aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

ما از قبیله‌ای هستیم که مدام می‌پرسیم ، و اینقدر می‌پرسیم تا دیگه هیچ امیدی باقی نمونه!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندهای روزانه

تاریخ هنر جزیرةالعرب

پنجشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۱:۵۵ ق.ظ
قدیمی ترین متن تاریخی که در آن از قوم عرب یاد شده ، کتیبه ای آشوری است که از زمان شلمنصر سوم (٨٥٩ تا ٨٢٤ ق.م) بر جا مانده است . در تلمود که مجموعهٔ مدّون شریعت شفاهی بنی اسرائیل ، و نیز در تورات که نام پنج کتاب اول شریعت حضرت موسی است ، ذکر جزیرةالعرب و قوم عرب به میان آمده است .
دولت های عمده ای که از دوران باستان در عربستان تشکیل یافته اند به دو دسته ی شمالی چون تدمر ، نبطیان و غسّانیان ؛ و جنوبی مانند معین ، قتبان ، سبا و حضرموت تقسیم شده اند . به موجب کتیبه های مکشوف و پژوهشهای دانشمندان در صد ساله ی اخیر ، یکی از قدیمی ترین دولت های جنوبی معین بوده که از حدود ١٣٠٠ تا ٦٠٠ ق.م دوام و شهرت می داشته ، و دیگر دولت قتبان ؛ و این هر دو به دست دولت سبا منقرض شدند . باز بر طبق کتیبه های بسیار ، و عموما بدون سنهٔ معین ، که درباره ی دولت سبا به دست آمده است ، دولت سبا نام خود را از لقب یعرب ابن قحطان می گرفته است ، که نیای بزرگ بسیاری از شیوخ قبایل جنوبی بوده است ، و شهر سبا و سدّ مأرب را بر پا ساخته است . در قرن دهم قبل از میلاد این دولت با فرمانروایی ملکه سبا به اوج قدرت و توانگری رسید .
مهمترین دولت های تشکیل یافته در شمال جزیرةالعرب ، که تا سرزمین سوریه گسترش یافته بود ، تدمر [پالمیر] بود که نامش در لوحه ای اکّدی متعلق به سده ی نوزدهم ق.م آمده است ، و دیگر دولت نبطیان که از سدهٔ هفتم ق.م قدرت و اعتبار یافت ، و سرزمینی بزرگ از بخش جنوبی فلسطین تا کنارهٔ بحر احمر را به زیر فرمان خود درآورد .
تاریخ قوم عرب از میانهٔ سدهٔ نهم ق.م مضبوط و مشخص می شود و پیش از آن بسیاری مطالب در مرحلهٔ تردید و ابهام باقی می ماند . از دولت های پیش از اسلام عربستان نیز ذکری از ملوک لخمی به میان می آوریم که قلمروشان بخشی از شمال شرقی شبه جزیره ، و دوام دولتشان از اواخر سدهٔ سوم ق.م تا اواخر سدهٔ ششم میلادی بود . آخرین پادشاهان این سلسله تابع ساسانیان بودند ، و دولت ساسانی به یاری آنان از گزند غارتگری های طوایف بادیه نشین عرب مصون می مانده است .
شک نیست که در عربستان میان قبایل بیابانگرد و مردم شهرنشین تفاوت فاحش وجود می داشته است ، و طبعا بدویان چادرنشین عرب نمی توانسته اند صاحب هنر یا فرهنگی قابل ذکر بوده باشند . لیکن در شرایط شهرنشینی پیشرفته ای که بخصوص در دولت های بخش جنوب غربی شبه جزیره بوجود آمد ، تمدنی قومی و شایان توجه پا گرفت که از جهات بسیار قابل مقایسه با تمدنهای مصر و بابل و یونان و ایران بود ، و در طول زمان نیز تأثیراتی از هریک از آنان پذیرفت . ناگفته نگذاریم که علاوه بر بیابانگردان و شهرنشینان ، طوایفی از اعراب نیز در سراسر خاک عربستان پراکنده بودند که در واحه ها یا کنار چشمه های آب دائمی سکونت داشتند ، و به مراحل پیشرفته تری از کشاورزی و دامداری و رفاه اجتماعی دست یافتند . ساکنان عربستان بطور عموم گرچه تشکیل نژاد یا ملتی واحد نمی دادند ، لیکن همه به زبان عربی (با گویشهای متفاوت) سخن می گفتند . موّرخان اسلامی به پیروی از علمای انساب عرب تمامی قبایل عرب را به دو دستهٔ بزرگ ، یعنی جنوبی یا قبایل قحطان (یمنی) و شمالی یا قبایل عدنان تقسیم کرده اند .
در میان ساکنان شبه جزیرهٔ عربسنان پرستش ارواح غیر آدمی چون ملائکه و جن و غول ، و همچنین پرستش اجرام آسمانی و اجداد خانوادگی و اصنام معمول بود . بسیاری از قبایل ، جانورانی چون سگ ، خرس ، سوسمار ، سنگ پشت ، گاو و مانند آنها را بت خاصّ خود قرار می دادند ، و نام آن جانور را بر قبیله یا سران قبیلهٔ خود می نهادند . ایشان صنمهای خویش را از چوب و طلا و نقره ، یا از سنگ می ساختند . گرچه به گفته ی برخی مورخان اسلامی قوم عرب در سایهٔ رهبری حضرت ابراهیم یکتاپرست شده بودند ، لیکن مسلم است که پس از چندی دوباره به شرک گرائیده بودند . علمای ادیان معتقدند که عرب جاهلی به هنگام پرستش اجداد خود مراسمی پر تفصیل بر پا می داشته ، و در سوگ مردگان موی سر را می تراشیده ، و بدن را مجروح می کرده ، و بر بالای گور متوّفا بنایی می ساخته است . همچنین در میان عموم اقوام عرب سامی نژاد ، نسب هر شخص ، اصلی عمده شمرده می شد ، و رعایت تکالیف خویشاوندی (یا همخونی) اهمیت بسزا داشت .
چنانکه قبلا اشاره شد در میان فرهنگ و هنر مردم بادیه نشین و شهرنشین سرزمین عربستان تفاوت چونی و چندی بسیاری وجود می داشته است ، و اینک در توضیح مطلب بطور خلاصه اضافه می شود که اگر طوایف و قبایل بیابانگرد و چادرنشین در شرایط زیستی خود صاحب سابقه و سبکی در هنرهای اصلی نشدند ، و جز به ساختن بت از چوب و سنگ و طلا ، و نساجی و بوریا بافی ، و تهیهٔ آبدان و ظروف و وسایلی با چرم ، و بکارگیری نقوش تزئینی و بدور از شکل و هیئت موجودات و جانداران ، توانایی و توفیقی نیافتند، برعکس ساکنان مراکز تمدنی که پیش از آغاز هزارهٔ اول ق.م و در سده های بعد از آن در بخش هایی از شمال و جنوب و شرق شبه جزیره تکوین یافت ، در هنرهای معماری و پیکرتراشی و نقش برجسته ، و نیز در مفرغکاری و سفالگری و انواع صورتسازی و زینتگری پیشرفت شایان یافتند و هنرهای قومی و متمایز از هنر اقوام مجاور خود بوجود آوردند .
[...]
از بخش شرقی عربستان آثار تاریخی قابل ذکری تاکنون بدست نیامده است . در پایتخت حضرموت (تمدن عمدهٔ جنوبی عربستان) پاره ای مفرغینه های لرستان متعلق به سدهٔ ششم ق.م مکشوف شده است . (نشانه ای از وجود روابط تجاری میان ایران و حضرموت)
در مرکز تمدنی جنوب غربی عربستان ، معماری بخصوص پیشرفت شایان توجه یافت ، طوریکه هنر پیکرتراشی را با فاصلهٔ بسیار پشت سر گذاشت . در جنوب سفالگری در مراحل نخستین ماند ؛ ولی زرگری ، مفرغگری و جواهرسازی رونق گرفت . چنانکه اشاره شد کامیابی های اعراب جنوبی در ساختن استحکامات ، سدّ آبرسانی ، جاده ها و نیز کارهای کشاورزی ، پژوهشگران امروزی را به شگفتی می اندازد . همچنین از ویژگی های شیوهٔ هنری خاصّ ناحیهٔ جنوبی عربستان که از سرایت هنر بیگانگان ، خصوصا یونانیان تا حدّی به دور بود ، حفظ تعادل و تقارن کامل است ؛ و این همان دو ویژگی است که در کتیبه نویسی های مکشوف جلب نظر کارشناسان را کرده است ، و برخی از ایشان را برآن داشته است که خطّ عربی را برای خوشنویسی و کتیبه نویسی مساعدترین خطّ بشمار آورند .
خلاصهٔ تاریخ هنر ( پرویز مرزبان )

  • Zed.em

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی