عوارض جانبی تمدن
دوشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۵، ۱۰:۴۸ ق.ظ
ولی باید بدانید که فهم سرشت انسان هر چیزی هست جز ساده . سرشت انسان به همان اندازه خاکبرداری شده ، دوباره کاشته شده ، وجین شده ، کود داده شده ، دیوارکشی شده ، بذرپاشی شده و آبیاری شده است که هر باغ یا زمین گلف ساحلی می شود . در حقیقت انسان بسیار بیش از آنچه کشت کرده خود زیر کشت بوده است . موضوع از اینقرار است که جوامع ، ما را با اهداف نامعلومی اهلی می کنند ، ابعاد ویژه ای از رفتار و تمایلات ما را پرورش داده و تقویت می کنند ، درحالیکه برخی دیگر را که ممکن است فتنه انگیز و اخلالگر باشد حذف و نابود می کنند . به این ترتیب می توان گفت ، جامعه ی مبتنی بر کشاورزى به همان اندازه که گیاهان و حیوانات را اهلی کرده ، انسان را نیز اهلى کرده است .
همانند تنوع مواد غذایی ، درک ما از تنوع ابعاد سرشت انسان نیز پیوسته در حال کاهش بوده است . مهم نیست که عنصر مورد نظر چقدر مغذی باشد ، مسأله این است که هرچیز وحشی وجین می شود ؛ هرچند همانطور که خواهیم دید بعضی از این علف های اصطلاحا هرزی که در ما می رویند ، ریشه شان تا گذشته ی مشترک مان عمیق است . مشکلی نیست ، وجین شان کنید ، اما آنها دوباره و دوباره سبز خواهند شد .
آنچه در زمین های زراعی و همینطور اذهان اعضای یک جامعه کاشته می شود ، الزاما برای تک تک اعضای جامعه ی مذکور مفید نیست . مواردی وجود دارد که چیزی برای [کلیت] یک جامعه سودمند است اما درعین حال برای اکثر اعضای آن جامعه بحران آفرین است . مثلا اعضای یک جامعه در جنگ ها شرکت می کنند ، رنج می کشند و کشته می شوند ، اما ممکن است جامعه ی مذکور از آن نفع بسیار ببرد . سموم صنعتی رها شده در هوا و آب ، قراردادهای تجارت جهانی ، مواد غذایی که از نظر ژنتیکی دستکاری شده اند ... همه ی اینها توسط افرادی پذیرفته می شود که به احتمال زیاد از این معامله متضرر خواهند شد .
این تمایز میان منافع فرد و گروه کمک می کند توضیح دهیم که چرا از گذار به دوران کشاورزی معمولا به عنوان جهشی بزرگ رو به جلو یاد می شود ، درحالیکه برای بیشتر کسانی که آن دوران را تحمل کردند چیزی جز یک فاجعه و مصیبت رنج آور نبوده است .
[...]
زنان و مردان امروزی از نظر جنسی دچار عقده هستند . چراکه این تنها عرصه ای از ماجراجویی های کهن است که برای اغلب ما باقی مانده است . ما همانند میمونی در قفس یک باغ وحش ، انرژى خود را در تنها زمین بازی باقی مانده صرف می کنیم . در بقیه موارد ، زندگی انسان تقریبا به طور کامل در سیطره ی دیوارها ، بندها ، زنجیرها و درهای بسته ی فرهنگ صنعتی مان حبس شده است . - ادوارد آبی
سرشت جنسی انسان ( کریستوفر ریان . ساسیلوا جفا )
همانند تنوع مواد غذایی ، درک ما از تنوع ابعاد سرشت انسان نیز پیوسته در حال کاهش بوده است . مهم نیست که عنصر مورد نظر چقدر مغذی باشد ، مسأله این است که هرچیز وحشی وجین می شود ؛ هرچند همانطور که خواهیم دید بعضی از این علف های اصطلاحا هرزی که در ما می رویند ، ریشه شان تا گذشته ی مشترک مان عمیق است . مشکلی نیست ، وجین شان کنید ، اما آنها دوباره و دوباره سبز خواهند شد .
آنچه در زمین های زراعی و همینطور اذهان اعضای یک جامعه کاشته می شود ، الزاما برای تک تک اعضای جامعه ی مذکور مفید نیست . مواردی وجود دارد که چیزی برای [کلیت] یک جامعه سودمند است اما درعین حال برای اکثر اعضای آن جامعه بحران آفرین است . مثلا اعضای یک جامعه در جنگ ها شرکت می کنند ، رنج می کشند و کشته می شوند ، اما ممکن است جامعه ی مذکور از آن نفع بسیار ببرد . سموم صنعتی رها شده در هوا و آب ، قراردادهای تجارت جهانی ، مواد غذایی که از نظر ژنتیکی دستکاری شده اند ... همه ی اینها توسط افرادی پذیرفته می شود که به احتمال زیاد از این معامله متضرر خواهند شد .
این تمایز میان منافع فرد و گروه کمک می کند توضیح دهیم که چرا از گذار به دوران کشاورزی معمولا به عنوان جهشی بزرگ رو به جلو یاد می شود ، درحالیکه برای بیشتر کسانی که آن دوران را تحمل کردند چیزی جز یک فاجعه و مصیبت رنج آور نبوده است .
[...]
زنان و مردان امروزی از نظر جنسی دچار عقده هستند . چراکه این تنها عرصه ای از ماجراجویی های کهن است که برای اغلب ما باقی مانده است . ما همانند میمونی در قفس یک باغ وحش ، انرژى خود را در تنها زمین بازی باقی مانده صرف می کنیم . در بقیه موارد ، زندگی انسان تقریبا به طور کامل در سیطره ی دیوارها ، بندها ، زنجیرها و درهای بسته ی فرهنگ صنعتی مان حبس شده است . - ادوارد آبی
سرشت جنسی انسان ( کریستوفر ریان . ساسیلوا جفا )
- ۹۵/۱۰/۲۰