aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

ما از قبیله‌ای هستیم که مدام می‌پرسیم ، و اینقدر می‌پرسیم تا دیگه هیچ امیدی باقی نمونه!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندهای روزانه

دیالوگ 1

سه شنبه, ۲ تیر ۱۳۹۴، ۰۱:۳۳ ب.ظ

قلب می میره ، یه مرگ تدریجی ... ریختن [ از دست رفتن ] هر امیدی مثل برگ ، تا اینکه بالاخره یه روز دیگه چیزی نیست ، هیچ امیدی ، هیچی باقی نمی مونه .
اون صورتش رو رنگ می کنه که مخفیش کنه ، چشمهاش آب عمیقی است .
« گیشا » حق نداره چیزی بخواد « گیشا » حق نداره احساس داشته باشه « گیشا » یک هنرمنده در این دنیای مواج ، می رقصه ، می خونه ، سرگرمت می کنه ، هرچی که بخوای ، بقیه سایه است ، بقیه رازه !

خاطرات یک گیشا ( راب مارشال )

خاطرات یک گیشا

  • Zed.em

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی