aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

ما از قبیله‌ای هستیم که مدام می‌پرسیم ، و اینقدر می‌پرسیم تا دیگه هیچ امیدی باقی نمونه!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندهای روزانه

هنر انتزاعی

دوشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۷، ۱۱:۵۲ ق.ظ
اینکه انتزاعِ ناب نمایه‌ای از خود طبیعت است حقیقتی است البته گمراه کننده . اما شاید یونگ بتواند از گمراهی بیرونمان بیاورد ، او می‌گوید :
هرچه لایه‌های روان عمیق‌تر باشند و به همان نسبت در تیرگی فرو روند ، بیشتر از ویژگی‌های غریب فرد می‌کاهند . "و در پایین‌ترین حد" یعنی هنگامی که به دستگاه رفتارهای خودکار نزدیک می‌شویم بیش از پیش جنبه‌ی جمعی به خود می‌گیرند تا جایی که جهانی می‌شوند و در مادیت اندام یعنی مواد شیمیایی بدن ناپدید می‌گردند . کربن بدن چیزی بیش از کربن نیست و بنابراین "بنیاد روان نیز چیزی بیش از آنچه در جان است را در خود ندارد ."
[...]
... ویلهلم وُرینگر نویسنده ی آلمانی هنر انتزاعی را نمود ناراحتی متافیزیکی و نگرانیی می‌دانست که نزد مردمان شمال بیشتر معمول است . بر مبنای نظر او واقعیت برای مردمان شمال (اروپا) دردآور است . آنها از طبیعت مردمان جنوب (اروپا) بی‌بهره‌اند و از همین‌رو آرزوی دنیای فوق‌واقعی و فوق‌احساسی را دارند و این را در هنر 'تخیلی' یا انتزاعی خود آشکار می کنند .
اما همانگونه که سِر هربرت رید در کتاب خود به نام 'چکیده ی تاریخ هنر نوین' آورده است ، نگرانی متافیزیکی ، دیگر به ژرمن‌ها و حتی شمالی‌ها محدود نمی‌شود و ویژگی تمامی دنیای امروز شده است . هربرت رید به نقل از مقاله‌ای که کِلِی در روزنامه‌ی خود در آغاز سال ۱۹۱۵ منتشر کرد می‌نویسد : "هرچه دنیا (همانند امروز) دهشتناک‌تر می‌شود ، هنر انتزاعی‌تر می‌گردد ؛ هنرِ واقع‌گرایانه محصول دنیای صلح‌آمیز است ." از نظر فرانتس مارک ، هنرِ انتزاعی گریز از بدی‌ها و زشتی‌های دنیاست : "من در زندگی خود خیلی زود پی‌بردم که انسان موجودی زشت است . به نظرم حیوانات مهربان‌تر و بی‌غش‌تر می‌آمدند . و در میان همین انسان‌های زشت نیز به چنان مسائل نفرت‌انگیز و کریهی برخوردم که نقاشی‌ام بیش از پیش در قالب طرح‌های ساده درآمدند و انتزاعی شدند ."
در اینجا هم می‌خواهم گفتگوی بسیار آموزنده‌ی مارینو مارینی پیکرتراش ایتالیایی و ادوارد رودیتی نویسنده را نقل کنم . موضوعی که سالها و به شکل های گوناگون در کارهای مارینی جنبه‌ی غالب به خود گرفته بود مرد جوان اسب سوار بود . در نخستین کارها که او در گفتگوی خود آنها را 'نمادهای امید و حقشناسی' می‌نامد (کارهای متعلق به پایان جنگ جهانی دوم) سوارکار با دستانی فراخ و بدنی کمی خمیده به عقب بر پشت اسب نشسته است . و با گذشت زمان حالت سوارکار بیش از پیش 'انتزاعی' می شود و حالت کم و بیش 'کلاسیکِ' وی به مرور تحلیل می‌رود .
مارینی درباره‌ی احساسی که انگیزه‌ی این تغییر شده بود می‌گوید : "اگر به تندیس‌های سوارکار من که در این دوازده سال اخیر آفریده‌ام به ترتیبِ زمانی نظر بیافکنید خواهید دید که هراسِ حیوان هر دم فزونی می‌یابد . اما به‌جای آنکه بر روی دو پای خود بلند شود یا بگریزد از ترس فلج شده است ؛ و سبب این است که من فکر می‌کنم به پایانِ جهان نزدیک می‌شویم . من کوشیده‌ام در تمامی تندیس‌های خود این ترس و نومیدی فزاینده را بیان کنم . و بدین‌سان می‌کوشم آخرین مرحله‌ی اسطوره‌ی میرا ، اسطوره‌ی فرد و قهرمانِ پیروز و اسطوره‌ی شرافت بر مبنای انسانگرایی را نمادین کنم ."
در اسطوره‌ها و حکایاتِ پریان ، 'قهرمان پیروز' نماد خودآگاهی است . مارینی می‌گوید : "شکستِ قهرمان ، مرگ فرد را بدنبال دارد و این پدیده در اجتماع بصورت حل شدن فرد در توده‌ها است و از نظر زیبایی‌شناسی انحطاطِ عنصر انسانی است ." وقتی رودیتی پرسید آیا مارینی برای اینکه انتزاعی نقاشی کند اصول کلاسیک را رها می‌کند ؟ مارینی پاسخ داد : "به محض آنکه هنر بیانگر ترس شود ، ناگزیر از آرمانهای کلاسیک جدا می‌گردد ." او موضوع تابلوهای خود را از میان جسدهای بدست آمده از پمپئی برمی‌گزید . رودیتی هنر مارینی را "شیوه‌ی هیروشیمایی" می‌نامد ، زیرا بیانگر پایان جهان است . و مارینی این را می‌پذیرد . او می‌گوید ، احساس می‌کند از بهشت زمینی رانده شده است : "تا همین اواخر پیکرتراش به کُلیّت جسمانی و صلابت اشکال توجه داشت . و از پانزده سال پیش به این‌سو بیشتر گسستگیِ شکل‌ها را می‌نمایاند ." گفتگوی مارینی و رودینی بیانگر تغییر هنرِ 'مفاهیم' به هنر انتزاعی است و این برای کسانی که به دقت از یک نمایشگاهِ هنر نوین دیدن کرده‌اند روشن شده است .
انسان و سمبولهایش ( کارل گوستاو یونگ )
  • Zed.em

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی