مبلغ معادل ۳۰/۰۰۰ پوند و نرخ برابری ارز ۶۵ قران (۶/۵ تومان) به ازای هر پوند بود . ابتدا به مدت چند ماه این مبلغ مسدود شد و پس از انقلاب روسیه ، روسها بکلی از پرداخت سهم خود سر باز زدند . از آن پس پرداخت انگلیسی ها نیز نامنظم انجام می شد ؛ در نتیجه مشکلاتی در برابری نرخ ارز بوجود آمد .
[...]
شکی نیست که مهمترین اقدام مالی علیه ایران ، محروم کردن این کشور از درآمدهای نفتی اش بود . زمانی که میلیون ها ایرانی در گرسنگی به سر می بردند ، دولت انگلستان و "شرکت نفت انگلیس و ایران" ، درآمدهای نفتی ایران را به بهانه های واهی مسدود کردند . میزان درآمدهای نفتی ایران طی سالهای ۱۹۱۹-۱۹۱۴ ، ۸ میلیون پوند بود ، این مبلغ حدود ۴۰ میلیون دلار و در آن زمان مبلغی بسیار معتنابه و تقریباً چهار برابر مجموع بودجه ی سالانه ی دولت ایران بود . اگر این پول به ایران پرداخت می شد ، میلیون ها نفر از مرگ ناشی از گرسنگی نجات می یافتند .
[...]
اینکه انگلیسی ها در دوران قحطی ، ایران را از درآمدهای نفتی اش محروم ساختند ، به خودی خود اقدامی بشدّت بدسگالانه بود ؛ این اقدام کمتر از قتل عام و نسل کُشی نبود .
محرومیت از درآمدهای نفتی ، توام با تقلب و نابسامانی در نرخ ارز ، تنگنای مالی دولت ایران را کامل کرد ؛ درنتیجه در آن بحبوحه ی جنگ و قحطی دولت ایران نتوانست برای قربانیان اقدام مفید و موثری انجام دهد . دولت بریتانیا در همان حال که از یکسو ایران را از منابع مالی اش محروم کرده بود ، از سوی دیگر فریاد شِکوه و شکایتش از بی کفایتی و ناتوانی دولت ایران در کمک به قحطی زدگان بلند بود ؛ یکبار دیگر باید تاکید کرد که این محروم کردن ایران از منابع مالی خود ، هماهنگ و همراه با خطِ مشیِ انگلستان در محروم کردن ایران از تامین آذوقه ی مردمش بود . تردید نمی توان داشت که قحطی و نسل کُشی ، اقدامِ جنگیِ تعمدی بریتانیا برای اشغال و تصرف ایران بوده است .
قحطی بزرگ ( محمدقلی مجد )
همزمان با خرید غله در نواحی شمالی و غربی ایران توسط "اداره ی منابع محلی بین النهرین" انگلیسی ها در شرق ایران نیز دست به خرید غله زدند . از روی نوشته های ژنرال دیکسون می توان به جزئیات میزان خرید غله ی شرق ایران پی برد .
[...]
علاوه بر این بریتانیا جلوی ورود مواد غذایی از ایالات متحده به ایران را گرفته بود . نکته ی بسیار مهم و قابل اعتنای این ماجرا ، همانطور که از گزارش های دیپلماتیک آمریکایی ها نیز برمی آید ، این حقیقت است که در همان زمان که ایران دستخوش قحطی خطرناکی بود که به مرگ میلیون ها تَن انجامید ، بریتانیا از ورود مواد غذایی از ایالات متحده به ایران جلوگیری کرد . بارِ دیگر دولت ایالات متحده به قتل عام ایرانیان تَن داده بود .
فصل ششم به بررسی این موضوع می پردازد که چگونه دولت انگلستان ، ایران را در تنگنای مالی قرار داد . محروم کردن ایران از منابع مالی با سیاست انگلستان در محروم کردن ایران از منابع غذایی هماهنگ و همراه بود . در آغاز جنگ ، دولت ایران دچار یک بحران مالی شد ؛ زیرا جنگ کاهش شدید درآمد بازرگانی خارجی و نیز درآمدهای گمرکی را در پی داشت . در نتیجه "قرارداد مهلت قانونی" بین دولت ایران و دولت های روسیه و انگلستان به امضاء رسید . درآمدهای گمرکی جنوب و شمال ، [به ترتیب] توسط انگلیسی ها و روس ها جمع آوری می شد . از این درآمدها ، سود و جریمه ی دیرکرد بدهی های ایران به دولت های روسیه و انگلستان کسر می شد و سپس باقی مانده ی آن به دولت ایران پرداخت می گردید . این درحالی بود که بر طبق این قرارداد می بایست کل درآمدها به دولت ایران داده می شد . با کاهش حجم بازرگانی در اثر جنگ ، این پرداخت بسیار ناچیز شده بود . دولت های روسیه و انگلستان بر طبق قراردادی که در ژوئیه ی ۱۹۱۶ با دولت ایران منعقد کردند می بایست ماهانه مبلغ ۲۰۰/۰۰۰ تومان به ایران می پرداختند . در آنزمان این مبلغ معادل ۳۰/۰۰۰ پوند و نرخ برابری ارز ۶۵ قران (۶/۵ تومان) به ازای هر پوند بود . ابتدا به مدت چند ماه این مبلغ مسدود شد و پس از انقلاب روسیه ، روسها بکلی از پرداخت سهم خود سر باز زدند . از آن پس پرداخت انگلیسی ها نیز نامنظم انجام می شد ؛ در نتیجه مشکلاتی در برابری نرخ ارز بوجود آمد .
[...]
شکی نیست که مهمترین اقدام مالی علیه ایران ، محروم کردن این کشور از درآمدهای نفتی اش بود . زمانی که میلیون ها ایرانی در گرسنگی به سر می بردند ، دولت انگلستان و "شرکت نفت انگلیس و ایران" ، درآمدهای نفتی ایران را به بهانه های واهی مسدود کردند . میزان درآمدهای نفتی ایران طی سالهای ۱۹۱۹-۱۹۱۴ ، ۸ میلیون پوند بود ، این مبلغ حدود ۴۰ میلیون دلار و در آن زمان مبلغی بسیار معتنابه و تقریباً چهار برابر مجموع بودجه ی سالانه ی دولت ایران بود . اگر این پول به ایران پرداخت می شد ، میلیون ها نفر از مرگ ناشی از گرسنگی نجات می یافتند .
[...]
اینکه انگلیسی ها در دوران قحطی ، ایران را از درآمدهای نفتی اش محروم ساختند ، به خودی خود اقدامی بشدّت بدسگالانه بود ؛ این اقدام کمتر از قتل عام و نسل کُشی نبود .
محرومیت از درآمدهای نفتی ، توام با تقلب و نابسامانی در نرخ ارز ، تنگنای مالی دولت ایران را کامل کرد ؛ درنتیجه در آن بحبوحه ی جنگ و قحطی دولت ایران نتوانست برای قربانیان اقدام مفید و موثری انجام دهد . دولت بریتانیا در همان حال که از یکسو ایران را از منابع مالی اش محروم کرده بود ، از سوی دیگر فریاد شِکوه و شکایتش از بی کفایتی و ناتوانی دولت ایران در کمک به قحطی زدگان بلند بود ؛ یکبار دیگر باید تاکید کرد که این محروم کردن ایران از منابع مالی خود ، هماهنگ و همراه با خطِ مشیِ انگلستان در محروم کردن ایران از تامین آذوقه ی مردمش بود . تردید نمی توان داشت که قحطی و نسل کُشی ، اقدامِ جنگیِ تعمدی بریتانیا برای اشغال و تصرف ایران بوده است .
قحطی بزرگ ( محمدقلی مجد )
- ۹۷/۰۶/۰۸