aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

ما از قبیله‌ای هستیم که مدام می‌پرسیم ، و اینقدر می‌پرسیم تا دیگه هیچ امیدی باقی نمونه!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندهای روزانه

قوانین مانو

شنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۷، ۱۰:۰۰ ق.ظ
قوانین مانو احتمالاً در دوره ای بین ۲۰۰ سال پیش تا ۲۰۰ سال پس از میلاد مسیح گرد آمده و مدوّن شده بود ، یعنی همزمان با دوره ی شکل گیری قوانین هندی . این قوانین در میان هندوهای معتقد ، نفوذ و قابلیت اجرایی خود را بعنوان یک 'مجموعه ی قوانین' تا زمان حاضر نیز حفظ کرده است . در ۱۲ فصل و ۲۶۸۴ ماده ی آن ، مجموعه ی عظیمی از موارد مربوط به مذهب ، سنت ، قوانین قبیله ای و حقوق گرد آمده و در این موارد از منشاء جهان هستی گرفته تا مجازات های راهزنی و قوانین مربوط به تقسیم ارث تنظیم شده است . این قوانین آمیخته به فلسفه ی آسیایی است که در آن همه چیز بنحوی جنبه ی یگانه بخود می گیرند که با حقوق طبیعی و جهانبینی مسیحیت در تضادی آشکار است و تمایل شدیدی به وجوه افتراقی دارد که مبتنی بر ارتباط بین جهان بینهایت بزرگ و جهان بینهایت کوچک است .
به هر حال حقوق اجرایی قوانین رُم حاصلِ اصلی بود که در تضاد با مفاهیم حقوق جدید قرار می گرفت . درست هنگامی که حقوق رُم آن قوانین را مشمول مرور زمان قرار داده بود و برای دوباره بکار گرفتن آن هیچ امکانی وجود نداشت ، همانند قوانین مانو ، برابر آئین نامه های دادرسیِ جاری در دادگاه های بزرگ راجاها و برهمن ها ، دادخواست هایی را محدود می کرد که امکان داشت درباره ی شکایت های مربوط به بازپرداخت بدهی و هژده مورد مشابه به دادگاه ارائه شوند .
هوندا مجذوب شیوه ی زنده و منحصر به فرد این قوانین شد ؛ حتی جزئیات کسل کننده ی آئین دادرسیِ دادگاه ها نیز در پوشش رنگارنگی از تمثیل ها و استعاره ها پیچیده شده بود . برای مثال در جریان محاکمه ی راجا درست همانگونه که شکارچی با ردگیریِ خونی که از گَوزن زخمی بر زمین فرو می ریزد به کُنام او دست می یابد ، می بایست درستی یا نادرستی مساله ی مطرح شده در دادگاه را مشخص کند ، و در تعیین وظایفش به راجا توصیه می شود که در اعطاء لطف و مرحمت به مردمش همچون ایندرا عمل کند که بارش باران های ماه آوریل را رُخصت می دهد .
هوندا مجموعه ی قوانین را به تمامی تا آخرین فصل مطالعه کرد ، فصلی که در آن مسائل مبهمی طرح شده بود و طبقه گرایی را چه بصورت قوانین و چه بصورت بیانیه ها به مبارزه فرا می خواند .
استدلال و قیاس منطقی در حقوق غربی بصورت اجتناب ناپذیری بر قدرت تعقل بشر بنا نهاده شده بود ، لیکن قوانین مانو از قوانینِ ناسوتی یی ریشه می گرفت که تعقل هیچ نفوذی بر آنها نداشت ، یعنی از آئین تناسخ روح . این آئین در قوانین مانو به صورتی مدوّن تنظیم شده بود :
- "اعمال بشر ناشی از جسم ، گفتار و پندار او است و به خیر یا شر منجر می شود ."
- "در این جهان خاکی ، روح در ارتباط با جسم به سه طریقِ خیر ، بی تفاوت و شر عمل می کند ."
- "آنچه که از روح یک انسان سر می زند ، روحش را ، آنچه که از گفتار انسان سر می زند ، گفتارش را ، و آنچه که از جسم او برمی خیزد ، جسمَ ش را شکل می دهد ."
- "هرآن کسی که در جسمَ ش مرتکب گناه شود ، در عمر بعدی به درخت یا علف تبدیل خواهد شد ، هرآن کسی که در گفتارش مرتکب گناه شود ، به گونه ی حیوان یا پرنده بدل خواهد شد و آنکس که در روحش مرتکب گناه شود در تولد دوباره اش در پست ترین طبقات جای خواهد گرفت ."
- "انسانی که در ارتباط با کلیّه ی جانداران بر هرآنچه که بر زبانش جاری می شود ، از ذهنش می تراود ، و از جسمَ ش سرمی زند احاطه ی کافی داشته باشد ، انسانی که بر شهوت و خشمَ ش لگام بزند ، به کمال دست خواهد یافت و آزادی مطلق از آنِ او خواهد بود ."
- "شایسته است که هر مردی خِرد فطری خود را در راه تمییز دادنِ تبعیت یا عدم تبعیتِ روحش از قانون بکار گیرد و اینکه تمامی روح و جانش را وقف اطاعت وفادارانه از قوانین سازد ."
در اینجا درست همانند حقوق طبیعی ، اطاعت از قوانین و کردارِ نیک ، هر دو به یک معنا تلقی می شد . ولی در قوانین مانو بر مبنای اصل تناسخِ روح بنا شده بود ، آئینی که جریان عادی و طبیعی رسیدگی به دعاوی را بصورتی غیر معقول قطع می کرد و بجای ایجاد جذبه ی منطقی نسبت به رعایت قوانین ، به نظر می رسید که بیشتر بر ارعاب و جنبه ی کیفری قوانین تکیه می کرد . بنابراین بعنوان یک آئین حقوقی اعتماد کمتری نسبت به فطرت بشری ابراز می داشت .
هوندا هیچ علاقه ای نداشت که وقتَ ش را صرف تعمق در چنین مسائلی کند ، یا در عقل و خِرد عهد عتیق مستغرق شود . به عنوان یک دانشجوی حقوق ، او به حمایت از تثبیت و استقرار قانون اشتیاق نشان می داد ولی به شدّت از عدم اطمینان نسبت به سیستم اجراییِ موضوع تحقیقش عذاب می کشید . کلنجار رفتنش با ساختار پیچیده و درهمِ سیستم اجرایی به او می آموخت که بعضی مواقع جهانبینی گسترده تری مورد نیاز است و این نه تنها در مورد حقوقِ طبیعی - با جنبه های لاهوتی اش که در قلب قوانین اجرایی قرار داشت - بلکه درباره ی خِرد بدویِ مانو نیز باید رعایت می شد . با داشتن چنین نقطه نظرِ برتری ، او از دو دنیا لذت می برد : از آسمان صاف و لاجوردیِ نیمروز و آسمان پُر ستاره ی شبانگاهان . فراگیری حقوق و قوانین نظم خاصی را طلب می کرد ، به توری می مانست که آنقدر ظریف باشد که بتواند جزئی ترین رویدادهای زندگیِ روزمره را صید کند ، و همزمان بزرگی و گستردگی آن در طول زمان و در فضا ، حتی تا فراسوی گردشِ ابدی خورشید و ستارگان می رفت . هیچ ماهیگیری که در طلب افزودن صید خویش است نمی تواند به اندازه ی یک دانشجوی حقوق حریص باشد .
برف بهاری ( یوکیو می شیما )

Manu :شخصیت نیمه افسانه ای هند که مجموعه ای از مقررات مربوط به عبادت ها و امور روزمره ی برهمنان به او منسوب است و در حدود ۲۰۰ پیش از میلاد تا حدود ۲۰۰ میلادی تدوین شده است .
Indra : از خدایان آئین هندو و مظهر باران و آذرخش .

  • Zed.em

نظرات  (۱)

  • نگار جهانشاهی
  • خوبه
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی