اتوپیا به مثابه ی یک وهم (؟)
يكشنبه, ۵ دی ۱۳۹۵، ۱۲:۰۰ ب.ظ
آنان که به انسان ، همانسان که هست ، باور دارند و از اینرو امیدِ از میان بردن خشونت و نابخردی را از دست ندادهاند ، باید بخواهند که هرکس حق داشته باشد زندگی خویش را به دلخواه خود سامان دهد ، مشروط بر اینکه با برابریِ حقوق دیگران سازگار باشد .
در اینجا میتوان پیبُرد که مسألهی عقلگراییِ راستین و دروغین جزئی از یک مسألهی بزرگتر است . مسأله درنهایت بر سر نگرش عقلانی و سالم نسبت به وجودِ خود و مرزهای آن است . دقیقا این همان مسألهای است که اکنون به اصطلاح 'اگزیستانسیالیستها' ، که مبلغان الهیات بدونِ خدایند ، اینهمه بر آن تأکید دارند . بهگمان من یک عنصر عصبی و شاید جنونآمیز در این تأکید مبالغهآمیز بر تنهایی بنیادین آدمی در جهان بیخدا و بر تنش میان 'من' و جهان حاصل از آن نهفته است .
تردیدی ندارم که این جنون ، با رمانتیسم اتوپیایی و با اخلاقِ قهرمانپرستی تنگاتنگ گره خورده است ؛ با اخلاقی که درکش از زندگی در شعار : "یا ارباب شو یا برده باش" خلاصه میشود ، شک ندارم که راز نیرومندیِ جاذبهی این اخلاق در این جنون نهفته است .
اتوپیا و خشونت ( کارل پوپر )
در اینجا میتوان پیبُرد که مسألهی عقلگراییِ راستین و دروغین جزئی از یک مسألهی بزرگتر است . مسأله درنهایت بر سر نگرش عقلانی و سالم نسبت به وجودِ خود و مرزهای آن است . دقیقا این همان مسألهای است که اکنون به اصطلاح 'اگزیستانسیالیستها' ، که مبلغان الهیات بدونِ خدایند ، اینهمه بر آن تأکید دارند . بهگمان من یک عنصر عصبی و شاید جنونآمیز در این تأکید مبالغهآمیز بر تنهایی بنیادین آدمی در جهان بیخدا و بر تنش میان 'من' و جهان حاصل از آن نهفته است .
تردیدی ندارم که این جنون ، با رمانتیسم اتوپیایی و با اخلاقِ قهرمانپرستی تنگاتنگ گره خورده است ؛ با اخلاقی که درکش از زندگی در شعار : "یا ارباب شو یا برده باش" خلاصه میشود ، شک ندارم که راز نیرومندیِ جاذبهی این اخلاق در این جنون نهفته است .
اتوپیا و خشونت ( کارل پوپر )
- ۹۵/۱۰/۰۵