درباره ی 'فارقلیط' یا روح القدس
جمعه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۳۰ ب.ظ
وظیفهی فارقلیط یا 'روح حقیقت' این است که در درون فرد بشر جایگزین شده و چنان عمل کند که او را به تعالیم مسیح متذکر و به سمت نور هدایت نماید . یک مثال خوب از این فعالیت روحالقدس ، شخص پولس رسول است که مولای ما را نمیشناخت و بشارت ظهور او را [نه] به وسیلهی حواریون ، بلکه از راه مکاشفه دریافت . او از جملهی کسانی است که ضمیر ناخودآگاهشان به هیجان آمده و حالات وجدِ پُر از مکاشفات به آنان دست داده است .
روحالقدس زنده بودن خود را درست بدین وسیله ظاهر میسازد که فعال و موجد آثاری است که نه تنها آنچه را که قبلا وجود دارد تأیید میکنند بلکه از آن فراتر میروند . مثلا در ضمن گفتههای مسیح اشاره به افکاری است که از آنچه طی قرون بعدی به عنوان 'روح مسیحیت' شناخته شده تجاوز میکند ، مانند داستان ناظر خائن ° که نتیجه ی اخلاقی آن با پند حکیمانهای که در مجموعهی بزای (Codex Bezae) یافت میشود تطبیق می کند°° و حاکی از یک معیار اخلاقی است که با آنچه انتظار میرود بسیار فرق دارد . اینجا ملاک اخلاق عبارت است از خودآگاهی و نه رعایت قانون یا عهد و پیمان .
بهاین مناسبت میتوانیم این نکتهی قابل توجه را نیز متذکر شویم که مسیح چون خواست که کلیسای خود را روی یک صخره با پی محکمی بنا کند ، مخصوصا پطرس رسول را انتخاب کرد که فاقد خویشتن داری و ثبات اخلاق بود ؛ به نظر من این افکار نشانهی پیدایش یک معیار اخلاقی سنجیدهتری است که 'شر' نیز در آن جا دارد ، مثل اینکه بگوییم : شری که به طرز معقول پوشیده شود خیر است ، و عملی که از روی ناخودآگاهی انجام گردد شر است . تقریبا میتوان چنین تصور کرد که این افکار طلیعهی عصر و زمانی بودهاند که در آن شر نیز دوشادوش خیر مورد توجه قرار خواهد گرفت ، بدین معنی که دیگر بشر با توسل به این فرض مشکوک که در هر مورد دقیقاً معلوم است که شر چه چیز است بنا را بر مغلوب و مقهور کردن شر نخواهد گذاشت .
حتی انتظار ظهور دجال نیز دنبالهی کشف و شهودی است که انسان را به حقایق دوردستتری راهنمایی میکند . مانند این گفتار عجیب که ابلیس با وجود سقوط و طردش هنوز "شاهزاده ی این جهان" و مقر او در هوای محیط بر همه جاست . ابلیس با وجود تباهکاری هایش و با وجود کاری که خداوند برای رستگاری بشر صورت داد [اشاره به اعتقاد مسیحیان مبنی بر قربانی کردن عیسی ، پسر خدا برای کفاره ی گناه اولیه دارد] ، هنوز صاحب قدرت عظیمی است چنانکه همهی موجودات زیرِ ماه را تحت فرمان خود نگاه میدارد !
پاسخ به ایوب ( کارل گوستاو یونگ )
°انجیل لوقا باب شانزدهم ۸-۱
°°اشاره به یک عبارت الحاقی است که در دنبال آیهی ۴ باب ششم انجیل لوقا نقل شده ولی مورد قبول قرار نگرفته است و مضمون آن این است : "ای دوست اگر بدانی که چه میکنی سعادتمندی ، اما اگر ندانی چه می کنی ملعون و خطاکار می باشى ."
روحالقدس زنده بودن خود را درست بدین وسیله ظاهر میسازد که فعال و موجد آثاری است که نه تنها آنچه را که قبلا وجود دارد تأیید میکنند بلکه از آن فراتر میروند . مثلا در ضمن گفتههای مسیح اشاره به افکاری است که از آنچه طی قرون بعدی به عنوان 'روح مسیحیت' شناخته شده تجاوز میکند ، مانند داستان ناظر خائن ° که نتیجه ی اخلاقی آن با پند حکیمانهای که در مجموعهی بزای (Codex Bezae) یافت میشود تطبیق می کند°° و حاکی از یک معیار اخلاقی است که با آنچه انتظار میرود بسیار فرق دارد . اینجا ملاک اخلاق عبارت است از خودآگاهی و نه رعایت قانون یا عهد و پیمان .
بهاین مناسبت میتوانیم این نکتهی قابل توجه را نیز متذکر شویم که مسیح چون خواست که کلیسای خود را روی یک صخره با پی محکمی بنا کند ، مخصوصا پطرس رسول را انتخاب کرد که فاقد خویشتن داری و ثبات اخلاق بود ؛ به نظر من این افکار نشانهی پیدایش یک معیار اخلاقی سنجیدهتری است که 'شر' نیز در آن جا دارد ، مثل اینکه بگوییم : شری که به طرز معقول پوشیده شود خیر است ، و عملی که از روی ناخودآگاهی انجام گردد شر است . تقریبا میتوان چنین تصور کرد که این افکار طلیعهی عصر و زمانی بودهاند که در آن شر نیز دوشادوش خیر مورد توجه قرار خواهد گرفت ، بدین معنی که دیگر بشر با توسل به این فرض مشکوک که در هر مورد دقیقاً معلوم است که شر چه چیز است بنا را بر مغلوب و مقهور کردن شر نخواهد گذاشت .
حتی انتظار ظهور دجال نیز دنبالهی کشف و شهودی است که انسان را به حقایق دوردستتری راهنمایی میکند . مانند این گفتار عجیب که ابلیس با وجود سقوط و طردش هنوز "شاهزاده ی این جهان" و مقر او در هوای محیط بر همه جاست . ابلیس با وجود تباهکاری هایش و با وجود کاری که خداوند برای رستگاری بشر صورت داد [اشاره به اعتقاد مسیحیان مبنی بر قربانی کردن عیسی ، پسر خدا برای کفاره ی گناه اولیه دارد] ، هنوز صاحب قدرت عظیمی است چنانکه همهی موجودات زیرِ ماه را تحت فرمان خود نگاه میدارد !
پاسخ به ایوب ( کارل گوستاو یونگ )
°انجیل لوقا باب شانزدهم ۸-۱
°°اشاره به یک عبارت الحاقی است که در دنبال آیهی ۴ باب ششم انجیل لوقا نقل شده ولی مورد قبول قرار نگرفته است و مضمون آن این است : "ای دوست اگر بدانی که چه میکنی سعادتمندی ، اما اگر ندانی چه می کنی ملعون و خطاکار می باشى ."
- ۹۵/۰۵/۲۹