aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

ما از قبیله‌ای هستیم که مدام می‌پرسیم ، و اینقدر می‌پرسیم تا دیگه هیچ امیدی باقی نمونه!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندهای روزانه

۲ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۶ ثبت شده است

در جوامع تجاری غرب نگرانی فزاینده‌ای وجود دارد مبنی بر اینکه شکست اکثریت کشورهای جهان برای پیاده کردن سرمایه‌داری نهایتاً اقتصاد کشورهای ثروتمند را به رکود خواهد کشاند . از آنجا که میلیون ها سرمایه‌گذار با اندوه فراوان از دود شدن وجوه خود در بازارهای نوظهور مطلع شده‌اند ، [باید گفت که] جهانی شدن خیابانی دوطرفه است : اگر کشورهای جهان سوم و کمونیستی سابق نمی توانند از نفوذ غرب خلاص شوند ، غرب هم نمی‌تواند خود را از آنها جدا کند . واکنش های مخالف سرمایه داری همچنین در خود کشورهای ثروتمند شدیدا رشد کرده است . شورش هم در سیاتل آمریکا در آستانه‌ی تشکیل اجلاس سازمان تجارت جهانی در دسامبر 1999 و هم چند ماه بعدتر ، قبل از تشکیل اجلاس صندوق بین المللی پول و بانک جهانی در واشینگتن دی‌سی صرف نظر از تنوع شکایات ، خشمی را که گسترش سرمایه داری با خود به همراه داشت نشان می‌داد . بسیاری کسان بنا کردند به یادآوری هشدار کارل پولانیی مورخ اقتصادی مبنی بر اینکه : " بازارهای آزاد می‌توانند با جامعه در تضاد قرار بگیرند و به فاشیسم منجر شوند ." در حال حاضر ژاپن تلاش می کند از طولانی‌ترین رکود از زمان بحران بزرگ بیرون بیاید . اروپائیان غربی به سیاستمدارانی رأی می دهند که به آنها 'راه سوم' را وعده می دهند . این راه آنچه را پرفروش ترین کتاب فرانسوی 'وحشت اقتصادی' می‌نامد رد می کند .
این زمزمه‌های هشدار دهنده ، هرچند نگران کننده هستند ، تاکنون رهبران آمریکایى و اروپایی را فقط تشویق کرده تا برای بقیه‌ی جهان همان توصیه‌های خسته کننده را تکرار کنند : پول‌های خودتان را تثبیت کنید ، محکم بایستید ، شورش‌های ناشی از کمبود مواد غذایی را نادیده بگیرید و صبورانه منتظر بازگشت سرمایه گذاران خارجی باشید .
البته سرمایه‌گذاری خارجی چیز خوبی است ، هرچه بیشتر بهتر ، پول با ثبات نیز خوب است ، همچنین تجارت آزاد و عملیات بانکداری شفاف و خصوصی‌سازی صنایع دولتی و هر درمان دیگری که غرب برای مقابله با مسائل اقتصادی توصیه می کند . لیکن ما همیشه فراموش می‌کنیم که سرمایه‌داری جهانی قبلا آزموده شده است . به عنوان مثال ، در آمریکای لاتین از زمان استقلال آن از اسپانیا در دهه ی 1820 تاکنون ، اصلاحات اقتصادی در جهت ایجاد نظام سرمایه‌داری حداقل چهار بار انجام شده ، لیکن هر بار بعد از استقبال اولیه ، مردم از سیاست های سرمایه داری و اقتصاد بازاری روی برگردانده‌اند . واضح است که این سیاست ها کافی نبوده و درواقع آنقدر ناقص بوده‌اند که می توان گفت تقریبا بلااثر بوده اند .
راز سرمایه ( هرناندو دوسوتو )
  • Zed.em
ساعت نه شب رفتم سر کار . سرکارگر آمد و ساعتی را که برای ثبت اوقات کار ازش استفاده می کردم نشانم داد . یک کارت هم داد بهم که فرو کردم تو ماشین و ساعت شروع کارم ثبت شد . بعد هم یک سطل بزرگ و سه چهار تکه کهنه داد دستم : " یک نرده ی برنجی دور این ساختمان هست . می خواهم این نرده را برق بیاندازی ."
رفتم بیرون دنبال نرده ی برنجی . پیدایش کردم ، دور تا دور ساختمان را گرفته بود . ساختمان عظیمی هم بود . کمی مایه ی صیقل دهنده مالیدم به نرده و با یکی از کهنه ها پاکش کردم . چندان توفیری نکرد . چندتا رهگذر از جلو ساختمان رد شدند و نگاه کنجکاوشان را دوختند بهم . من تا آنوقت مشاغل عجیب و غریب و احمقانه زیاد داشتم ، اما این یکی یک سر و گردن از همه ی آنها الکی تر و احمقانه تر بود .
به این نتیجه رسیدم که آدم نباید فکر کند . اما جطور می توانستم از فکر کردن خودداری کنم ؟ اصلا چرا قرعه ی جلا دادن این نرده ها به اسم من مادرمرده خورده بود ؟ من بایستی آن تو نشسته باشم ، پشت یکی از میزها و مشغول نوشتن مقاله ای باشم درباره ی فساد و رشوه خواری در شهرداری ! ولی خب ، فکرش را که کردم دیدم ، بدتر از این هم ممکن است ، مثلا اگر چینی بودم و تو شالیزارهای برنج چین کار می کردم خوب بود ؟!!
هزارپیشه ( چارز بوکوفسکی )
  • Zed.em