aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

ما از قبیله‌ای هستیم که مدام می‌پرسیم ، و اینقدر می‌پرسیم تا دیگه هیچ امیدی باقی نمونه!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندهای روزانه

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دانته آلیگیری» ثبت شده است

سومین بولجیا (گودال سوم) از طبقه‌ی هشتم ، خاص کسانی است که مرتکب خرید و فروش اموال و مناصب کلیسا شده‌اند و قاعدتاً باید وقف‌خواران نیز در آن جای داشته باشند . این عده در جمع حیله‌گران مسکن گرفته‌اند ، زیرا اموال خدا را به نام خود در معرض بیع و شری گذاشته‌اند . در زمان دانته عده‌ی این‌قبیل کسان بسیار زیاد بود ، زیرا کلیسا مرکز اصلی ثروت بود و غالب مؤمنین کمابیش اموال خود را بدان هدیه می‌کردند .
در گودال سوم این طبقه ، این دوزخیان هر کدام در درون حُفره‌ای جای دارند که در داخل دیوار حَفر شده است ، بدین ترتیب که از سر تا ساق‌های ایشان در این حُفره فرو رفته و فقط دو پای‌شان از آن بیرون است ، و چون کف هرکدام از این پاها به روغن اندوده و شعله‌ور است ، این دوزخیان از سوزش آتش ، دائماً پاهای خود را تکان می‌دهند و فریاد می‌کشند .
دانته اختصاصاً به حُفره‌ای توجه می‌کند که مخصوص پاپ‌ها است ، و یکی از پاپ‌ها را در آن می‌بیند که فریادکِشان در انتظار پاپ بعدی است تا بیاید و او را از آنجا برهاند ، زیرا قانون کلی این قسمت از دوزخ این است که چون گناهکارِ بعدی بِدآنجا آید ، آنکه قبلاً در حُفره بود به اعماق آن فرو خواهد رفت و برای ابد ناپدید خواهد شد ، تا وقتیکه روز رستاخیز فرا رسد . برای این حُفره دانته از سه پاپ بعنوان داوطلب مسلم نام برده است .
در اینجا نیز مثل همه‌ی قسمت‌های دیگر دوزخِ دانته ، مجازات متناسب با جرم است : حُفره‌ای که این دوزخیان در آن به سر می‌برند کاملاً شباهت با حُفره‌هایی دارد که در کلیساهای قدیم می‌ساختند و در متن و حواشی این سرود از آنها سخن رفته است . همچنان که اینان مقررات کلیسا را به مسخره گرفته بودند ، در اینجا خود در درون حُفره به مسخره گرفته شده‌اند ، و چون آب مقدس تعمید را در زندگی مورد ریشخند قرار داده بودند ، در اینجا با آتش تعمید داده می‌شوند . روغن مقدس مخصوص تبرک اموات نیز در اینجا به پای آنان آلوده شده است تا آن‌را شعله‌ور کند .
در تمام این سرود لحن دانته نیش‌دار و زننده است و چندین‌جا نیز عمداً اصطلاحات عامیانه در آن بکار رفته است .
کمدی الهی ؛ دوزخ ( دانته آلیگیری )
  • Zed.em
" تازه‌به‌دوران‌رسیده‌گان و نوکیسه‌گان ، تو را ، ای فلورانس ، آکنده از آن افراطکاری و غروری کرده‌اند که امروز از دست‌ش به فغان آمده‌ای ."
این کلمات را با بانگی بلند و با سری افراشته گفتم ، و آن هر سه که این پاسخ مرا شنیدند به یکدیگر نگریستند ، بدان‌سان که بر چهره‌ی حقیقت بنگرند ؛
کمدی الهی ؛ دوزخ ( دانته آلیگیری )
  • Zed.em
هَللویا : کلمه‌ای عبری به معنایِ "خداوند را بستایید" که غالباً در تورات آمده ، و بسیاری از سرودهای مذهبیِ مسیحیان و یهودیان با آن شروع می‌شود . در مزامیر داوود (تورات ، کتاب زبور) این کلمه در آغازِ چندین مزمور نقل شده ؛
"هللویا ، خداوند را حمد بگوئید" (مزمور ۱۰۶) ،
"هللویا ، خداوند را به تمامی دل حمد خواهم گفت" (مزمور ۱۱۱) ،
"هللویا ، خوشا به حالِ کسی که از خداوند می‌ترسد" (مزمور ۱۱۲) ،
"هللویا ، ای بندگان خداوند تسبیح بخوانید" (مزمور ۱۱۳) ؛
جمله‌ی : "کسی سرود هللویای خود را قطع کرده" اشاره به این است که این بانو [؟] از آسمان فرود آمده است تا چنین مأموریتی را به من دهد .[؟؟]
پاورقی ، کتابِ کمدی الهیِ دانته ، مترجم : شجاع‌الدین شفا
  • Zed.em
سپس چنین آغازِ سخن کرد : "پسر جان ، درونِ این تخته سنگ‌ها به سه حلقه‌ی کوچک تقسیم شده است که همچون حلقه‌هایی که از آنها گذر کردی ، درجاتِ مختلف دارد ،
این حلقه‌ها جملگی پُر از ارواح ملعونند ، اما برای چه اینان در چنین جایی در هم فشرده شده‌اند .
هر بدی و زشتکاری که کینه‌ی آسمان را برانگیزد ، کاری است که به بیدادگری می‌انجامد ، و چنین کاری همیشه یا از راهِ زور ، یا از راهِ دغلکاری ، به دیگری زیان می‌رساند .
اما دغلکاری از آن‌رو که خطائی است که خاصّ آدمیان است ، خداوند را ناخوشایندتر است° ، و لاجرم دغلکاران در طبقه‌ای پائین‌تر به‌سر می‌برند و عذابی بیشتر می‌بینند .
نخستینِ این حلقه‌ها ، آکنده از متعدیان است ، و چون این تعدی علیه سه شخصِ مختلف بکار می‌تواند رفت ، این حلقه را نیز به سه محوطه تقسیم کرده و به همان صورتش ساخته‌اند .
می‌توان به خداوند تعدی کرد ، و به خویشتن ، و به دیگران ، یعنی به نفسِ ایشان یا اموال و حقوق‌شان ، چنانکه خود بصیرانه درخواهی یافت .
با زور می‌توان دیگری را کُشت یا بدو زخم‌های منکر زد . می‌توان خراب کرد یا آتش زد یا مالِ کسی را بعُنف ستاند ،
بدین‌جهت است که آدم‌کُشان و کسانیکه بدخواهانه دیگران را زخم‌زدند ، و غارتگران و راهزنان ، جملگی در درونِ حصارِ نخستین ، بصورت دسته‌هایی مُجزا عذاب می‌بینند .
می‌توان دستِ تعدی به خود یا به اموالِ خویش دراز کرد ، بدین‌سبب حق است که در درونِ حصار دومین
هرکس که خود را به دستِ خویش از زندگی در دنیای شما محروم کند ، یا ارثیه‌ی خود را مایه‌ی قمار کند و ببازد ، یا آنجا که باید شادمان باشد ، بگِرید ، از کرده نادم آید و پشیمانی سودش ندهد .
و می‌توان نسبت به مقامِ الوهیت تعدی کرد ، یعنی در دل ، منکر خداوند بود و بدو کفر گفت ، و طبیعت و لطف الهی را با دیده‌ی حقارت نگریست ؛
و از اینرو است که مُهر کوچکترینِ این حلقه‌ها بر سدوم و کائورسا و به هر کسی که خدا را در دلِ خود یا بر زبانِ خویش تحقیر کند زده شده است .
دغلکاری را که مایه‌ی آزردگی هر وجدانی است ، می‌توان درباره‌ی آنکس بکار برد که به ما ابرازِ اعتماد می‌کند ، و آنکس که نمی‌کند .
این خوی دغل‌پیشگی ، پیوند محبتی را که به دست طبیعت استوار آمده می‌گسلاند ، و از اینرو است که در دایره‌ی دومین  [دایره‌ی نخستین به نظر دُرست‌تر می‌آید] 
دو رویی ، چاپلوسی ، جادوگری ، نادرستی ، دزدی ، وقف‌خواری ، قوّادی ، اختلاس و کثافاتی دیگر از اینقبیل آشیان دارند .
نوع دیگری از دغلکاری ، مایه‌ی از بین بردن آن مِهری می‌شود که طبیعت پدید می‌آورد ، و از یاد بردن آن کسی که بدین محبت پیوسته ، و اعتماد کامل بدان بسته است ،
بدین‌جهت است که آخرین حلقه‌ی دوزخ که مرکز ثقل عالم آفرینش است°‌° و دیته در آن جای دارد ، عذاب‌گاهِ ابدیِ آن کسی است که مرتکبِ گناهِ خیانت شده باشد ."
کمدی الهی ؛ دوزخ ( دانته آلیگیری )

° دانته در اینجا مَکر و دغل را صریحاً بدتر از زورگویی و خشونت تلقی کرده است . اصلِ این تفکر از سیسرون (چیچرو) Ciceron خطیبِ معروف رومی گرفته شده : "بی‌عدالتی از دو راه حاصل می‌شود ، یا از راهِ زورگویی ، یا از راهِ مَکر و حیله ، آن اولی کارِ شیر و این دومی کارِ روباه است . و هیچکدام کارِ آدمی نیستند . منتها مَکر و تزویر نفرت‌انگیز و زشت‌تر است ." دانته حیله و ریا را گناهی خاص انسان شمرده زیرا حس اِعمال زور و خشونت در انسان و حیوان مشترک است .م
°° مرکز ثقل عالم آفرینش ، طبق نظریه‌ی معروف بطلمیوس : "زمین مرکز دنیا است و تمام سیارات و ثوابت به دور آن در گردش‌اند ." در دوزخ دانته نیز نهمین طبقه‌ی جهنم که کوچک‌ترین و ظلمانی‌ترینِ این طبقات است ، در پائین‌ترین قسمت جهنم قرار دارد ، بطوریکه نقطه‌ی نهایی و مرکز آن که شیطانِ اعظم در آن جای دارد ، نقطه‌ی مرکزی کُره‌ی زمین است و شهرِ دیته که قلمرو اصلی شیطان در دوزخ است ، و طبقاتِ هفتم و هشتم و نهم در آن محصورند ، بر این مرکز بنیاد شده است ؛ بنابراین نقطه‌ی مرکزیِ طبقه‌ی نهم دوزخ ، مرکز ثقل کُره‌ی زمین است که خود مرکز جهان آفرینش به شمار می‌رود .م
  • Zed.em
یکی دو سالِ اول را وِی در شهر سیه‌نا گذرانید . از آنجا به سن‌گودنتو و وِرونا و بعد به پادووا رفت . در همه جا از طرف بزرگان و زمامداران شهرها با او بگرمی تمام رفتار شد و همه جا درِ دربارها و کاخ‌ها به‌رویش گشوده بود . ولی خودش با تلخی به یکی از دوستانِ نزدیکش نوشت که : "نمی‌دانی نانِ دیگری چه تلخ است ، و نمی‌دانی چه سخت است که آدم از پلکانِ دیگری بالا رود و پائین آید !"
چندی نیز ، از ۱۳۱۴ تا ۱۳۱۶ در شهر لوکا مقیم بود ، ولی آخرین منزل این سفرِ غربت بیست ساله‌ی او ، و مشهورترین این منزل‌ها ، شهرِ راونا بود .
کمدی الهی ( دانته آلیگیری )
  • Zed.em