در ۲۱ فوریه ۱۹۲۱ رضاخان در رأس قزاقهای ایرانی بهسوی تهران عزیمت کرد و اقدام به کودتایی کرد که ابتدا او را به مقام وزارت جنگ رساند و سپس در ۱۹۲۳ نخستوزیر حکومتی کرد ، که دموکراتها بر آن تسلط داشتند . در اکتبر ۱۹۲۵ مجلس احمدشاه را که قبلاً ایران را ترک کرده بود خلع نمود و رضاخان را پادشاه جدید ایران اعلام کرد . او در آوریل ۱۹۲۶ بهعنوان بنیانگذار سلسلهی پهلوی تاج را با دست خود بر سرش نهاد و در ۱۹۳۵ دستور داد ازآن پس بیگانگان کشور را بهنام واقعی آن 'ایران' بنامند .
هنوز دربارهی کودتا حدسهای فراوانی زده میشود . ایرانیان همیشه بر این باور بودند که دولت انگلیس در پسِ آن بوده و ژنرال آیرونساید ترتیب آنرا داده است ، لیکن خاطرات خصوصی هنری اسمایث که اخیراً بهدست آمده نشان میدهد که نه دولت بریتانیا و نه سفارت انگلیس در تهران ، حتی از رویداد نهایی آن آگاه نبودهاند [!] آنچه روی داد بسیار ساده بود ، آیرونساید همانند بیشتر سربازان انگلیسی ایران را ترک کرده بود . قزاقهای ایرانی در تهران بیانضباط شده و شروع بهغارت کرده بودند . اسمایث بهمنظور برقراری نظم بهابتکار خودش به رضاخان پیشنهاد کرد این قزاقها را عقب براند و بهجای آنها یک هنگ جدید بگمارد ، رضاخان که در ارتباط نزدیک با رهبران دموکرات و منتظر فرصت بود ، نیازی بهتشویق بیشتر نداشت و بقیهی کار را خودش انجام داد . قاجارهای بیلیاقت جارو شدند و قرارداد کرزن لغو شد . اندکزمانی بعد کلیهی نیروهای انگلیسی ، بهاستثنای پلیس جنوب ، خاک ایران را تخلیه کردند . ایران سرانجام برپاخاست .
ایران در بازی بزرگ ( آنتونی وین )
- ۰ نظر
- ۲۰ آذر ۹۹ ، ۰۹:۱۱