aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

ما از قبیله‌ای هستیم که مدام می‌پرسیم ، و اینقدر می‌پرسیم تا دیگه هیچ امیدی باقی نمونه!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندهای روزانه

۲۳ مطلب در تیر ۱۳۹۹ ثبت شده است

اشک ششم (مهرداد اول) پس از برادرش به‌تخت نشست (۱۷۴ ق.م) وی بانی عظمت دولت پارت است و در مدت ۳۷ سال سلطنت خود پارت کوچک را مبدل به‌دولتی بزرگ کرد . چنانکه مورخان او را داریوش سلسله‌ی اشکانی دانسته‌اند . در این زمان دولت سلوکی بواسطه‌ی جنگ با رومیان ، مصریان و یهودیان به‌ناتوانی گراییده بود . مهرداد هنگامیکه اوکراتید پادشاه باختر مشغول تسخیر پنجابِ هند بود و درآن میان به‌دست پسرش کشته شد ، از موقعیت استفاده کرد و به باختر لشکر کشید و قسمت غربی آن کشور را ضمیمه‌ی پارت کرد . بعضی نوشته‌اند که همه‌ی باختر را به‌تصرف درآورد .
چندسال پس از تصرف باختر ، هنگامی که آنتیوخوس پنجم (کودکی بین ۹ تا ۱۴ ساله) پادشاه سلوکی در ماد بود ، به مادِ بزرگ حمله برد و آن ایالت را ضمیمه‌ی پارت کرد . سپس به‌طرف باختر رفته و از آنجا به‌هند درآمد و تا رود هیداسپ ، جیلم امروز در پنجاب براند .
بعضی مورخان نوشته‌اند که چون دولت یونانی و باختری تا ۱۲۶ ق.م در دره‌ی کابل وجود داشت ، باید حدود متصرفات مهرداد را تا کوه‌های پاراپامیزاد (شمال افغانستان) دانست . بزرگ شدن پارت ، دولت سلوکی را به‌وحشت انداخت . دمتریوس دوم (نیکاتور) پادشاه سلوکی ، به‌مقابل مهرداد شتافت ، پارسی‌ها و باختری‌ها نیز به‌یاری دمتریوس برضد پارت سر به شورش برداشتند ؛ مهرداد چون دشمن را نیرومند یافت به بهانه‌ی عقد صلح دمتریوس را به‌اردوی خویش آورده گرفتار کرد ، ولی با او بسیار خوب رفتار کرد ، حتی دخترش رچ‌گونه را به‌زنی به او داد ، ولی در این میان به بستر بیماری افتاد و درگذشت (۱۳۶ ق.م) ازجمله کارهای مهرداد تنبیه مردم خوزستان بود ، وی به تقلید از پیشینیان خود آنتیوخوس سوم و چهارم ، دو معبد عظیم و پرمایه آتنا و آرتمیس را که محتملاً معابد مقدس آناهیتا (ناهید) بوده است غارت کرد ؛ و غنیمتی عظیم نصیب او شد .
ایران در عهد باستان ( جواد مشکور )
  • Zed.em
این عنوان از نام ارشک بنیادگذار آن خاندان گرفته شده است . نخست آنان را در انتساب به ارشک سردودمان آن خاندان 'ارشکانی' می‌گفتند ، بعدها تبدیل به اشکانی شده است . برخی گفته‌اند که چون جایگاه اشکانیان در آساک بود از این‌جهت آن‌ خانواده را اشکانی خواندند ولی این قول ضعیف به‌نظر می‌رسد .
اشک اول (ارشک) بنابه‌روایت استرابون مردی سکایی از تیره‌ی پارتی بود و در دره‌های [مجاور] رود اترک می‌زیست . چون شنید که دیودتوس در باختر سربرداشته و دعوی استقلال کرده است ، او نیز به پارت آمد و از فرمان سلوکی‌ها سرپیچید و خود را شاه خواند و سلسله‌ی اشکانی را تشکیل داد (۲۵۰ ق.م) پس از آن روی به‌ باختر آورد و با آن دولت که تازه مستقل شده بود به جنگ پرداخت و در آن میان کشته شد . (۲۴۷ ق.م)
ارشک نیای پادشاهان اشکانی است و مورد ستایش ایشان بود . او را به لقب یونانی اِپی‌فانس می‌خواندند که به زبان یونانی به‌معنی نامدار و سرافراز است ، و نام او را در آغاز اسم خود برای احترام می‌افزودند .
اشک دوم (تیرداد اول) پس از برادر شاه شد . وی ۳۷ سال پادشاهی کرد و وضع خود را در برابر سلوکیان و باختریان استوار ساخت و پایتخت خود را از آساک به شهر هِکاتُم‌پیلُس (صددروازه) انتقال داد و خود را شاه بزرگ خواند . پارت‌ها سال ۲۴۸ ق.م را که سال به‌شاهی نشستن او است مبدأ تاریخ خود قرار دادند .
اشکانیان برای اینکه خاندان خود را محبوب مردم ایران سازند ، خود را از نسل هخامنشیان می‌شمردند و می‌گفتند فری‌یاپیت Phriapites پدر اشک و تیرداد ، پسر اردشیر دوم هخامنشی بوده است . تیرداد با پادشاه سلوکی ، سلوکوس کالی نیکوس جنگ کرد و او را شکست داد پس از آن شهری به‌نام 'دارا' که در نزدیک ابیورد کنونی است به‌ساخت ، وی در پیری (۲۱۴ ق.م) درگذشت .
ایران در عهد باستان ( جواد مشکور )
  • Zed.em
هنوز دو سه سال از تأسیس دولت باختر توسط دیودوتوس نگذشته بود که عصیان دیگری علیه پادشاهان سلوکی در همان شرق ایران روی داد ، و دولت دیگری توسط قومی ایرانی به‌نام پارت در خراسان تأسیس گشت . این قوم هیچگاه تحت متابعت سلوکی‌ها قرار نگرفته بود . این مردم به‌صورت چادرنشین و آزادانه در شرق ایران زندگی می‌کردند . آنان از قبیله‌ی پرنی Parni که تیره‌ای از قوم داهه بودند به‌شمار می‌رفتند . داهه مجموعه‌ای از قبایل سکایی بود که به‌صورت چادرنشین در استپ‌های میان گرگان و دریای آرال زندگی می‌کردند .
استرابون می‌نویسد که مردم داهه در آغاز در کنار دریای آزف کنونی مسکن داشتند ، سپس از آنجا کوچیده به‌سوی خوارزم رفته ، در همسایگی گرگان مسکن گزیدند . سپس به خراسان کنونی مهاجرت کردند .
پارت‌ها سوارکارانی بودند که خوشبختی بزرگ آنان ، بنابه نوشته‌های مورخان قدیم ، مرگ در جنگ بود ؛ مرگ طبیعی را مرگی شرم‌آور می‌شمردند . نامی که پارتیان بر خود می‌دادند معلوم نیست . اصطلاح پارت که در منابع غربی شناخته شده شاید مترادف پرثوه Parthava است که در کتیبه‌ی داریوش هم یاد شده است ؛ و بعدها به پهلو تبدیل شده است . بعضی از ایران‌شناسان این کلمه را به معنی "جنگاور و سوار" گرفته‌اند ، و این عنوان از طرف اقوام یکجانشین به تمامی اقوام چادرنشین و سوارکار که پیوسته به شرق ایران هجوم می‌آوردند اطلاق می‌شده ؛ سپس بر یکی از ایلات سرحدی شرق شاهنشاهی ایران اطلاق گردیده . می‌توان این نفوذ پرنی را در سرزمین ایران ، پیش‌درآمد جنبش بزرگ تیره‌های سکایی که هجوم آنان یکصدسال پس از آن ایران شرقی را زیر و رو کرد و به حکومت بلخ پایان داد دانست . پارت‌ها در اوایل نیمه‌ی دوم پیش از میلاد سرزمین پارت را از چنگ حکومت یونانی درآوردند .
ایران در عهد باستان ( جواد مشکور )
  • Zed.em