aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

ما از قبیله‌ای هستیم که مدام می‌پرسیم ، و اینقدر می‌پرسیم تا دیگه هیچ امیدی باقی نمونه!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندهای روزانه

۱ مطلب در مهر ۱۳۹۴ ثبت شده است

... پدرم فقط شبها را نماز می‌خواند ، می‌گفت در سایر اوقات حضورِ قلب ندارم .
بعد از ختم نماز دو دست را تا حد دو شانه بلند می‌نمود و در حالی که انگشتان را مانند برگ درختان که به وزش نسیم به جنبش آید ، آهسته‌آهسته حرکت می داد ، مدتی به ذکر تعقیبات می‌پرداخت و پس از دعای «اللهم ادخلنل الجنه و زوجنا من الحورالعین» ، برای یتیمانِ بی‌پدر و مادر ، بیوه‌زنانِ بی‌شوهر ، مظلومینِ بی‌یار و یاور ، مرضایِ بی‌پرستار ، مقروضینِ تنگدست ، ورشکستگانِ مستأصل ، فقرایِ آبرومند و پیادگانِ از قافله بازمانده ، دعای خیر می کرد ؛ و برای اسیرانِ خاک ، طلب مغفرت و آمرزش می‌نمود ، بدونِ آنکه هیچگاه درگاه اقدس احدیت را به غبارِ ناهموار نفرین و لعنت مکدر و آلوده سازد . ابیاتی را که در این موقع با لحنی سوزناک می خواند از بس شنیده ام در خاطرم نقش بسته است :

الها ، پادشاها ، بی نیازا // خداوندا ، کریما ، کارسازا
به سوزِ سینه ی پیران مظلوم // به آبِ دیده طفلان معصوم
به بالینِ غریبان بر سر راه // به تسلیم اسیران در بن چاه
به دور افتادگان از خانمان ها // به واپس ماندگان از کاروانها
به داور داورِ فریاد خواهان // به یارب یارب صاحب گناهان
به یارب یاربِ شب زنده داران // به امیدِ دل امیدواران
به امیدِ نجات بیم داران // به صدق سینه ی تسلیم کاران
به صدق سینه ی پاکانِ راهت // به شوق عاشقان بارگاهت
به شب نالیدن پا در کمندان // به آهِ سوزناک مستمندان
به حق صبر بی پایان ایوب // به اشکِ چشم چون باران یعقوب
که بر جان منِ مسکین ببخشا // درِ رحمت بر این بیچاره بگشا
بده مقصودِ جانِ مستمندان // بکن داروی ریشِ دردمندان

پس قریب به یک‌ربع ساعت نظر را به آسمان می‌دوخت و به حدی ساکت و صامت و بی‌حرکت می‌ماند که گویی یکسره از این دنیای خاکی به‌در رفته و سرتاپا در امواجِ بی‌کرانِ بی‌خبری و در عوالم جان‌پرور خلسه و مراقبه و مکاشفه ، غوطه‌ور است .
پس از نماز ، لباس عبادت را کنده ، لباس دیگری می‌پوشید و به قولِ خودش به لباسِ فسق درمی‌آمد ...

دارالمجانین ( محمدعلی جمالزاده )

  • Zed.em