aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

ما از قبیله‌ای هستیم که مدام می‌پرسیم ، و اینقدر می‌پرسیم تا دیگه هیچ امیدی باقی نمونه!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندهای روزانه

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بیل مک کیبن» ثبت شده است

اگر طبیعت درحال به‌پایان رسیدن باشد شاید بتوانیم عقل و توانمان را روی هم بریزیم تا جلوی آن را بگیریم ، اما اگر از قبل به پایان رسیده باشد ما برای چه داریم مبارزه می‌کنیم ؟ تا قبل از اینکه درخت سکویا همانندسازی شود به‌طور واضح قابل فهم بود که مبارزه علیه این سرهم‌بندی‌ها چه بود . مبارزه‌ی ما علیه چنین ایده‌ای به این‌خاطر بود که درخت سکویا برای ما مقدس بود و هویت اساسی آن باید در ورای کنترل ما می‌بود ، اما وقتی به یک باره همه‌ی حد و مرزها شکسته شده است ، اکنون مبارزه دیگر برای چیست ؟ این دیگر مثل مخالفت با رآکتورهای هسته‌ای یا مواد سمی زائد نیست که هرکدام از آنها خطرات جدیدی را برای مناطق جدید به‌بار می‌آورد . این تخریب ، تخریب یک ایده است ؛ ایده‌ی طبیعت و تمام ایده‌هایی که از آن سرچشمه می‌گیرد . وندل بری زمانی می‌گفت : "وقتی ما هیچ‌نوع احساس شیفتگی نسبت به شگفتی‌های جهان طبیعی نداشته باشیم برای حفاظت از آن هم هیچ تلاشی نخواهیم کرد ؛ یعنی اینکه باید یک‌نوع رازگونگی در باران وجود داشته باشد تا ما برای خالص کردن آن تلاش کنیم ."
پایان طبیعت ( بیل مک کیبن )

  • Zed.em

... دادگاه عالی ایالات‌متحده ‌... درسال ۱۹۸۰ دعوای آناندا چاکرابارتی ، محقق شرکت جنرال الکتریک را مورد بررسی قرار داد . چاکرابارتی یک‌نسل جدید از باکتری‌ها را به‌وجود آورد که می‌توانست چهارعنصر از عناصر اصلی نفت‌خام را تجزیه کند . درصورت وقوع یک نشت نفتی آن باکتری می‌توانست نفت را جذب کند . دادگاه پس از چهار یا پنج نشستی که در این‌خصوص برگزار کرد درنهایت تصمیم گرفت : "حق ثبت انحصاری یک موجود زنده‌ی کوچک ساخته دست بشر طبق قوانین جاری محفوظ است ."
این امر باعث ایجاد انگیزه در محققان شد و تحقیقات ژنتیکی تسریع شد .
[...]
در بهار سال ۱۹۸۸ دو محقق از دانشگاه هاروارد تصمیم گرفتند یک موش جدید را به‌وجود بیاورند . این موش به‌لحاظ ژنتیکی به‌گونه‌ای تغییر یافته است که سرطان را بهبود بخشد (تا غده‌شناسان بتوانند از آن در مطالعه‌ی شیوه‌های جدید معالجات استفاده کنند) بنابراین برعکس ابداعات اولیه این موش کاربرد تجاری هم داشت و به‌عنوان اولین اختراع ثبت شده در کشور تعیین شد . امتیاز انحصاری آن به‌شرکت دوپونت داده شد و موش‌های مذکور اوایل سال جاری به‌فروش رفتند ؛ دانه‌ای ۵۰‌ دلار . نام تجاری آن‌هم اونکوموس است . دو نوع جدید آن‌هم تا پایان همین امسال عرضه خواهد شد . [(؟)۱۹۹۹-۱۹۸۰]
ولی باز آن موش‌ها هم بیشتر به آزمایشگاه مربوط می‌شدند ، اما در آوریل سال ۱۹۸۷ یک مانع بزرگ از سر راه برداشته شد ؛ در این زمان ریفکین و سایر مخالفان تحقیقات ژنتیکی در اقامه‌ی دعوا کم آوردند و کارگران یک شرکت از مؤسسه‌ی علوم ژنتیک پیشرفته خواستند تا اولین باکتری حاصل از مهندسی ژنتیک را در مزارع توت‌فرنگی برتون‌وود کالیفرنیا به‌کار گیرند . این باکتری که نام تجاری آن فراست‌بن بود به این‌منظور طراحی شده بود تا از ضایعات محصولات در اثر یخبندان جلوگیری کند . [یه‌جور ضدیخ زنده]
[...]
همین کار ساده‌ی خلق اشکال جدید زندگی است که جهان را تغییر می دهد ؛ یعنی برای همیشه ما را در یک وضعیت خداگونه قرار می‌دهد . ما انسان‌ها ، دیگر فقط مخلوق نیستیم بلکه از این‌به‌بعد خالق هم هستیم . همانطور که ریفکین اشاره می‌کند ، یک بیوتکنولوژیست به موجودات زنده به‌عنوان موجودیت‌های مجزاء نگاه نمی کند بلکه به‌عنوان مجموعه‌ای از دستورالعمل‌های کامپیوتری که همان دی‌.ان‌.ای است نگاه می‌کند . امکان ندارد که برای این دستورالعمل‌های کامپیوتری احترام قائل شویم ؛ آنها همواره می‌توانند مورد بازنویسی قرار بگیرند و اصلاً ازنظر محققان ، آنها باید برای همیشه مورد بازنویسی قرار گیرند تا بهبود پیدا کنند و به حالت بهره‌وری کامل برسند . تنها معیار ممکن هم برای بهره‌وری کامل ، البته لذت انسان است (و وقتی زندگی می‌تواند حق ثبت انحصاری داشته باشد و مورد خرید و فروش واقع شود ، تنها معیار لذت انسان عملکرد بازار است) .
پایان طبیعت ( بیل مک کیبن )

  • Zed.em

در دهه‌ی ۱۹۷۰ دکتر جیمز لاولاک ، دانشمند بریتانیایی که برای نخستین‌بار متوجه انتشار کلروفلوروکربن‌ها در جو شد ، فرضیه‌ای را تحت عنوان 'فرضیه‌ی گایا' مطرح کرد . این فرضیه می‌گوید سیاره‌ی زمین صرفاً یک محیط برای زندگی نیست ، بلکه درواقع یک موجود زنده است ؛ یک سیستم خودکفا ، سیستمی که محیط اطراف خودش را تغییر می‌دهد تا بقای خود را تضمین کند . جو زمین ، اقیانوس‌ها ، آب و هوا و پوسته‌ی زمین به‌گونه‌ای تنظیم شده است که برای زندگی مناسب باشد .
[...]
باید به یاد داشته باشیم که آنچه لاولاک در مورد آن بحث می‌کند حیات به‌طور کلی است و نه حیاتِ بشر . گایا البته همانطور که با موجودات تک‌سلولی سازگار است با گونه‌های قدرتمندی مانند بشر هم سازگار است . او می‌گوید : "اگرچه گایا در برابر رفتارهای غیرمعمول برخی از گونه‌های خودسر و سرکش مثل ما در امان است ، ولی این بدان معنا نیست که ما هم به‌عنوان یک‌گونه از عواقب کارهای احمقانه‌ی خودمان در امان باشیم . گایا یک مادر مهربان یا یک دوشیزه‌ی سربه‌راه نیست ؛ گایا یک باکره‌ی خشن است ‌که ۳.۵ میلیارد سال سن دارد . اگر یک‌ گونه خرابکاری کند ، گایا آن را حذف خواهد کرد ."
[...]
پس نظریه‌پردازانِ گایا قطعاً موافق نگرش جسورانه‌ی انسان‌محور نیستند و بیشتر نگران بقیه‌ی مخلوقات هستند . لاولاک می‌نویسد : "آنچه که جهان امروز نیاز دارد اره‌برقی‌ها ، گاوها و اتوموبیل‌های کمتر است ." او می‌نویسد : "اینکه ما شخصاً تصمیم بگیریم به‌گونه‌ای سازنده رفتار کنیم ، به خود ما مربوط می‌شود ."
پایان طبیعت ( بیل مک کیبن )

  • Zed.em

..‌. ما با اهلی کردن کُره‌ی زمین همه‌ی موجودات زنده بر روی آن را هم اهلی کرده‌ایم . در وضعیت جدید دیگر هیچکس بالای سر ما نیست . خدا دیگر زمین را کنترل نمی‌کند . وقتی او مثل داستان ایوب از ما بپرسد : "چه‌کسی دریا را با درهای بسته مهار می‌کند و برای آن مرز تعیین می‌کند ؟ و یا چه‌کسی می‌تواند حد و مرز آسمان‌ها را تعیین بکند ؟" اکنون ما می‌توانیم جواب بدهیم که ما می‌توانیم چنین کاری بکنیم ؛ اعمال ما می‌تواند سطح دریا را تعیین کند و جریان و مقصد هر قطره باران را تغییر دهد . من تصور می‌کنم این همان پیروزی است که ما از زمان اخراج از باغ عدن به آن رسیده‌ایم ؛ سلطه‌ای که برخی انسان‌ها در رؤیاهای خود دنبالش بودند ، اما این مثل داستان 'میداس پادشاه'° است ، قدرتی که اصلاً شبیه آنچه که ما تصور می‌کردیم نیست . این قدرت یک قدرت مفید و سازنده نیست بلکه قدرتی خشن ، بی‌رحم و بی‌شعور است . ما با پاهای گشاده مانند یک دیکتاتور نظامی بر جهان سوار شده‌ایم . ما توانایی آن را داریم که با خشونت هرچه تمام‌تر تمام چیزهای خوب و باارزش را خراب کنیم ، اما برای اِعمال این قدرت هیچ هدف عینی نداریم و درنهایت اِعمال این خشونت خود ما را هم تهدید می‌کند . مسابقات بین سیاره‌ای روز بول را فراموش کنید ، 'آینده‌ی مصنوعی بشر' همان دوره‌ای است که بشر از ترس سرطان نمی‌تواند در روزهای آفتابی از خانه بیرون بیاید .
پایان طبیعت ( بیل مک کیبن )


°King Midas در اساطیر یونان ، پادشاهی که دست به هرچه می‌زد طلا می‌شد

  • Zed.em

درواقع سنت یهودی-مسیحی معمولاً ضد طبیعت‌گرایی است چون بشر را بالاتر و برتر از همه‌چیز قرار می‌دهد . 'داستان پیدایش' بر همین سلطه‌ی بشر بر همه‌چیز تأکید دارد ... سنت کتاب مقدس مطابق گفته‌ی ژوزف کمپل مبتنی بر اسطوره‌شناسی جامعه‌محور است که در مقابل اسطوره‌شناسی طبیعت‌محور قرار دارد . بنابراین ما طبیعت را کنترل می‌کنیم و یا حداقل سعی بر آن داریم که چنین کاری بکنیم . لین وایت در مقاله‌ای ارزشمند که در اوج فعالیت جنبش زیست‌محیطی نوشته شد ، می‌نویسد : "بارِ بزرگ تقصیر درخصوص بحران اکولوژیک برعهده‌ی مسیحیت است ‌." برای درک معنی این مطلب کافی است به ایالت یوتا سفری کنید ، جایی که شعار حکومت این است : صنعت و مورمون‌ها یک پروژه‌ی بزرگ سلطه بر طبیعت را به‌اجرا درآورده‌اند ؛ برپایی شهرها در مکان‌های خشک ، لم‌یزرع و پُرشیب . فقط شور و اشتیاق تبلیغی می‌توانست انگیزه‌ی چنین سلطه‌ای بر محیط‌طبیعی باشد .
پایان طبیعت ( بیل مک کیبن )

  • Zed.em

این یک یافته‌ی جدید نیست که دین در عصر مدرن رو به افول بوده است . علی‌رغم ظهور بنیادگرایی جدید ، بحران عقیده همچنان ادامه دارد . بسیاری از مردم مثل خود من با قرار دادن خدا در طبیعت کمابیش بر این بحران فائق آمده‌اند . بیشتر ایده‌ها درخصوص فناناپذیری ، هنر طراحی و نیک‌خواهی - تا جایی که من می‌دانم - از جهان طبیعی سرچشمه می‌گیرد ؛ از فصل‌ها ، از زیبایی‌ها ، از بافت پیچیده‌ی مرگ و زندگی و غیره . نشانه‌های دیگری هم وجود دارد مانند عشق‌های بزرگ و فداکارانه بین مردم ، اما اینها شاید از اعتماد کمتری برخوردار باشند . آنها به تجلی الهی برمی‌گردند و نه به ابدیت و جاودانگی که در طبیعت موجود است . اگر این یک ایده‌ی پیش‌پا افتاده به‌نظر برسد ، دقیقاً همان نکته‌ای است که من مدنظر دارم . تا جایی که من می‌دانم اولین خدایان حیوانات بودند ؛ ببرها ، پرندگان و ماهی‌ها . اگر با دقت بنگریم اشکال و صورت‌های آنها از توتم‌ها و خرابه‌های قدیمی و نقاشی‌های روی آنها مشخص است .
گرچه به‌مرور زمان ما چهره‌ی انسانی به خدایان خود دادیم ، اما بسیاری از احساسات ما هنوز از جنگل‌ها ، سبزه‌زارها ، پرندگان و شیرها گرفته می‌شود .
پایان طبیعت ( بیل مک کیبن )

  • Zed.em

اما برای یک‌لحظه کربن را فراموش کنید . حلقه‌های بازخورد را فراموش کنید . درختان خواهند مرد . درنظر بگیرید که هیچ‌چیز دیگری هم اتفاق نیافتد ، فقط درختان بمیرند .
پایان طبیعت ( بیل مک کیبن )

  • Zed.em

یک‌نوع متان سبک وجود دارد که از گاوها ، موریانه‌ها و شالیزارهای برنج تولید می‌شود ؛ یک‌نوع متان سنگین دیگر هم هست که از جای دیگر تولید می‌شود و این همان‌جایی است که داستان را کمی هراس‌انگیزتر می‌کند . مقدار عظیمی متان در هیدرات‌های موجود در تندرا و گِل و لای فلات قاره حبس شده است . این‌ها درواقع یخ‌های متان هستند . گِل‌های کف اقیانوس به‌تنهایی ۱۰ تریلیون تن متان در خود دارند . اگر تأثیر گلخانه‌ای باعث گرم شدن اقیانوس و ذوب یخ‌های قطبی شود ، یخ‌های متان هم ذوب خواهند شد . برخی تخمین‌ها حاکی از انتشار بالقوه ۰/۶ میلیارد تن متان در سال می‌باشد . یعنی مقداری که می‌تواند میزان تراکم متان در جو را بیش از دو برابر افزایش دهد ‌. این یک مثال جدی و خطرناک از حلقه‌ی بازخورد است . یعنی دگرگونی در جو باعث دگرگونی‌های دیگر می‌شود . گرم شدن جو باعث انتشار متان و انتشار متان باعث گرم شدن جو و ...
پایان طبیعت ( بیل مک کیبن )

  • Zed.em

این فقط یک خبر نیست . جنگل‌های استوایی در حال نابودی‌اند و به‌همراه آنها گونه‌های جانوران و گیاهان نیز نابود خواهند شد . فراموش نکنید که ما یک منبع طبیعی منحصربه‌فرد ، یک خاستگاه زیستی و یک عظمت جایگزین‌ناپذیر را از دست می‌دهیم . مقدار کربن موجود در جنگل‌های استواییِ انبوه ، ۳ تا ۵ بار بیشتر از مقدار آن در جنگل‌های تنک و خشک است . درحال‌حاضر جنگل‌زدایی سالانه ۱ تا ۲.۵ میلیارد تن کربن وارد جو می‌کند و این ۲۰٪ بیشتر از مقدار کربنی است که با سوختن سوخت‌های فسیلی تولید می‌شود .
پایان طبیعت ( بیل مک کیبن )

  • Zed.em

علم البته بخشی از نسخه‌ی اصلی کتاب من بود و آن هم نه مهمترین بخش آن . آنچه بیشتر برای من اهمیت داشت ، استنتاجی بود که من از علم به‌عمل آوردم ؛ اینکه برای اولین‌بار انسان‌ها آنقدر زیاد شده‌اند که همه‌ی چیزهای اطراف ما را دگرگون کرده‌اند . ما به طبیعت به‌عنوان یک نیروی مستقل پایان داده‌ایم . علایق ، عادات و آمال ما اکنون در هر مترمکعب هوا و در هر مقدار افزایشِ درجه در دماسنج قابل تشخیص است .
البته این مسأله در عمل نتایج گرمای جهانی را بدتر نمی‌کند . اگر دمای هوا به دلایل کاملاً طبیعی بالا رفته باشد ، ما در موقعیت بدی قرار خواهیم گرفت ، اما برای من این لحظه‌ی تاریخی متفاوت با دیگر اوقات است ؛ حتی مفاهیم فلسفه‌ی ما ، مذهب ما و احساس ما از خودمان با گذشته متفاوت است . ما دیگر نمی‌توانیم خودمان را به‌عنوان گونه‌هایی تحت‌تأثیر نیروهای برتر بدانیم . اکنون ما همان نیروهای برتر هستیم . طوفان‌های شدید ، رعد و برق‌ها و تورنادوها دیگر کار خدا نیست ، بلکه کار انسان است . مقصود من از "پایان طبیعت" همین است .
[...]
ناگوارترین بخش فرایند گرمای جهانی "حلقه‌های بازخورد" است ؛ یعنی هرچقدر شما دمای هوا را افزایش دهید ، باعث تغییراتی می‌شود که مجدداً دمای هوا را افزایش خواهد داد . اگر شما به‌عنوان مثال در قطب شمال گرما تولید کنید ، این امر باعث ذوب شدن یخ توندرا می‌شود که مقدار عظیمی کربن در فضا پخش می کند و این به‌نوبه‌ی خود گرما را افزایش می‌دهد ، اما حلقه‌های بازخورد در دیگر حوزه‌ها نیز عمل می‌کنند . چند سال پس از نوشتن کتاب پایان طبیعت ، کتابی نوشتم تحت‌عنوان "عصر اطلاعات فراموش شده" . برای نوشتن این کتاب من هرچیزی را که از طریق بزرگ‌ترین سیستم تلوزیونی کابلی درخصوص کره‌ی زمین در یک روز با آن مواجه شدم ، تماشا کردم .[(؟)] دوهزار و چهارصد ساعت نوار ویدئویی ، یک تصویر کلی از عصر ما . اگر همه‌ی آن وراجی‌ها را بخواهم در یک پیام کوتاه خلاصه کنم ، این است :
"شما مرکز جهان هستید ، مهمترین نوع تمام مخلوقات"
برای طرفداران محیط‌زیست (چه برای آنها که تبلیغ می‌کنند و چه برای آنهایی که به عدالت اجتماعی علاقه‌مند هستند) هیچ ایده‌ای خطرناک‌تر از این نیست . نگاه ما نه‌تنها باید اینگونه باشد که ما بخشی از یک‌چیز بزرگ‌تر هستیم ، بلکه همچنین باید متوجه مطالبات آن نظم بزرگ‌تر هم باشیم . اگر مشکل زیست‌محیطی ما این است که ما خیلی بزرگ شده‌ایم ، پس ما باید یاد بگیریم که چگونه خودمان را کوچک‌تر کنیم و به خودمان کمتر مرکزیت بدهیم .
پایان طبیعت ( بیل مک کیبن )
  • Zed.em