[...]
... هنر او (دیدرو) آن بود که نشان داد بدون وحدتِ گونههای مختلفِ شناخت و یا بهقول خودش "بدون وحدت طبیعت ، اخلاقیات و شعر" ، تنها راهی که در برابر بشریت قرار دارد وحشیگری و بربریت است .
افسونزدگی جدید ( داریوش شایگان )
- ۱ نظر
- ۱۳ تیر ۰۰ ، ۰۹:۲۶
جایی که نیروهای خلاق منفعل شوند بُروز همهگونه احوالی ممکن میگردد ، حتی غیرمحتملترینشان .
بتهای ذهنی و خاطرهی ازلی ( داریوش شایگان )
در اغلب رسالههای تائویی ، تائو را به خلاء درونِ ظروف ، فضای ته دره یا به دَم آهنگران تشبیه میکنند و هدف حکیم و عارف تائویی چینی دست یافتن به این خلاء است ؛ همان خلائی که پر از همهچیز است و خود در اصل هیچ است .
لائوتسو میگوید : " به خلاء متعالی راه یاب و خویشتن را در آرامشی کامل نگهدار و در قبال آشفتگی موجودات ، فقط به بازگشتشان توجه کن . موجودات گوناگونِ جهان ، همه به ریشهی خویش باز میگردند ، زیرا بازگشت به ریشه ، قرار یافتن در آرامش است ؛ قرار یافتن در آرامش ، بازیافتن نظام است ؛ بازیافتن نظام ، شناختن ثبات است ؛ شناختن ثبات ، روشنایی است . "
بتهای ذهنی و خاطرهی ازلی ( داریوش شایگان )
علت اینکه امروز دربارهی ناخودآگاه و «صُور نوعی» صحبت میکنیم اینست که خدایان مردهاند و جایشان را چیزی پُر نکرده است . یونگ میگوید اینکه ما خدایان را بهصورت عوامل روانی ، یعنی ارکتایپ های ناخودآگاه میبینیم ناشی از فقر بیسابقه ی دنیای تمثیلی ماست .
از موقعیکه ستارگان از آسمان افتادند و باشکوهترین تمثیلات ما خاموش شدهاند ، حیاتی مرموز بر ناخودآگاه حاکم است . به همین مناسبت است که ما امروز روانشناسی داریم و صحبت از ناخودآگاه میکنیم . در فرهنگی که تمثیلات و اساطیر زندهاند ، نه نیازی به تشریح ناخودآگاه هست و نه میلی برای تحلیل صورتهای نوعی آن .
بتهای ذهنی و خاطرهی ازلی ( داریوش شایگان )