aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

ما از قبیله‌ای هستیم که مدام می‌پرسیم ، و اینقدر می‌پرسیم تا دیگه هیچ امیدی باقی نمونه!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندهای روزانه

خدای دَرّنده خوی

دوشنبه, ۳۰ مهر ۱۳۹۷، ۰۷:۵۶ ق.ظ
اینوما حالا می فهمید و اصل مطلب را درک می کرد . از آنجا که کییوآکی از احترام عمیق او به "کتابخانه ی عالیجنابِ مرحوم" آگاهی داشت ، به عمد آنجا را برای این ملاقات انتخاب کرده بود . دراینباره هیچگونه شکی نمی توانست وجود داشته باشد . زمانی که کییوآکی برنامه را برایش باز می گفت و توضیح می داد که چگونه با نهایت لطف و عنایت آن را طرح کرده ، آن سردیِ رضایت بخشی که در حالت و گفتارش موج می زد برای اثبات این قضیه برایش کفایت می کرد . پسر جوان می خواست که وقایع سیر طبیعی شان را آنگونه طی کنند تا اینوما شخصاً به حرکتی توهین آمیز نسبت به مقدسات دست بزند آن هم درست در همان مکانی که آن را می پرستد .
وقتی به این مساله می اندیشید ، می دید که از همان دوران کودکی که کییوآکی پسربچه ی زیبایی بیش نبود ، همواره در وجودش حالتی از تهدید خاموش وجود داشته است . نوعی لذت از توهین به مقدسات . و هنگامی که اینوما آن چیزی را که برایش بینهایت ارزش داشت با بی عفتی زیرِ پا می گذاشت ، برای کییوآکی آنچنان لذت بخش بود که گویی خودش تکّه گوشت خامی را به گردنبندِ متبرّک شینتو آویخته باشد . در اساطیر نیز آمده است که 'سوزانو' خدای دَرّنده خوی ، و برادرِ الهه ی خورشید ، از یک چنین راهی [بدینطریق] لذت می برد و ارضاء می شد .
برف بهاری ( یوکیو می شیما ) 
  • Zed.em

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی